
شكست ماموريت صندوق تثبيت
اقتصادآنلاين| در روزهايي كه اكثر كارشناسان عدم نقدينگي در بازار را يك معضل بزرگ براي بورس كشور قلمداد ميكنند، صندوق تثبيت بازار سرمايه از حمايت ۱۲ همتي از بورس در نيمه نخست سال جاري خبر داد. رييس هيات عامل صندوق تثبيت بازار سرمايه در مجمع عمومي عادي سالانه اين نهاد اعلام كرد: صندوق تثبيت در نيمه نخست امسال در ۶۸ درصد از روزهاي معاملاتي، در بازار، خريدار بود، ارزش كل خريدهاي خرد اين صندوق در دوره ياد شده به مرز ۱۲ همت رسيده است.
اقتصادآنلاين| در روزهايي كه اكثر كارشناسان عدم نقدينگي در بازار را يك معضل بزرگ براي بورس كشور قلمداد ميكنند، صندوق تثبيت بازار سرمايه از حمايت ۱۲ همتي از بورس در نيمه نخست سال جاري خبر داد. رييس هيات عامل صندوق تثبيت بازار سرمايه در مجمع عمومي عادي سالانه اين نهاد اعلام كرد: صندوق تثبيت در نيمه نخست امسال در ۶۸ درصد از روزهاي معاملاتي، در بازار، خريدار بود، ارزش كل خريدهاي خرد اين صندوق در دوره ياد شده به مرز ۱۲ همت رسيده است.
خالص دارايي صندوق تثبيت بازار سرمايه در سال گذشته عددي نزديك به ۲۰ همت بوده كه در بخشهاي مختلفي نظير صندوقهاي سرمايهگذاري و سهام و حق تقدم سرمايهگذاري كرده است. عملكرد اين صندوق طبق صورتهاي مالي سال منتهي به ۱۴۰۲ نشان ميدهد كه سود ۱۳ درصدي عايد صندوق شده است.
اين درحالي است كه در مدت مشابه بازدهي شاخص كل ۱۱ درصد بوده اما اگر نمادهاي شاخصساز و بزرگ را در نظر نگيريم، كليت سهامداران عملكردي بدتر از شاخص كل به ثبت رساندند. اين گزاره به خوبي نشان ميدهد كه صندوق تثبيت نتوانسته در راستا رسالت خود يعني «جلوگيري از ايجاد و تداوم ترس فراگير در زمان وقوع بحرانهاي مالي» عمل نمايد و بيشتر به فكر سرمايهگذاري در نمادهايي بود كه بتواند سود خود را حداكثر كند.
جذابيت بازار سرمايه چنان از بين رفته بود كه در سال گذشته بيش از ۳۶ همت خروج پول حقيقي را از سهام بورس و فرابورس شاهد بوديم. ۳۶ همتي كه هيچ اميدي به آينده بازار نداشته و بهرغم اينكه در ۳ سال پيش از آن نيز بازدهي مثبتي كسب نكرده بودند، فرار را بر قرار ترجيح داده و از بازار كوچ كردند. موردي كه به خوبي نشان ميدهد صندوق تثبيت در راستاي ديگر وظيفه خود يعني «حفظ شرايط رقابت منصفانه در بازار، تا سرمايهگذاران خرد براي تداوم سرمايهگذاري در بازار سرمايه راغب بمانند و در جهت خروج نقدينگي بر نيايند» مفيد واقع نشده است.
از سوي ديگر سرمايه صندوق تثبيت به حدي بزرگ و قابل توجه بود كه اگر در دست صندوقهاي سرمايهگذاري يا گروههاي مالي قرار داشت، ميتوانستند كف نمادهاي پر پتانسيل را ببندند و حداقل بخشي از بازار سرمايه روي خوش به خود ميگرفت. قاعدتا با ايجاد چنين روندي ساير نمادهاي پر پتانسيل نيز ميتوانستند در مسير رشد قرار بگيرند.
اما صندوق تثبيت در راستاي عمل به رسالتهاي خود يك شكست خورده واقعي است؛ يعني منابع تخصيصي جهت حمايت از بازار كارايي لازم را نداشتند. ولي به عنوان سرمايهگذاري كه بنچ مارك شاخص را مدنظر معاملات خود قرار داده، موفق عمل كرده است؛ بهطوري كه بازدهي اين صندوق ۲ درصد بهتر از شاخص كل بوده است. به نظر ميرسد اين صندوق در «تثبيتِ بازار» ناكام مانده و هر مبلغي، چه ۱۲ همت چه ۱۲۰ همت كه در راستاي حمايت از بازار تخصيص داده چيزي جز نابودي سرمايه به بار نياورده است. اما در همين بازار فعاليتهاي سفته بازانه برخي صندوقهاي سرمايهگذاري سبب رشد بيش از ۱۰۰ درصدي برخي نمادها شده است؛ وضعيتي نا اميدكننده كه جاي صندوق تثبيت و سرمايهگذاري به كلي عوض شده است.