نقش استانداران در توسعه
این در حالي است كه بر اساس آمارها بيشترين نرخ ظرفيت رشدها متعلق به استانهاي يزد١٣,٦٤ درصد، همدان٥.٣٣ درصد و كردستان ٢.٤٦ درصد بوده است. اين اعداد و ارقام نشاندهنده محروميت استانهاي مرزي در عين ظرفيتهاي بالاي آنها براي رشد است.
براي ايجاد تحرك و پويايي در شهروندان اين مناطق بايد از كارگزاراني بهره برد كه بتوانند اعتماد مردم را جلب كرده و زمينه مشاركت آنان فراهم شود. این مدل در اغلب كشورهاي توسعه يافته تكرار ميشود.
به عنوان نمونه در ايالتهاي امريكا فرمانداراني از همان ايالت و نيروهاي بومي انتخاب ميشوند. اهميت حضور اين افراد در آن است كه آشنايي كاملي با نيازها، ظرفيتها و حساسيتهاي منطقه خود دارند و ميتوانند در حكم كاتاليزور عمل كنند. ميتوان گفت يكي از مهمترين اهداف هر منطقهاي، همسو كردن شهروندان در جهت تحقق اهداف خرد و كلان دولت و سيستم است؛ استانداران بومي تلاش ميكنند بازدهي اقشار مختلف در استانهاي گوناگون را ارتقا دهند تا استان در مسير رشد و پيشرفت قرار گيرد.
بنابراين، هر اندازه استانداران ارتباط نزديكتري با شهروندان برقرار كنند، شاخصهاي اقتصادي و توسعهاي استان رشد بيشتري پيدا كرده و درصد موفقيت منطقهاي نيز افزايش مييابد.