صحبتهاي پزشكيان و 3 سطح ديپلماسي
صحــبـــتهـــاي رييسجمهور در نخستين نشست خبرياش با رسانههاي داخلي و خارجي، ابعاد و زواياي گوناگوني داشت كه يكي از بخشهاي مهم آن مرتبط با حوزه ديپلماسي است. اظهارات پزشكيان درباره احتمال رابطه مستقيم ايران و امريكا، روابط منطقهاي و دورنماي مذاكرات هستهاي با غرب توجه بسياري از رسانههاي بينالمللي را به خود جلب كرده است. با توجه به اهميت صحبتهاي رييسجمهور در اين يادداشت در ۳قالب كلي ۱) راهبراد ايران در حوزه سياست خارجي، ۲) انتخابات امريكا و بحث مذاكرات هستهاي و ۳) نهايتا مسائل منطقهاي مواردي را مطرح ميكنم:
۱) راهبرد ايران در حوزه سياست خارجي: همانطور كه از قبل اشاره كرده بودم، حضور پزشكيان در راس هرم اجرايي كشور، دنباله تغييرات لاجرمي است كه حاكميت ايران به سمت آن حركت كرده است. اما بايد توجه داشت اين تغييرات استراتژيك نبوده و بيشتر تاكتيكي است. با توجه به رخدادهاي بينالمللي، موضعگيريهايي كه در خصوص برنامه هستهاي ايران شده، ادعاهاي كشورهاي غربي در مورد ارسال موشكهاي ايران به روسيه و... فشارهاي بينالمللي به ايران را بيشتر كرده و اين فشارهاي بيروني را منسجم كرده است. شما ميبينيد انگليس حتي منطقه آزاد ايران را هم تحريم كرده است! يا كانادا ورود مقامات جمهوري اسلامي به كانادا را ممنوع اعلام كرده است. اين رويكرد نشاندهنده دورنماي تهديدآميزي است كه غرب عليه ايران برنامهريزي كرده است. همه اين تهديدها را اگر در كنار همقرار دهيم، مشخص ميشود كشورهاي غربي قبل از انتخاب پزشكيان در ايران تلاش ميكردند، فشارها عليه ايران را افزايش دهند. بنابراين ايران هم با اتخاذ تاكتيكهاي مناسب تلاش ميكند، تك طرف مقابل را با پاتك مناسب پاسخ دهد. اما آيا اين رويكرد به معناي تغيير راهبردهاي ايران است؟ قطعا خير. تغیيرات ايران استراتژيك نيست و تاكتيكي است. ايران تلاش ميكند در شكافهاي موجود در روابط بينالملل سوار شده و منافع خود را تامين كند. براي اين منظور به دولتي نياز است كه بتواند، مذاكرات جديد را استارت زده و برنامهريزيهاي لازم را صورت دهد
۲)انتخابات امريكا، روابط دو جانبه و مذاكرات هستهاي: در فضاي داخلي امريكا (والبته جهان) دوگانه هريس و ترامپ به وجود آمده و حضور هر كدام از چهرهها در سرنوشت ايران هم اثر گذار خواهد بود.البته در امريكا هم راهبردهاي كلان با تغييرات دولتها دگرگون نميشوند، بلكه تاكتيكيها و روشها تغيير ميكنند. از نظر تاكتيكي مشخص است كه ترامپ با هريس متفاوت است. ترامپ بحث فشار حداكثري را عليه ايران را سازماندهي ميكند. اين در حالي است كه رويكرد هريس متفاوت است. ترامپ روي نوعي hard power (قدرت سخت) تمركز دارد. در حالي كه دموكراتها روي soft power يا قدرت نرم تاكيد دارند. سر جمع ميتوان گفت كه تغيير عمدهاي در استراتژي امريكا عليه ايران رخ نميدهد. البته اين موارد هم به رفتار ايران و مواضع اسراييل ربط دارد. در صورتي كه تنشهاي منطقهاي با محوريت اسراييل تداوم داشته باشد، بعيد است امريكاييها در اين زمينه از خود انعطاف نشان دهد. در مورد مذاكرات هستهاي هم اين گفتوگوها در سطوح مختلف انجام ميشود. هم ايران و هم غرب تلاش خواهند كرد تا از طريق گفتوگو معادلات موجود در پرونده و مسائل منطقهاي را حل و فصل كنند.
3) مسائل منطقهاي و توسعه روابط با همسايگان: يكي از مهمترين بخشهاي سياست خارجي دولت چهاردهم به حوزه مسائل منطقهاي و راهبردي باز ميگردد. عراق يكي از كشورهاي منطقه است كه هم با ايران و هم با امريكا روابط خاصي دارد. در عين حال در اين كشور ظرفيتهاي اقتصادي فراواني براي تجار و بازارگانان ايراني وجود دارد. ايران ميتواند از بازارهاي اين كشور بهرهبرداري مناسبي داشته باشد. ضمن اينكه صادرات خدمات فني و مهندسي و اقلام مختلف انرژي هم از ايران به رعاق امكانپذير است.بر اساس اعلام مسوولان دو كشور در كوتاهمدت افزايش تجارت به 20ميليارد دلار در دستور كار قرار دارد. سفر پزشكيان به عراق به خصوص اقليم كردستان بسيار مهم و راهبردي است. اين كشور و ديپلماسي عمومي به كار گرفته شده باعث شد تا زمينههاي ارتقاي روابط ميان دو كشور شكل بگيرد. پس از عراق نوبت به كشورهاي ديگر منطقه چون عربستان، امارات، اردن و...ميرسد كه سطح تازهاي از روابط با ايران را تعريف كنند. دعوت پزشكيان از بنسلمان و وعده سفر به عربستان نشان ميدهد با دولت چهاردهم دورنماي ارتباطي متفاوتي در سطح منطقه شكل خواهد گرفت.