فقط گراني بنزين ايراد دارد؟
قيمت بنزين در ايران امروز از آب معدني هم ارزانتر است. ايران يكي از ارزانترين نرخهاي بنزين را در سطح جهان عرضه ميكند. البته درست است كه افزايش قيمت بنزين در ساير شاخصهاي اقتصادي و اقلام و كالاها اثرگذار است. بسياري از اقلام و خدمات هر روز و هر ماه هفته در ايران گران ميشود بدون اينكه كسي اعتراضي به آن داشته باشد. يكي از مهمترين موارد مرتبط با موضوع حاملهاي انرژي بحث حمل و نقل عمومي به خصوص تاكسيهاست. كرايه تاكسيها در ايران به نسبت بسياري از كشورهاي جهان بالاتر و گرانتر و با خدمات بسيار نازلتر است. حيرتانگيز اينكه افكار عمومي ايران در برابر افزايش نرخ تاكسيهاي اينترنتي و تاكسيهاي گردشي و ساير انواع حمل و نقل اعتراضي ندارند. اين در حالي است كه نرخ گاز تاكسيها در ايران تقريبا مجاني است.آنها سهميه خاص بنزين و لاستيك و...دارند، اما خدمات مناسبي به مردم ارايه نميكنند . هيچكس هم به اين گراني نازل بودن خدمات و حتي رفتارهاي نادرست برخي از آنان اعتراض نميكند. بارها ديده شده كه سهميه بنزين تاكسيها در بازار آزاد به فروش ميرسد. من از معدود كارشناساني هستم كه درباره اين موضوع كليدي و تاثيرگذار هشدار ميدهم كه روند افزايش نرخ كرايه تاكسيهاي ايران با هيچ منطقي سازگار نيست. تاكسيهاي اينترنتي ابتدا آژانسهاي اتومبيل سنتي در ايران را از رده خارج كردند و سپس با شكلدهي به انحصار تلاش كردند تا خواسته .
سپس هزينهها را به شدت افزايش دادند. تاكسيهاي گردشي بدون هيچ اسلوب و روشي، اعداد و ارقام غيرمعقول و بالايي را از مردم دريافت ميكنند، نظارتي هم روي اين كرايهها وجود ندارد. تاكسيهاي خطي از ساعت ۹شب، حدود ۳۰درصد بر قيمت كرايه خود اضافه ميكنند و در برخي موارد، پس از ساعت ۱۲ شب هم دوباره ۳۰درصد ديگر بر نرخ كرايهها ميافزايند. هر چند در ظاهر سازماني به عنوان مديريت بر تاكسيراني وجود دارد، اما تنها كاري كه صورت نميگيرد، مديريت و توجه به مطالبات مردم و سرويسدهي مناسب به آنان است. كافي است به درب بيمارستانها يا فرودگاهها مراجعه كنيد تا مشخص شود چه برخورد ناجوانمردانهاي توسط تاكسيها با مردمي ميشود كه با گرفتاري روبهرو هستند يا عجله دارند. در هيچ نقطهاي از جهان چنين برخوردهايي با شهروندان نميشود. در بازارها، مقابل شهرداريها، دادگستريها و در كل مناطق كه مردم با اضطرار روبهرو هستند، بازارهاي مكارهاي در خصوص قيمت كرايه تاكسيها ايجاد شده است. مردم عادي براي اين قشر هيچ اهميتي ندارند. اين وضعيت غيرمتعارف در مورد وضعيت سازمان اتوبوسراني هم وجود دارد. بدون اينكه حمل و نقل عمومي به درستي ساماندهي شود، فشار زيادي به...
مردم وارد ميشود و از آنها كرايه و عوارض و...دريافت ميشود. در زمان گراني قيمت كرايه تاكسي، كرايه هواپيما، كرايه اتوبوسها و...هيچ فرد و جرياني اعتراض نميكند، اما هر زمان كه صحبت از اصلاح قيمت حاملهاي انرژي ميشود، آسمان به زمين دوخته و دهها موضوع با ربط و بيربط مطرح ميشود. هر ساله در اين كشور بين ۷تا ۱۰ميليون ليتر بنزين قاچاق ميشود كه فسادي چند ده ميليارد توماني را شامل ميشود. اين منابع از جيب بيتالمال ايرانيان به كشورهايي چون عراق، پاكستان، افغانستان، تركيه و...قاچاق ميشود. هر عقل سليمي بايد تلاش كند در برابر اين فساد آشكار مقاومت كند. بخشي از اين مقابله از طريق افزايش نظارتها و ديدبانيها بايد تامين شود، اما بدون ترديد بخش مهمتري از آن بايد از طريق واقعي كردن قيمت بنزين اصلاح شود. تا زماني كه نرخ بنزين در ايران تفاوت معناداري با نرخ واقعي بنزين در كشورهاي همسايه داشته باشد، قاچاقچيان از هر روشي براي انتقال سوخت ارزشمند ايران به ساير كشورها استفاده ميكنند. در واقع يارانه انرژي در ايران به جيب مفسدان و قاچاقچيان و در مرحله بعد به جيب مردم كشورهاي همسايه سرازير ميشود. از سوي ديگر حدود نيمي از ايرانيان، فاقد خودرو هستند و بهرهاي از يارانه هنگفت انرژي نميبرند، طبيعي است كه اين ساختار توزيع يارانه باگها و ايراداتي دارد كه بايد برطرف شود. البته استدلال منتقدان درباره استاندارد نبودن خودروهاي ايراني هم درست و منطقي است، خودروهاي كشور بايد به صورت استاندارد، ايمن و اصولي باشد، ضرورت مهار تورم هم يك امر غيرقابل اجتناب است، اما در كنار اين موارد اصلاحي، تعديل و واقعي كردن نرخ حاملهاي انرژي هم بايد در دستور كار مسوولان و سياستگذاران باشد. شايد بازگشت به ايده اصلاح تدريجي نرخ سوخت كه در زمان دولت اصلاحات و مجلس ششم تصويب شد و مبتني بر آن هر سال ۱۰ الي ۲۰درصد بر قيمت سوخت افزوده ميشد، راهكار مناسبي باشد كه هم منجر به اصلاح قيمت سوخت در ايران شود و هم تبعات امنيتي و اجتماعي مخربي ايجاد نكند.