منطقه پس از جنايت نتانياهو و شهادت اسماعيل هنيه به كدام سو مي‌رود؟

نبرد قدرت‌هاي بزرگ و آينده

۱۴۰۳/۰۵/۱۴ - ۰۱:۱۵:۵۳
کد خبر: ۳۱۷۹۹۹
نبرد قدرت‌هاي بزرگ و آينده

اين روزها منطقه شاهد تحولات سريع و تنش‌هاي فزاينده‌اي است كه از زمان ترور اسماعيل هنيه، رييس دفتر سياسي جنبش مقاومت اسلامي (حماس)، و فواد شكر فرمانده نظامي حزب‌الله، به دست اسراييل به نقطه اوج خود رسيده است. اين تحولات نقطه عطفي خطرناك در روند رخدادهاي منطقه به وجود آورده و پرسش‌هاي جدي درباره آينده منطقه و جهت‌گيري‌هاي احتمالي درگيري را مطرح كرده است.

ناصر سعيد |نويسنده و تحليلگر فلسطيني

اين روزها منطقه شاهد تحولات سريع و تنش‌هاي فزاينده‌اي است كه از زمان ترور اسماعيل هنيه، رييس دفتر سياسي جنبش مقاومت اسلامي (حماس)، و فواد شكر فرمانده نظامي حزب‌الله، به دست اسراييل به نقطه اوج خود رسيده است. اين تحولات نقطه عطفي خطرناك در روند رخدادهاي منطقه به وجود آورده و پرسش‌هاي جدي درباره آينده منطقه و جهت‌گيري‌هاي احتمالي درگيري را مطرح كرده است. از زمان ترور هنيه در تهران، شاهد افزايش شديد تنش‌هاي منطقه‌اي بوده‌ايم. اين ترور، كه جنايتي بزرگ كه بازخورد بسيار زيادي در منطقه و جهان داشت، فقط يك اقدام نظامي نبود بلكه نشانه‌اي واضح از آمادگي اسراييل براي تشديد درگيري و بالا بردن تنش به سطوح جديدي بود، حتي به قيمت برهم خوردن روابطش در سطح بين‌المللي و بروز چالش‌هاي بغرنج با قدرت بزرگ انجام مي‌دهد. به نظر مي‌رسد كه بنيامين نتانياهو نخست‌وزير اسراييل، برنامه‌هاي خاصي را دنبال مي‌كند كه هدف آن حفظ قدرت از طريق ادامه درگيري و كشاندن ايالات متحده به يك جنگ گسترده‌تر است. نتانياهو كه تحت فشارهاي داخلي از سوي جناح راست افراطي دولتش قرار دارد، سعي مي‌كند، از جنگ به عنوان وسيله‌اي براي اجتناب از چالش‌هاي سياسي داخلي استفاده كند. اما در عين حال، با ايجاد يك درگيري كه ممكن است نتواند آن را كنترل كند، خطر مي‌كند.

اسراييل فرصت‌هاي بزرگي را از دست داده است، شرايطي كه ايالات متحده و متحدانش آماده همراهي با آنها بودند. امريكا به دنبال پايان دادن به جنگ و پيوند دادن اسراييل به ائتلاف‌هاي منطقه‌اي جديد بود. علاوه برآن واشنگتن آمادگي داشت تا مديريت جديدي براي غزه در مسير حل دو دولتي دست و پا كند. اما به دليل اصرار نتانياهو بر ادامه جنگ براي نجات موقعيت سياسي خود و اجتناب از محاكمه و زندان رفتن، فرصت‌هاي واقعي را كه مي‌توانست اسراييل را در موقعيت بهتري در منطقه قرار دهد، از دست داد. نتانياهو و كابينه‌اش به دلايل ايدئولوژيك و حزبي به فرصت‌سوزي پرداختند. رييس‌جمهور امريكا، جو بايدن، و تيمش از خطر تشديد تنش كنوني آگاه هستند و نارضايتي خود را از تحركات اخير اسراييل كه بدون هماهنگي قبلي با واشنگتن انجام شده است، ابراز كرده‌اند. هشدارهاي امريكا به نتانياهو نشان‌دهنده نگراني واقعي از اين است كه ايالات متحده به يك درگيري گسترده‌تر با ايران و متحدانش كشيده شود. با اين حال، بايد درك كنيم كه ضعف سياست امريكا و همراهی آن با مواضع نتانياهو، اوضاع را به اين نقطه بحراني رسانده است.

 

نقش ساير قدرت‌هاي بزرگ: چين و روسيه

چين:

چين سياست خارجي‌اي را دنبال مي‌كند كه بر تقويت نفوذ اقتصادي و ديپلماتيك خود در خاورميانه تمركز دارد. با تشديد تنش‌ها، چين ممكن است به دنبال استفاده از اين وضعيت براي تضعيف نفوذ امريكا در منطقه باشد. اگرچه چين به صورت علني به كاهش تنش دعوت مي‌كند، اما ممكن است ادامه درگيري را به عنوان وسيله‌اي براي مشغول كردن امريكا و تخليه منابع آن ببيند، كه به پكن فرصت‌هايي براي تقويت روابط تجاري و سرمايه‌گذاري خود با كشورهاي منطقه بدون رقابت قوي مي‌دهد.

روسيه:

روسيه به دنبال تقويت نفوذ خود در خاورميانه از طريق حمايت از متحدان خود مانند سوريه و ايران است. مسكو تشديد درگيري را فرصتي براي تقويت نقش خود به عنوان واسطه اصلي در درگيري‌هاي منطقه‌اي مي‌بيند، كه اين امر جايگاه بين‌المللي آن را تقويت مي‌كند. همچنين روسيه مي‌تواند از تنش‌ها براي تقويت همكاري‌هاي نظامي و اقتصادي خود با كشورهاي منطقه استفاده كند، كه اين امر نفوذ امريكا را تضعيف مي‌كند.

 

پيامدهاي احتمالي بر منطقه

تشديد درگيري منطقه‌اي:

ترور هنيه و شكر ممكن است اركان محور مقاومت، مانند حزب‌الله و حوثي‌ها، را به انجام عمليات‌هاي انتقام‌جويانه ترغيب كند، كه اين امر احتمال بروز درگيري منطقه‌اي گسترده را افزايش مي‌دهد.

تعطيلي مذاكرات:

ترور هنيه مذاكراتي را كه به دنبال آتش‌بس در غزه بود به تأخير مي‌اندازد و تلاش‌هاي ميانجي‌گري قطر و مصر را پيچيده‌تر مي‌كند. ادامه تشديد به معناي تلفات بيشتر غيرنظاميان و تشديد بحران انساني در غزه است.

چالش‌هاي پيش روي مقاومت فلسطين:

با وجود ضربات سنگين، جنبش‌هاي مقاومت فلسطين از عدالت قضيه خود و حمايت مردم فلسطين نيرو مي‌گيرند. تشديد كنوني ممكن است اين جنبش‌ها را به بازنگري در استراتژي‌هاي خود و تقويت همكاري‌هايشان با متحدان منطقه‌اي سوق دهد.

 

آينده: سناريوهاي احتمالي

تشديد كامل:

اگر نتانياهو به سياست‌هاي كنوني خود ادامه دهد، ممكن است در آستانه يك جنگ تمام‌عيار در خاورميانه قرار بگيريم. اين سناريو براي همه طرف‌ها فاجعه‌بار خواهد بود، از جمله خود اسراييل كه با مقاومت شديد حماس و حزب‌الله و احتمالاً ايران مواجه خواهد شد.

مداخله بين‌المللي گسترده:

ممكن است قدرت‌هاي بزرگ، مانند ايالات متحده، روسيه و چين، به‌طور موثرتري براي مهار تشديد درگيري مداخله كنند. اين مداخله مي‌تواند شامل فشارهاي ديپلماتيك شديد بر همه طرف‌ها براي توقف عمليات‌هاي خصمانه و بازگشت به ميز مذاكرات باشد.

آرامش موقت:

احتمال آرامش موقت به لطف تلاش‌هاي ديپلماتيك شديد، به ويژه از سوي ميانجيگران منطقه‌اي مانند قطر و مصر وجود دارد. اين سناريو نيازمند امتيازاتي از سوي همه طرف‌ها، از جمله آزادي زندانيان و كاهش محاصره غزه است.

 

وظايف ملي و اخلاقي عرب‌ها و مسلمانان:

در اين شرايط بحراني، اعراب و مسلمانان بايد مسووليت‌هاي ملي و اخلاقي خود را در قبال مساله فلسطين و اوضاع منطقه بپذيرند. در اينجا برخي از نكات مهم آورده شده است:

حمايت سياسي و اقتصادي:

ارايه حمايت سياسي و اقتصادي به مردم فلسطين و جنبش‌هاي مقاومت مشروع. اين حمايت مي‌تواند شامل كمك‌هاي انساني، پروژه‌هاي توسعه‌اي و حمايت ديپلماتيك در عرصه بين‌المللي باشد.

همبستگي مردمي:

تقويت همبستگي مردمي بين ملت‌هاي عربي و اسلامي با مساله فلسطين از طريق كمپين‌هاي آگاهي‌بخشي، تظاهرات و فعاليت‌هاي فرهنگي كه بر رنج‌هاي فلسطينيان تأكيد كرده و از حقوق مشروع آنها حمايت مي‌كند.

فعاليت‌هاي رسانه‌اي:

استفاده از رسانه‌ها و شبكه‌هاي اجتماعي براي انتقال حقايق و مقابله با تبليغات اسراييلي كه به دنبال تخريب تصوير مقاومت فلسطين و توجيه تجاوزات اسراييلي است.

همكاري منطقه‌اي:

تقويت همكاري بين كشورهاي عربي و اسلامي براي مقابله با چالش‌هاي مشترك، از جمله مقابله با سياست‌هاي تهاجمي اسراييل و تلاش براي دستيابي به صلحي عادلانه و جامع در منطقه.

فشار بر دولت‌ها:

اعمال فشار بر دولت‌هاي عربي و اسلامي براي اتخاذ مواضع قاطع و حمايت از مساله فلسطين در محافل بين‌المللي و تضمين عدم عقب‌نشيني از مواضع اصولي نسبت به حقوق مردم فلسطين.

مقابله با سياست‌هاي امريكا:

بايد اراده‌اي واضح براي مقابله با سياست‌هاي ايالات متحده در عرصه بين‌المللي به دليل مواضع ضعيف و تماهي آن با نتانياهو وجود داشته باشد. بايد به جهانيان نشان دهيم كه ضعف سياست‌هاي امريكا به تشديد وضعيت تا اين حد خطرناك كمك كرده است. با اين حال، بايد تلاش كنيم اسراييل را به خاطر جناياتش مسوول بدانيم بدون اينكه به يك رويارويي كامل با ايالات متحده كشيده شويم. بدون موضعي قاطع و سختگيرانه و متحد عربي و اسلامي در برابر امريكا و غرب، نه ثبات مورد ادعا و نه صلحي كه برخي از كشورهاي عربي براي فرار از مسووليت‌هايشان به دنبال آن هستند، تحقق نخواهد يافت.

نتيجه‌گيري

وضعيت در فلسطين و منطقه پيچيده و در هم تنيده شده است، و آينده به توانايي رهبران سياسي در اتخاذ تصميمات عاقلانه‌اي كه فراتر از محاسبات تنگ‌نظرانه و منافع شخصي باشد، بستگي دارد. در شرايط كنوني، اميد به تلاش‌هاي ديپلماتيك براي يافتن راه‌حلي براي اين بحران فزاينده و جلوگيري از يك فاجعه انساني و سياسي كه مي‌تواند منطقه را به چرخه‌اي بي‌پايان از خشونت و بي‌ثباتي بكشاند، بستگي دارد. از اين رو، نقش اعراب و مسلمانان در پذيرش مسووليت‌هاي خود و حمايت از مساله فلسطين با تمام وسايل ممكن براي دستيابي به عدالت و صلح در منطقه بسيار حياتي است.