طی سالهای گذشته بدلیل عدم توجه دولتها به اهمیت و پتانسیل صنعت چرم لطمات جبرانناپذیری برای واحدهای تولیدی و صادرات با افزایش افزوده به همراه داشته است. در برخی موارد در چرم سنگین بدلیل سختگیریهای سازمانها و نهاده برای واردات پوست خام مورد نیاز با مشکل جدی مواجه کرد و به این ترتیب بسیاری از واحدهای صنعتی و تولیدی تا مرز تعطیلی پیش رفتند. وضعیت صادرات طی سالهای دولتداری احمدینژاد، کشور را به مسیری قرار دارد که به گفته سیدابریشمی، معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت بیش از 70درصد تعطیلیهای واحدهای صنعتی کوچک و متوسط مربوط به سالهای 85 تا 91 بوده و علت اصلی آن کمبود منابع مالی مورد نیاز واحدها بوده است. دو سال پایانی دولت دهم واحدهای تولیدی و صنعتی کشور درگیررکود تورمی بیسابقهای بودند. با این حال بسیاری از کارشناسان و فعالان حوزههای اقتصادی، موارد دیگری را علاوه بر کمبود نقدینگی مورد اشاره قرار میدهند.
صنعت چرم سبک کشور یکی از صنایعی است که با وجود قدمت زیاد و دارا بودن ٥/٥ درصد سهم جهان در ایران اما طی سالهای گذشته با مشکلات فراوانی مواجه شده است. مشکلات فروانی سد راه پیشرفت این صنعت شدهاند که طیف گستردهای از موضوعات را شامل میشود. کمبود مواد اولیه یکی از مهمترین موانع رشد صنعت چرم در کشور است. طی سالهای گذشته بدلیل مشکلات عام تولید و خاص صنعت چرمسازی باعت گردیده بعد از گذشت بیش از نزدیک به یک قرن صادرات نتوانیم صادرکننده محصول باشیم و هنوز کالاهای نیمه ساخته را صادر نماییم . با اینحال طی شش ماه گذشته مجتبی خسروتاج، قائممقام وزیر صنعت، معدن و تجارت از تصمیمشورای اقتصاد درباره وضع عوارض برای صادرات سالامبور و وتبلو خبر داد و علت اصلی این تصمیم را جلوگیری از صادرات مواد نیمه ساخته برای توسعه صنعت چرم عنوان کرد. پس از آن بود که با وضع مجدد عوارض 10 درصدی برای صادرات سالامبور و ٥ درصدی وتبلو با بهانه حمایت از این صنعت و ایجاد ارزش افزوده بالاتر عملا ب نام صنعت ولی به کام درامد زایی بیشتر دولت و در نتیجه ضعیف تر شدن تولید کنندگان این صنعت گردید . صحبتهایی که در ادامه گفت وگو تعادل با سعید شادکام،
نایب رییس اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان سالامبور و چرم ایران و عضو هیات نمایندگان اتاق ایران درمورد چالش های صنعت چرم را می خوانید.
به نظر شما چه چالش هایی پیش روی صنعت چرم است، و برای پیشرفت این صنعت چه اقداماتی باید صورت بگیرد؟
در مقدمه باید عرض کنم مواد اولیه این صنعت پوست گوسفند و بز است که 5/5 درصد از صادرات پوست سبک و حدود ٠/٥ درصد پوست سنگین جهان در این صنعت از آن ایران است. اما متاسفانه بیشترین سرمایه گذاری د در قسمت پوست سنگین انجام شده که میزان پوست داخل جوابگوی تقاضا نبوده و باعت رقابت نا سالم گردیده ولی در صنعت چرم سبک که میزان ان بسیار قابل توجه است نه تنها سرمایه گذاری بدان شکل که شایسته و بایسته است انجام نپذیرفته است بلکه واحدهای قبل از انقلاب که اغلب مصادره شدنند بفروش رسیده و با تغییر کاربری اثری از آنها باقی نمانده در دهه70 وقتی که صنایع چرمسازی از تهران به شهرک صنعتی چرم منتقل شدند، تا بتواند زیر ساخت ها را برای تولید، صادرات و ایجاد کالا با ارزش افزوده بالاتر آماده کند. در نهایت هدف از ایجاد چنین فضایی و میلیاردها تومان هزینه کردن به این دلیل صورت گرفت تا تولیدکنندگان بتوانند در انتها چرم تکمیل شده مرغوب را تولید و صادر کنند اما متاسفانه در عمل چنین اتفاقی رخ نداد. زیرا هیچگونه حمایتی از این صنعت صورت نگرفت و تولیدکنندگان نیاز داشتند تا برای تولیدی با کیفیت در سطح جهانی برای راه اندازی خطوط تولید ماشین آلات روز
دنیا را از کشورهای صاحب نام وارد کنند که نیاز به سرمایه زیادی بود که از حد توان بخش خصوصی بدون حمایت دولت خارج بود. از سوی دیگر نیز دولت برای حمایت از کالاهای داخلی تولیدکنندگان را ملزم به استفاده از ماشین و ابزارآلات داخلی کرد. معضل دیگری که پیش روی این صنعت از آن زمان تا به امروز وجود دارد تعرفه بالای مواد شیمایی مورد نیاز این رشته است که لازمه ساخت چرم مرغوب است. این تعرفه بالغ بر 40 درصد هزینه تولید را شامل میشود.
در این راستا تمام توان تولید کنندگان برای صادرات این محصول صرف می شود به طوری از مجموع 20میلیون جلد گوسفند و بز که در طول سال تولید میشود تنها 5 درصد آن تقاضای داخل و مازاد که معادل 95 درصد میباشد راهی جز صادرات ندارد. این در حالی است که برای صادرات به دو مولفه نیاز است: اول آنکه چرمهای تولید شده از کیفیت و استاندارد بینالمللی برخوردار باشد تا توان رقابت با برندهای معتبر سایر کشورها را داشته باشد. نکته دوم آنکه قیمت نهایی محصولات باید رقابتی باشد و بههمین دلیل است چند واحد اندک که امکان تولید محصول را دارنند عملا قدرت حضور در بازارهای جهانی را ندارنند و تنها به عرضه در بازار داخل محدود شدهاند چرم شهر بر این باور ساخته شد که تقسیمات جغرافیایی اقتصاد به نحوی شکل گرفت که با توجه به حجم موجود پوست سبک در ایران به قطب صنعت چرم خاورمیانه تبدیل شود. از سوی دیگر زمانی که امکان سرمایه گذاری مشترک با کشور های صاحبنام مانند ایتالیا بوجود آمد اما به دلیل مشکلات سیاسی، تحریمها و محدودیتها این خواسته محقق نگردید این درحالی بود که ایتالیایی ها تمایل فراوانی برای مشارکت با ایران داشتند و در نهایت چین را شریک
اقتصادی خود پذیرفتند.
اکنون از آنجایی که بخش خصوصی توان بروز رسانی کارخانجات را ندارد رویکرد دولت فعلی باید حمایت از بخش خصوصی باشد و در این شرایط بهترین راهکار جذب سرمایه گذار خارجی است. هدف از مشارکت با سرمایه گذاران خارجی این است که با بالابردن بهروری و کاهش قیمت تمام شده در داخل بتوان از بازار فروش که این شرکتها در اختیار دارند استفاده کرد زیرا بازار یابی و شناساندن محصولات تولید شده هرچند با کیفیت بالا کار بسیار دشواری است از طرف دیگر این شرکت ها می توانند از مزیت های نسبی موجود در بازار ایران بهره ببرند. از جمله این مزیت ها میتوان به با صرفه بودن هزینهها، نیروی کار، برق، سوخت و انرژی و منابع سرشار اشاره کرد.
حال انتظار می رود که بعد از گذشت دو دهه با سیاست گذاری دقیق و صحیح هدف گذاری های اولیه محقق شود و آن صادرات چرم نهایی است. حمایت از این صنعت زمانی که به کویر منتقل گردید و پیش بینی چالش های پیش روی این رشته در همان زمان بر گردن دولت بود. حال دولت باید با رویکرد حمایتی به این صنعت نگاه کند و بدنبال برطرف کردت مشکلات، ایجاد زیرساخت ها و تشویق صادرات با ارزش افزوده بالاتر بجای اخذ عوارض صادراتی باشد.
از سوی دیگر عوارضی که برای این رشته در نظر گرفته شد با این امید که عوارضی که از سوی بخش خصوصی پرداخت می شود در نهایت با ایجاد صندوق حمایتی توسط دولت برای همین بخش صرف خواهد شد اما این در حالی بود که دولت بخش حاکمیتی اش را کنار گذاشت و با اهرم تدریجی با اخذ عوارض کمکی حمایتی از این رشته نداشت و تنها بیش از میلیاردها تومان پول اخذ شد و خبری از صندوق حمایتی نیز نشد عملا به عوارض دیدگاهی درآمدی منجر شد.
از آنجایی که مسئولیت هیئت مدیره چرم شهر و شرکت خدماتی چرم شهر بر عهده اینجانب است لازم می دانم به این نکته اشاره کنم که دولت در بحث واگذاری، هیئت امنای قبلی را کنار گذاشته و با تاسیس شرکت های خدماتی مسئولیت زیر ساخت های این شهرک را به بهانه خصوصی سازی به دوش خود صاحبان صنایع گذاشته است، تا جایی که حتی هزینه های مربوط به این زیرساخت ها را باید خود این این بخش بپردازند. در این شرایط سخت انتظار می رود تا دولت حمایت خود را برای رسیدن به اهداف ذکر شده به عرصه ظهور بگذارد. صنعت چرم صنعت خاصی است و بدون حمایت نه تنها رشد نخواهد کرد بلکه همین تعداد واحد معدود نیز از گردونه خارج و به کی این صنعت از بین خواهد رفت و برای مشکلات زیستمحیطی میبایست پوست خام را صادر کنیم.
از سوی دیگر تصفیهخانهای از سوی شرکت شهرکها در شروع این شهرک تاسیس شده اما اداره و مدیریت و هزینه تصفیهخانه به بخش خصوصی واگذار شده است. بحث عمده هزینهها در این صنعت مربوط به تصفیه فاضلاب صنعتی و نگهداری محیطزیست است. زیرا تولیدات باید با حفظ محیط زیست انجام بگیرد، این در حالی است که این کار هزینه زیادی در بردارد که خارج از توان بخش خصوصی در این شهرک است. این تصفیه خانه را خود دولت در زمان احدات ساخته ولی حفظ و نگهداری که هزینه سرسامآوری را دارد که به بخش خصوصی واگذار گردیده است و از طرف دیگر هزینه استخراج آب چاهها و آوردن در شبکه و انتقال آب بدلیل فاصله زیاد و فرسودگی پرهزینه است و در نهایت یکی از هزینه های بسیار گران و غیر رقابتی صنعت چرم نیز مربوط به این مشکلات هزینه ای مربوط میگردد .
اکنون وقت آن رسیده که دولت محترم یازدهم به جای تمامی کارهای نکرده با رویکر حمایتی و دلسوزانه از این صنعت با اجرایی شدن مصوبات مغفول مانده قبلی مانند تغییر شهرک صنعتی چرمشهر به منطقه ویژه اقتصادی با هدف ورود سرمایگذاران خارجی، ماشینآلات صنعتی مدرن، مواد شیمیایی مرغوب بدون پرداخت هزینههای تعرفه واردات و دیگر ایجاد تسهیلات برای سرمایهگذاران خارجی مختص این صنعت با توجه اهمیت آن در شرایط پسا تحریم و پتانسیل موجود که امکان افزایش صادرات بمیزان چند برابر مبالغ کنونی را دارد در دستور قرار داده و بعنوان تنها تشکل ملی با قدمت بیشاز ٥٠ سال از دولت محترم تقاضای توجه ویژه و پیگیری موضوعات مطروحه تا حصول نتیجه را داریم تا با توکل بخدا دولت یازدهم بتواند ظرفیتهای موجود در این صنعت را از قوه به فعل درآورده و با رونق این صنعت و ایجاد اشتغال و صادرات با ارزش افزوده بالا نقش این صنعت در منافع ملی و تاتیر آنرا دو چندان نماید.