هشدار درباره «آلودگي فقر»

فرشاد مومني، اقتصاددان با بيان اينكه در ۴۰ سال اخير، ۳۰ درصد كل زلزلههاي ويرانگر دنيا در ايران اتفاق افتاده، ادامه داد: ببينيد چگونه در ايران با اين ندانمكاريها اركان بقا ميلرزد! پيوند حياتي ميان فقر و بحران محيط زيست ادبيات بسيار وسيعي در دنيا دارد كه به آن «آلودگي فقر» ميگويند كه بسيار خطرناكتر از همه انواع آلودگيهاست.
ما با تركيب خطرناكي از آشفتگي انديشهاي در نظام تصميمگيريهاي اساسي و شدتگيري بحرانها و چالشهاي خطير در عرصه عمل در نظام حيات جمعيمان روبهرو هستيم
فرشاد مومني، اقتصاددان با بيان اينكه در ۴۰ سال اخير، ۳۰ درصد كل زلزلههاي ويرانگر دنيا در ايران اتفاق افتاده، ادامه داد: ببينيد چگونه در ايران با اين ندانمكاريها اركان بقا ميلرزد! پيوند حياتي ميان فقر و بحران محيط زيست ادبيات بسيار وسيعي در دنيا دارد كه به آن «آلودگي فقر» ميگويند كه بسيار خطرناكتر از همه انواع آلودگيهاست. ببينيد اوضاع و احوال فقر در ايران به چه ورطههايي رسيده است و همه اينها نشان ميدهد ما نميتوانيم انتظار داشته باشيم با تداوم اين روندها كه پشت به توسعه و رو به رانت و ربا دارد بشود، كشور را اداره كرد. اين استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي همچنين اظهار كرد: ما با انفجار قراردادهاي سدسازيهاي مشكوك و نابودكننده در كشور مواجه هستيم. در ۵ سال اول بعد از جنگ، به اندازه حدود 2 برابر كل سدهايي كه در ۵۰ سال قبل از آن ساخته شده بود قرارداد جديد سدسازي امضا كرديم! ببينيد چقدر غيرعادي است! بعد هم تا حرف عالمانه كارشناسي زده ميشود، ميگويند او منتقد است و منتقد هم اپوزيسيون است! به گزارش جماران، دكتر فرشاد مومني، استاد دانشگاه علامه طباطبايي كه در نشست «آب، آمايش سرزمين و توسعه پايدار» و به مناسبت رونمايي از ويژهنامه «آمايش سرزمين» فصلنامه «اقتصاد و جامعه» در موسسه مطالعات دين و اقتصاد سخن ميگفت، با تاكيد بر اينكه اگر خرد و دانايي محور قرار گيرد و آلرژي نظام تصميمگيريهاي اساسي كشور به فساد افزايش يابد، ميتوانيم اوضاع و احوال بهتري را تجربه كنيم، خاطرنشان كرد: ما با تركيب خطرناكي از آشفتگي انديشهاي در نظام تصميمگيريهاي اساسي كشور و شدتگيري بحرانها و چالشهاي خطير در عرصه عمل در نظام حيات جمعيمان روبهرو هستيم. بيبرنامه بودن، كشور را به دست و پا زدن در آزمون و خطاهاي بيفرجام و بيپايان معتاد كرده است و به گفته مهندس بحرينيان، در ايران فقر انديشهاي باعث شده در اغلب امور مربوط به نظام تدبير و تمشيت امور، عزيزان سرنا را از سر گشادش ميزنند.
راه نجات، از انديشه توسعه آغاز ميشود
وي با بيان اينكه در نهايت اختصار ميتوانيم به عزيزان و مردم عزيز مظلوم و بيپناه خود اين نكته را تقديم كنيم كه راه نجات از انديشه توسعه آغاز ميشود، ادامه داد: بايد يك پرسش فراگير ملي را جدي بگيريم كه چه بايد كرد كه در ساحت انديشه و عمل، كوتهنگري در نظام تصميمگيريهاي كشور جاي خود را به دورنگري اعتلابخش و توسعهخواه بدهد. بايد تاكيد كرد كه در ساحت انديشه، آنچه حلقه وصل حركت هر جامعه به سمت توسعه يا اضمحلال است، تلقي از توليد فناورانه به مثابه حيات جمعي است. رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد با يادآوري اينكه مرور ميراث انديشهاي تاريخي نشان ميدهد اگر در گذشته ميتوانستيم اوضاع را به سامانتر ببينيم، به دليل سطوحي از انديشههاي سترگ پشتيبان بوده است، اظهار داشت: از اين دريچه ميتوان درك ابن خلدون از «صنعت» به مثابه نظام حيات جمعي را در كتاب دو جلدي مقدمهاش ردگيري كرد كه در آن پيوندي ارگانيك ميان تمدنسازي با رشد صنايع و پيوندي ميان اين دو با كيفيت زندگي مردم قائل است. ابن خلدون در تحليل ريشه اصلي گرفتاري اعراب و بنا كردن جاهليت از سوي آنها به جاي تمدن ميگويد آنها چون باديهنشين بودند و استقرار نداشتند، قادر به خلق صنايع نبودند و چون به تعبير امروزي، توليدشان فناورانه نشده بود، همه عرصههاي حيات جمعيشان با بحران روبهرو شد. مومني با بيان اينكه اگر سياستهاي آموزشي، عمراني، پولي، مالي و تجاري و نرخ ارز، بر مبناي ضربه زدن به توليد يا بياعتنايي به آن باشد، به جاي توسعه، رو به اضمحلال خواهيد گذاشت، تاكيد كرد: تصميمگيري راجع به صنعت، تصميمگيري دورمدت است؛ بنابراين با رويكردهاي كوتهنگرانه رانتي نميتوان آن را بنا كرد. شما ميخواهيد مشكلات كوتهنگري رانتي را با تزريق ارز و ريال بپوشانيد، در حالي كه اين شدني نيست و فساد، نابرابري و ناهنجاريهاي بيشتر را به گرفتاريهاي موجود اضافه ميكنيد.
بخشهايي از نظام تصميمگيري
برنامهپذير نيست
مومني با تاكيد بر ضرورت يادآوري مباني كه ريشه در تمدن كشورمان دارد و همچنين توضيح علل توسعه در كشورهايي كه مسير توسعه را به خوبي پيمودهاند براي نظام تصميمگيريهاي كشور ابراز عقيده كرد: رانت، ربا و فساد و اين شيوههاي غيرمولد كه در مركز اهتمام نظام تصميمگيريهاي اساسي كشور قرار گرفتهاند، هيچگاه به صورت انتزاعي حل و فصل نخواهند شد. با يك رويكرد سيستمي و مبتني بر برنامه ميتوان توسعه را جلو برد. در هم تنيدگيهايي كه ايجاد شده نشان ميدهد هيچ عنصري از بحرانهاي موجود در ايران، منتزع از ساير وجوه حيات جمعي نيست. بنابراين تنها ميتوان با برنامه اين شرايط را رفع كرد. برنامه داشتن هم لوازمي ميخواهد كه با كمال تاسف بخشهاي قابل اعتنايي از نظام تصميمگيريهاي اساسي كشور حاضر نيستند به لوازم برنامه تن در دهند.
حذف دادهها خيانت به كشور است
رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد با تاكيد بر اينكه شفافيت مهمترين لازمه برنامه داشتن است و ضمن بسترسازي براي مشاركت، عزم همگاني را براي مشاركت برميانگيزد، تصريح كرد: با پاك كردن صورت مسائل و حذف دادههاي ضروري يا به تاخير انداختن انتشار آنها يا خداي نكرده دست بردن در آنها كه به غير از اينكه از نظر اخلاقي مذموم است، خيانت به منافع ملي هم هست، مشكلي از مشكلات كشور حل نميشود. هر كس با هر توجيهي اين كار را ميكند، بايد صميمانه و خاضعانه او را نسبت به خيانتي كه به كشور ميكند، آگاه كنيم. به گفته مومني، مساله اساسي اين است كه در برنامه بايد يك مطالعه روندي از اوضاع و احوال و شرايط اوليه كنوني كشور ارايه دهيد. چقدر خجالتآور است كه با اينكه در متون كلاسيك گفته ميشود ايران جزو پيشگامان امر برنامهريزي توسعه است، اما در عمل در برنامه هفتم شاهد بوديم عزيزان تقريبا به هيچ يك از لوازم دستيابي به برنامه با كيفيت تن در ندادند. متاسفانه به دليل اينكه اكثريت نخبگان و دانايان كشور سرخورده شدهاند و سخني نميگويند، عزيزان فكر ميكنند پس چون كسي حرفي نميزند، مشكلي نيست! اما براي يك كشور پيشگام در برنامهريزي توسعه بسيار شرمآور است كه مثلا در برنامه هفتم اين مطالعه روندي و گزارش وضع موجود تهيه نشده است.
منابع و مصارف ارزي كشور روشن نيست
اين عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي ادامه داد: اگر چنين گزارشي نباشد، به معناي اين است كه نميدانيد چه چيزي را ميخواهيد تغيير دهيد. پس اگر حتي حسن نيت هم داشته باشيد، وقتي صورت مساله برايتان آشكار نيست، سرتان را به در و ديوار ميكوبيد و منابعتان را تلف ميكنيد. فساد و نابرابري و وابستگي ذلتآور به دنياي خارج را هم افزايش ميدهيد و اين، آن چيزي است كه اكنون در هر سطحي از مطالعات روندي به چشم ميخورد. حواسمان باشد براي اولينبار در برنامه هفتم است كه بيسابقهترين خودداريها از ارايه جداول ارزي درباره منابع و مصارف ارزي كشور اتفاق افتاده است. به گفته مومني، آمادگي وجود ندارد كه صادقانه به مردم بگويند كه پيشبيني ميكنند در سالهاي برنامه تا چه ميزان ارز در اختيار دارند و ميخواهند آنها را صرف چه اموري كنند. خدا ميداند دلالتها و پيامدهاي اين شيوه از مقاومت درباره لوازم برنامه تا چه اندازه ميتواند براي كشور فاجعهساز باشد و چقدر مشروعيت سيستم را به چالش ميكشد. اگر اين مساله را نداشته باشيد، آنچه آوردهايد، برنامه نيست و اگر اين جداول را جدي نگيريد، مساله پاسخگويي و مشاركت مردم بيمعنا ميشود و يكباره چشم باز ميكنيد و ميبينيد در ورطه بيشمار بحران فاجعهساز اسير شدهايم.
مواجهه خردورزانه با نااطميناني
اين اقتصاددان خاطرنشان كرد: اگر توسعه مبتني بر برنامهريزي با كيفيت را مبنا قرار دهيم، در آنجا حياتيترين مسالهاي كه مطرح ميشود، اين است كه نقطه عزيمت كجاست. در انديشه توسعه، گفته ميشود به حكومتي كه دچار آشفتگي فكري است كمك كنيد كه بفهمد مهمترين مساله، مواجهه خردورزانه با نااطمينانيهاست. تا زماني كه نااطميناني به معناي ناامني و پيشبينيناپذيري امور وجود دارد سنگي روي سنگ بند نميشود. بعد گفته ميشود در كليترين حالت، نااطمينانيها دو گونه هستند، با منشا طبيعت، با منشا تعاملات انساني و ما با تقدم حل و فصل نااطمينانيهاي با منشا طبيعت روبهرو هستيم.
تركيب فقرفروشي و محيطزيستفروشي
وي با بيان اينكه اگر محيط زيست مقوم بقا نباشد، امكان ندارد تمدني ساخته شود، توضيح داد: اينها جزو بديهيترين مسائل است و تكرار آن خجالتآور است. در طول تاريخ بشر، هر جا جمعيتي شكل گرفته و تمدني ساخته شده، اوضاع به سامان محيط زيست اصليترين عامل آن بوده و در اين ميان هم عنصر آب نقش تعيينكننده داشته است. اينها كه نياز به كشف و شهود ندارد و اگر نظام تصميمگيرياي به اين مسائل بيتوجه بماند، بسيار گرفتار خواهد شد. در ادبيات توسعه گفته ميشود در چارچوب مناسبات پنهانكارانه، رانتي و مشاركتزدا به نام توسعه، آنچه دنبال ميشود تركيب اضمحلال بخش فقرفروشي و محيط زيست فروشي است. معرفتهاي زيادي در اين عبارت گنجانده شده است. مومني با بيان اينكه جامعهاي كه رويش به توليد فناورانه نباشد، زايندگي فقر پيدا ميكند و راه نجات براي اداره كشورش را استثمار نيروي كار قرار ميدهد، اظهارداشت: مشخصه همه كالاهاي صادراتي ايران، چه خام و چه شبه خام، سهم اندك نيروي كار در آن است. در حالي كه عنصر گوهري در اكثريت قريب به اتفاق تجربههاي موفق توسعه، سهم دستمزد بالاي پرداختي به نيروي كار بوده است؛ اما در اينجا كساني را داريم كه استثمار نيروي كار را به عنوان عنصر كسب مزيت تئوريزه و ترويج ميكنند. اين مزيتي كه ميراثش براي مردممان گسترش و تعميق فقر باشد را نميخواهيم.
شاغلان قادر به تامين زندگي شرافتمندانه نيستند
رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد با بيان اينكه دانش بشر آنچنان در اين زمينه شواهد در اختيار دارد كه حيرتانگيز است كه اين چه نظام تصميمگيري است كه در ربع اول قرن بيست و يكم و بهرغم اين ذخيره دانايي، هنوز فكر ميكند از استثمار نيروي كار راه نجات براي كشور بيرون ميآيد، خاطرنشان كرد: مركز آمار در گزارشي عنوان كرده است كه 89 درصد فقراي ايران را شاغلين سابق و لاحق تشكيل ميدهند. يعني در غياب توليد فناورانه اين مشاغل قادر نيستند يك زندگي شرافتمندانه را تامين كنند. با تحت فشار قرار دادن مردم، آنها را وادار به عصيان ميكنند. چرا براي شما آموزنده و عبرتآور نيست كه يكي از اصليترين طيفهاي تجمعكننده اعتراضي در اين كشور، بازنشستهها هستند! در حالي كه سن بازنشستگي سن اين التهابها و فشارهاي روحي و جسمي نيست. به جاي اينكه بر سر آنها بزنيد، منشا گرفتاري را پيدا كنيد و منشا آن، اين است كه شما به توليد فناورانه پشت كردهايد و همه چيز در حال از بين رفتن است.
مومني با بيان اينكه بدتر از استثمار نيروي كار، «محيط زيست فروشي» است، ادامه داد: در مناسبات رانتي، اگر انتخاب نكني، انتخاب بد خود را تحميل ميكند. اكنون در كشور ما، ارزآورترين رشته فعاليتهاي خامفروشانه كه ما روي آن صورتك توليد صنعتي زدهايم، آلودهترين رشته فعاليتهاي شناخته شده در دنيا هستند. بعد در رانتي معدنيهايي كه صادر ميكنند، چه فولاد و چه پتروشيميها و چه موارد ديگر، اين دو مساله بهطور كامل با يكديگر پيوند خوردهاند و تبديل به آميزه فقرفروشي و محيط زيستفروشي شده است. سهم حقوق و دستمزد در ساختار هزينههاي رانتي معدنيها، در ميان رشته فعاليتهاي صنعتي پايينترين در ايران است. در تخريب محيط زيست و آببري هم جزو بالاترينها هستند. آيا نبايد اين مسائل براي مسوولان الهامبخش باشد!
سقوط 20درصدي سهم نساجي در اشتغال صنعتي
اين استاد دانشگاه با بيان اينكه سال 1370 سهم رانتي معدنيها از كل ارزش افزوده بخش صنعت در ايران، حدود 30 درصد بوده و از 1395 به بعد، اين رقم از70 درصد عبور كرده است، گفت: با اين رشد بادكنكي مخرب و فاجعهساز رانتي معدنيها كه هزار گونه فساد و بيچارگي و نابرابريهاي ناموجه به ايران تحميل كرده است، فروپاشي نسبي بسياري از رشته فعاليتهاي صنعتي را پنهان كردهاند. سال ۱۳۷۰ سهم صنايع نساجي و پوشاك در اشتغال صنعتي و ارزش افزوده صنعتي و ارزآوري حدود ۲۵ درصد بوده، اما اكنون اين سهم به زير ۵ درصد سقوط كرده، اين آمار براي كشوري كه در نساجي و پوشاك سابقه داشته است بسيار شرمآور است.
فخرفروشي انگليسيها با پارچههاي ايران
مومني با يادآوري اينكه در رمان شاه لير، شكسپير ضمن روايت گفتوگوي خانمهاي درباري انگليس بزرگترين مظهر فخرفروشي آنها به يكديگر را استفاده از پارچههاي مخملي ساخت ايران توصيف كرده است، اظهار داشت: ببينيد ما چه دستاوردهايي را به نابودي كشاندهايم! باد كردن رانتي معدنيها چه تخريب خطرناك و فاجعهسازي است كه شما با ادعاي ارزآوري آن را ادامه ميدهيد! مركز پژوهشهاي مجلس نيز سال گذشته در گزارشي عنوان كرد كه با مقياس مقدار وزني صادرات ارزآوري صدور محصولات نساجي و پوشاك نسبت به رانتي معدنيها بين ۵ تا ۱۵ برابر است. واقعا ما چه ميكنيم! اين مسير اضمحلال است و نه مسير توسعه!؛ چراكه بر مبناي فساد، رانت، بيعدالتي و تعميق وابستگي ذلتآور به دنياي خارج همراه با استثمار نيروي كار و تخريب محيط زيست بنا شده است. اينكه ميگوييم نميتوانيد برنامه آمايش و توسعه پايدار داشته باشيد بدون اينكه برنامه اعتلابخش توسعه صنعتي داشته باشيد به اين معناست.
انتقاد از بياعتنايي مسوولان
رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد با انتقاد نسبت به بياعتنايي مسوولان به هشدارها و ديدگاههاي بدنه كارشناسي كشور عنوان كرد: به هر زباني تلاش ميكنيم هزينه فرصت اين خطاهاي وحشتناك و نابخشودني را آشكار كنيم تاكنون موفق نبودهايم، هر چند كه در سطوحي از بدنه اجرايي و كارشناسي كشور آگاهي ايجاد شده و اين براي ما موفقيتي است، اما متاسفانه زور رانت از زور دانايي بيشتر است و نتوانستهايم در اين زمينه براي ايجاد تغيير در تصميمات كلان و حياتي كشور موفق باشيم.
زنگ خطر سرنوشت مشابه اروميه براي كارون
وي در ادامه به گزارش ملي توسعه پايدار ايران كه تابستان ۱۴۰۱ منتشر شده اشاره كرد و افزود: در اين گزارش كه به مساله تغيير اقليم پرداختهاند، در تشريح وضعيت ايران عنوان شده كه ما با دو اثر ويژه تغيير اقليم در ايران روبهرو هستيم؛ يكي مربوط به روند نزولي بارش برف بهطور كلي و روند نزولي باران بهطور خاص. آنها كه با بحث پايداري دورنگر آشنايي دارند، متوجه ميشوند كه مساله بارش برف تا چه اندازه براي كشور راهبرديتر است. به ما هشدار دادهاند كه اگر اين روند ادامه داشته باشد، دور نيست كه كارون هم سرنوشت اروميه و زايندهرود را پيدا كند.
افزايش بارشهاي سيلابي در جنوب
اين استاد دانشگاه علامه طباطبايي اضافه كرد: در گزارش ملي توسعه پايدار ايران آمده است كه در تابستانها بارشهاي سيلابي در مناطق جنوبي كشور شدت پيدا خواهد كرد. با اينكه ايران جزو اولين تمدنهاي دنياست كه به فناوري سدسازي دست پيدا كرده، اما بلوغ فكري كه داشتند باعث شده پيشينيان ما اهتمام اصليشان را روي تقويت سفرههاي زيرزميني آب بگذارند. گزارشهاي رسمي اين يافته را امروز اينگونه بيان ميكنند كه ما سرزميني هستيم كه يكسوم ميانگين جهاني بارش داريم، اما اندازه تبخير، سه برابر ميانگين جهاني است. با اين حال سدسازيهاي معقول را تحتالشعاع سدسازيهاي رانتي و فاسد و قراردادهاي رانتي كردهاند.
انفجار قراردادهاي سدسازي مشكوك
وي با يادآوري اينكه به اذعان كارشناسان اگر ضايعات محصولات كشاورزي را كاهش دهيم، ۱۰ برابر پروژههاي مشكوك، رانتي و فاسد انتقال بين حوزهاي آب ميتوانيم ثمر و پايداري داشته باشيم و اكوسيستممان را سالم نگه داريم، گفت: در عين اينكه اين هشدارها داده ميشود ما با انفجار قراردادهاي سدسازيهاي مشكوك و نابودكننده در كشور مواجه هستيم. در ۵ سال اول بعد از جنگ، به اندازه حدود 2 برابر كل سدهايي كه در ۵۰ سال قبل از آن ساخته شده بود قرارداد جديد سدسازي امضا كرديم! ببينيد چقدر غيرعادي است! بعد هم تا حرف عالمانه كارشناسي زده ميشود، ميگويند او منتقد است و منتقد هم اپوزيسيون است!
به گفته مومني، اتلاف منابع و بحرانسازيهاي سيستمي كه به واسطه انتقال بين حوزهاي آب صورت ميگيرد، بسيار روشن و هشداردهنده است و اين مناسبات آنچنان عريان هستند كه نميتوان گفت كساني آن را نميفهمند!
رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد با بيان اينكه در تمام دنيا بيش از ۷۰ درصد واحدهاي فولاد و پتروشيمي در كنار درياها ساخته شدهاند، افزود: در چارچوب مناسبات رانتي، فاسد، مشكوك و جاهلانه اين واحدها را به خشكترين مناطق ايران بردهاند و بعد ميگويند ميلياردها دلار هزينه كنيم كه آب به آنها برسانيم! آن هم چه آبي، آب شيرين! ببينيد در اين مملكت چه خبر است! اينها با امنيت ملي پيوند ميخورد. سال ۱۹۹۰ انديشكده «كلاب رم»، در گزارشي هشدار داد كه سهچهارم جنگهايي كه در قرن بيست و يكم، چه به صورت داخلي و چه خارجي رخ خواهد داد، بر سر منابع آب شيرين است. آيا كسي در كشور ما نبايد اين هشدار را جدي بگيرد؟! اين عضو هيات علمي دانشگاه با بيان اينكه كارشناسان محيط زيست صد جور هشدار دادهاند كه تخريب محيط زيست، ضد امنيت ملي، سلامت مردم و ضد توسعه پايدار كشور است، اما براي آنها پروندهسازي ميكنند، اضافه كرد: بر اثر تصور نادرست فكر ميكنند منتقدان خيرخواه نيستند و نميفهمند! در حالي كه بايد بدانيد فاسدها و چاپلوسها خيرخواه نيستند، اگر ميخواهيد كشور نجات پيدا كند، آنها را از اطراف خودتان دور كنيد.
آمار تكاندهنده از زلزلهها در كرمان و اصفهان
مومني با بيان اينكه با شدت گرفتن بحران آب، گسلهاي غيرعادي پيدا ميشود كه اين گسلها ضمن افزايش آسيبپذيري در برابر تكانههاي زلزلهاي، دهها مفسده ديگر براي ما پديدار ميكند، اظهار داشت: به همين دليل در انديشه توسعه، نااطمينانيهاي با منشا طبيعت، اولويت داده ميشود. مركز لرزهنگاري كشور در گزارشي عنوان كرده كه سال ۱۴۰۰، حدود 8 هزار و 630 لرزه در كشور تجربه كرديم. در كرمان ۱۶۷ لرزه با شدت بالاي ۴ ريشتر و در اصفهان حداقل ماهي يك مورد لرزش بالاي ۵ ريشتر رخ داده است. اينها ناپايداري و نااطميناني را به شكل سيستمي خود بازتوليد ميكنند. بنابراين اينگونه نيست كه بشود همچنان با ولانگاري اين مسير را ادامه داد. اين اقتصاددان يادآورشد: تير ماه سال گذشته، يكي از مسوولان سازمان منابع طبيعي كشور در گزارشي گفت سالانه يك ميليون هكتار بيابان به سرزمين ما اضافه ميشود و نرخ فرونشست زمين در ايران بيش از ۵ برابر ميانگين جهاني شده است. مومني با بيان اين انتقاد كه در چنين شرايطي برخي اسم سندي را برنامه توسعه ميگذارند، اما به هيچ يك از اين موارد اعتنا نميكنند و اهتمام شديدتر به تمام زمينههايي دارند كه بحران آب و فرونشست را شدت ميبخشد، گفت: شما با اين روش در ايران ناپايداري را سيستمي ميكنيد. در مقام ادعا مگر نميگوييم علوي هستيم و مگر علي ابن ابيطالب به عدل شناخته نميشود، اما جلوههاي نابرابريهاي وحشتناك منطقهاي در كشور ما بسيار خطرناك است و در شرايطي كه ما كشوري هستيم كه ۱۶ استان مرزي داريم اين عملكرد ميتواند براي ما بحران امنيت ملي ايجاد كند. با هفت كشور مرز خشكي و با ۶ كشور مرز آبي داريم از كل ۳۱ استان ايران ۱۶ استان مرزي است. در اين شرايط بر اثر غفلت از توليد محوري، ناپايداريها، فقرگستريها و وابستگيهاي ذلتآور را افزايش دادن ببينيد چه بر سر كشور ميآورد! وي افزود: بعضي از راهحلهايي كه اهتمام ميكنند، بسيار شرمآور است. حتي عزيزان به تسهيل كولهبري و تهلنجي روي ميآورند. خدا شاهد است در ربع اول قرن بيست و يكم بسيار شرمآور است! آن هم براي كشوري كه تا اين اندازه ظرفيتهاي عظيم مادي و انساني دارد. ما كشوري هستيم كه از نظر دسترسي به منابع طبيعي و ذخاير زيرزميني سهممان 7 برابر سهممان از جمعيت دنياست! بسيار شرمآور است كه تهلنجي و كولهبري تسهيل كنيم. انواع و اقسام مشوقهاي رانتي را در دستور كار قرار دهيم و سوداگري را در مرزها ايجاد كنيم. به جاي اينكه با توليد در چارچوب يك استراتژي توسعه صنعتي و بر اساس تشخيص مناطق مرزي، سياستي پيش ببرند كه مايه مباهات و افتخار باشد، سوداگري را به عنوان راه نجات براي حفظ جمعيت مرزنشين انتخاب ميكنند! روشن است كه از اين طريق چه ميزان فساد ناكارآمدي و عقبماندگي و قاچاق بيرون ميآيد. چقدر شرمآور است كه مناسباتي ايجاد كنيد كه اگر فرد به سمت قاچاق نرود، اموراتش نگذرد. وقتي هم كه بحث قاچاق ميشود آن را تبديل به بهانهاي براي وارد كردن شوك به قيمتهاي كليدي ميكنند! اين استاد دانشگاه تاكيد كرد: كارشناسان كشور بارها گفتهاند اگر شما شرافتمندانه معتقديد چون يكسري از اجناس ما ارزان است، اين نيروي محركه قاچاق ميشود، پس شرافت و شعور به خرج دهيد دستمزد را بالا ببريد و هزينههاي تخريب محيط زيست را هم در قيمت تمام شده اين اقلام رانتي معدني وارد كنيد. ببينيم آيا ديگر كسي انگيزه قاچاق اينها را دارد! در اينجا هم سرنا را از دهان گشادش ميزنيد! ميگوييد دارو و بنزين در ايران چون ارزان است قاچاق ميشود! دستمزد را بالا ببريد، هزينههاي تخريب محيط زيست را هم در قيمت تمام شدهاش وارد كنيد، چرا زورتان را به مظلومترين و باشرفترين انسانها يعني نيروي كار مولد اعمال ميكنيد؟ بعد هم به گونهاي حرف ميزنند كه گويا چار هاي جز اين همه ظلم، استثمار و تخريب محيط زيست وجود ندارد!
ميانگين تراكم جمعيت در تهران و در كشور؟
وي تاكيد كرد: گزارش توزيع جغرافيايي استقرار جمعيت و فعاليت نشان ميدهد در حالي كه ميانگين كشوري تراكم جمعيت هر كيلومتر مربع ۴۶ نفر است، در تهران ۸۹۰ نفر است. ابعاد اين ناهنجاري و از ريخت افتادگي را ببينيد! ۱۹ درصد كارگاههاي صنعتي در تهران مستقر است، در حالي كه مجموعه ۸ استان كشور يك درصد است. ببينيد چه خبر است! گويي اين سيستم ميخواهد از طريق رانت، فساد و مفتخوارگي براي خود مزيت تعريف كند. ۵۵ درصد سپردههاي بانكي و ۵۸ درصد تسهيلات در تهران است، اما ۱۴ استان كشور هر يك تنها يك درصد سهم دارند. آن هم در كشوري كه اوضاعش در استانهاي مرزي روشن است.
به گفته مومني، وقتي ميخواهند راهحل پيدا كنند، سراغ تشويق كولهبري، تهلنجي و دلالي و سوداگري ميروند يا هر كس ميخواهد برخورداريهاي بيشتري از رانت پيدا كند، چند شهرستان را دور هم جمع كند و يك استان جديد بزند! ببينيد ما را در چه ورطهاي انداختهاند. اگر واقعا مساله پايداري محيط زيست و توسعه پايدار بر محور توليد فناورانه در دستور كار قرار گيرد، بسياري از فريبهايي كه اكنون براي استمرار مناسبات رانتي بيداد ميكند، برملا ميشود.
مناسبات رانتي حتي در حال از بين بردن هويت ملي ماست!
رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد با يادآوري اينكه بهطور متوسط بخش كشاورزي در دنيا بين ۷۰ تا ۹۰ درصد آبهاي شيرين را مصرف ميكند، اظهار داشت: برآوردهاي رسمي منتشر شده ميگويد اين سهم در ايران از ميانگين جهاني هم كمتر است؛ اما چون ما بخش كشاورزي سازمان نيافته داريم كه صدايي در مراكز توليد رانت و تصميمگيري ندارد، مافياها ميگويند هر چه فرياد داريد در ماجراي بحران آب بر سر بخش كشاورزي بزنيد! بعد آمارهاي مجعول و دروغ راجع به اينكه بخش كشاورزي تا چه ميزان آب مصرف ميكند را مبنايي براي تبرئه كردن مافياي سدسازي و مافياييهايي كه رانتي معدنيها را در خشكترين مناطق كشورمان پخش كردهاند، قرار ميدهيم! چه مسابقهاي وجود دارد! هفته گذشته چند كارشناس محيط زيست هشدار دادند كه اين مناسبات رانتي حتي در حال از بين بردن هويت ملي ما نيز است! خطراتي كه راجع به نابود شدن تخت جمشيد و بيستون منتشر شده را ببينيد! نيروي محركه تمام آنها بسط مناسب رانتي و مستقر كردن صنايع رانتي معدني در كم آبترين استانهاي كشور است.
اين اقتصاددان با تاكيد بر اينكه در اقتصاد سياسي توسعه گفته ميشود، عامل اصلي آلودگي هوا هم مانند هر نارسايي ديگر بيبرنامه بودن كشور است، توضيح داد: با اين بيبرنامگي بزكي با عنوان سند قانون برنامه درست كردهاند كه تقريبا هيچ كدام از ابتداييترين مشخصههاي يك سند برنامه در اين پيدا نميشود. شما كل سيستم تبليغاتيتان را بر گفتن اول تا آخر دولت قبلي بنا كردهايد و بعد سه سال پشت سر هم برنامه همان دولت قبل را تمديد كرديد! اصلا قباحت چنين چيزي برايشان آشكار نيست! الان هم برنامه تهيه كردهاند كه مطالعه روندي و گزارش وضع موجود ندارد! جداول تخصيص منابع ارزي به رشته فعاليتها و اولويتها هم ندارد! اينها علايم بسيار بدي است و نميخواهم تصريح كنم كه اينها نشانه چه چيزهايي است.
مومني معتقد است: ساختار قدرتي كه با اين شيوه برنامهريزي ميكند، ميخواهد بگويد من به اينكه ملزم شوم منابع ارزيام را در مسير توسعه ملي هزينه كنم، تن نميدهم. شما هر اسمي كه ميخواهيد براي آن پيدا كنيد. ما فاجعهسازيهاي بسيار در اين زمينه داريم.
روندهاي ضدتوسعهاي و اداره كشور
اين اقتصاددان با بيان اينكه مركز تحقيقات راه مسكن و شهرسازي در گزارشي توضيح داده كه در ۴۰ سال اخير، ۳۰ درصد كل زلزلههاي ويرانگر دنيا در ايران اتفاق افتاده، ادامه داد: ببينيد چگونه در ايران با اين ندانمكاريها اركان بقا ميلرزد! پيوند حياتي ميان فقر و بحران محيط زيست ادبيات بسيار وسيعي در دنيا دارد كه به آن «آلودگي فقر» ميگويند كه بسيار خطرناكتر از همه انواع آلودگيهاست. ببينيد اوضاع و احوال فقر در ايران به چه ورطههايي رسيده است و همه اينها نشان ميدهد ما نميتوانيم انتظار داشته باشيم با تداوم اين روندها كه پشت به توسعه و رو به رانت و ربا دارد بشود، كشور را اداره كرد. وي خطاب به نهادهاي نظارتي سطح بالاي كشور گفت: ما از ۱۳۸۸ تا امروز دايما گفتيم برنامه تعديل ساختاري و محور قرار دادن شوك درماني كه نيروي محركه بسط ناامني و بيثباتي است و در آن خصوصيسازي اسم رمز غارت داراييهاي بين نسلي كشور ميشود و آزادسازي اسم رمز تسليم ايران به قدرتهاي بزرگ از طريق صدور فرصتهاي شغلي كشور به بيرون ميشود و ايران را مصرفكننده مفلوك ميكند و با كيفيتترين انسانهاي كشورمان ناچارند با سرخوردگي ايران را ترك كنند، كشور را به ورطه اضمحلال برده است. اكنون بر اين نكته تاكيد ميكنم كه ما با خطر بسيار بزرگ روبهرو هستيم كه پخت و پزي در گذشته براي آن شده است و ميخهاي تابوتش را نيز در برنامه هفتم تدارك ديدهاند.
رقابت مخرب دولتيسازي اراضي عمومي
مومني توضيح داد: تمام آنچه به عنوان تعهد حكومت در اصول ۴۳ و ۴۴ قانون اساسي تصريح شده بود از طريق برنامه تعديل ساختاري و با شعار تضعيف ارزش پول ملي و آزادسازي و خصوصيسازي به تاراج داده شد، چون داراييهاي قابل فروش از داراييهاي بين نسلي مصرح در اصل ۴۴ در حال پايان يافتن است. عزيزان تحت تاثير ارادههاي مشكوكي قرار گرفتهاند كه از طريق منتفي كردن اصل ۴۵ قانون اساسي، تعرض به اموال و داراييهاي عمومي متعلق به مردم و در اختيار حكومت را در دستور كار قرار دهند. در منتهاي شفقت و خضوع هشدار ميدهم و ميگويم اگر اين مسير عملياتيتر از آنچه تاكنون شده شود، ديگر چيزي با عنوان محيط زيست با كيفيت در ايران باقي نخواهد ماند و ما با فاجعههاي بزرگ و بيسابقهترين تهديدهاي امنيت ملي هم روبهرو خواهيم شد. مومني توضيح داد: اصل ۴۵ قانون اساسي، انفال به مثابه اموال عمومي ذكر شده كه سهم آن در اراضي ۸۳ درصد از كل اراضي كشور است. اكنون با سياست تبديل اراضي عمومي به اراضي دولتي خطر زمينخواري و زمينفروشي و تعرض به منافع و داراييهاي بين نسلي كه مشاعا متعلق به همه نسلهاي گذشته، حال و آينده ايران است، تشديد شده است. اين مساله از نظر حقوقي جزييات زيادي دارد. اكنون در ميان دستگاههاي دولتي خصوصا وزارت نيرو، راه و مسكن رقابت مخربي تحت عنوان دولتيسازي اراضي عمومي آغاز شده است. به گفته مومني، به محض اينكه دولتيسازي اتفاق افتاد، آن زمان پرچم مولدسازي به اهتزاز در ميآيد. زماني كه ما هشدار ميداديم ماجراي مولدسازي فقط به آن رسواييهاي تلخ و فاجعهساز كه در آن مدارس ساخته شده توسط خيرين مدرسهساز را به اسم مولدسازي ميفروشيد تمام نميشود و هر اندازه جلوتر رود، ميتواند ماجراهاي بسيار نگرانكنندهتري را براي ما پديد آورد، به اين دلايل است. اين هشدار را نهادهاي نظارتي فرادست به عنوان يك اتمام حجت شرعي تلقي كنند.
