سايه ترس بر بازار سرمايه
در حالي به نيمه فروردين رسيديم و تعطيلات غير رسمي به پايان رسيد كه فشار و استرس عجيب و غريبي را بازار به سهامداران وارد كرد به خصوص كه اتفاقات عجيب رخ داده و واكنشهاي آن دوباره بازار را در فضاي متفاوتي قرار داده است.
در حالي به نيمه فروردين رسيديم و تعطيلات غير رسمي به پايان رسيد كه فشار و استرس عجيب و غريبي را بازار به سهامداران وارد كرد به خصوص كه اتفاقات عجيب رخ داده و واكنشهاي آن دوباره بازار را در فضاي متفاوتي قرار داده است. سايه ترس بر بازار سرمايه شديدا سايه افكنده است، به نحوي كه فعالين بازار سرمايه بيشتر تماشاچي بازار بودند و براي روزهاي معاملاتي آينده تا زماني كه تنشهاي سياسي به پايان نرسد فروشهاي مقطعي و هيجاني در بازار وجود خواهد داشت، اما اكثر فعالين براي خريد صبر كردهاند تا تكليف روشن شود. به نظر بنده در سال گذشته آنقدر بلا سر بورسيها آمده است كه اين شرايط و اين روزها را حفظ هستند اما در شرايط نابسامان سياسي كنوني يك فاز سه مرحلهاي را در بازار پيش رو داريم كه مرحله اول آن سپري شده است، مرحله اول اين ماجرا ضربه اول و شوك اوليه است كه به نظر در روز معاملاتي قبل تا حدودي تخليه شد حالا وارد مرحله دوم ميشويم كه واكنش ايران است و بايد ديد چه اتفاق و چه رويدادي را در اين مرحله شاهد خواهيم بود و اميدواريم وارد مرحله سوم شويم كه همهچيز به آرامش برگردد و فضا تغيير كند، بعد از رشدهاي هيجاني در بازارهاي موازي در صورت آرامش سياسي ميتوان انتظار ورود پول خوبي به بازار سرمايه را داشت. البته براي روزهاي پيش رو به خصوص هفته آينده سناريوهاي متفاوتي را ميتوان مطرح كرد، توجه به صحبتهاي امروز به نظر واكنش ايران قطعي است و اين واكنش نيز احتمالا مستقيم و نظامي خواهد بود و سناريوي اول اين است كه واكنشي از نوع نظامي و مستقيم از سمت ايران و نه نيروهاي نيابتي صورت گيرد و اتفاقا مستقيم هم خاك اسراييل را هدف قرار دهد. به نظر اين يكي از بدترين سناريوهاست دوباره همهچيز به واكنش طرف مقابل گره ميخورد البته براي ما بورسيها طبق معمول ثانيه به ثانيه هر يك از اين اتفاقات ميتواند بسيار مهم باشد مثلا وقوع يك واكنش بين روز جمعه باشد يا چهارشنبه زمين تا آسمان فرق ميكند. اينكه روز جمعه ايران تصميم به واكنش جدي بگيرد و يا مثلا جمعه شب يا بامداد شنبه اين اتفاق رخ دهد باعث بروز اتفاقات و ابهامات و تحولات ترسآور دوباره در بازارها خواهد شد و كار را كشدار و پيچيدهتر ميكند. اين شايد سختترين و دردناكترين سناريو براي بورسيها باشد كه بازار را هم از نظر زماني و هم از نوع حادثه در فرايند زماني ادامهداري درگير خواهد كرد و بازارهاي موازي نيز افسار گسيخته خواهند شد و شايد دلار بالاي ۲۰۰ هزار تومان نيز محقق شود. اما سناريوهاي بعدي سناريوهاي متفاوتي است مثلا واكنش از سمت نيروهاي نيابتي و يا فضاي متفاوت ايجاد شده در يمن، لبنان يا سوريه و مواردي از اين دست را شامل ميشود كه اگر اينطور باشد ميتوان اميدوار بود كه پاسخ هم تاحدودي داده شده و موضوع ادامهدار نخواهد بود اين موضوع ريسك را از سر بازار برداشته و فضاي بهتري را ايجاد ميكند البته همچنان موج بياعتمادي به بازار وجود خواهد داشت. جامعه بورسي باز هم منتظر است كه يك رويداد و اتفاق سياسي مسيرش را مشخص كند، بازار كم و عمق و عدم دوطرفه بودن بازار دليل اصلي اين مورد است. به نظرم بهترين زمان براي تشكيل بازار برتر و يا ايجاد شرايط فروش تعهدي در بازار است، چرا كه موجب ميشود سرمايهها در همين بازار بماند. اما قاعدتا فضاي فعلي فضاي اميدواركنندهاي حداقل نيست و خبرهاي ويژهاي كه بخواهد دل سهامداران و بازار را گرم كند به گوش نميرسد و درست جلوي چشم همه ما بقيه بازارها شق و رق رژه ميروند و پاي خود را محكم به زمين ميكوبند و به نوعي دوباره حماقت و البته مظلوميت بورسيها را به ما يادآوري ميكنند البته تجربههاي تاريخي نشان داده اينطور نبوده و اينطور نيز نخواهد ماند. البته در اين ميان نقش تصميمات دولت و ضربههايي كه دولت وارد كرده بيش از هر چيز ديگري است و حتي همين حالا نيز تصميمات دولت يقه بازار را رها نميكند و آن موج بياعتمادي كه ايجاد شده همچنان وجود دارد كه يكي از مهمترين آنها در نرخ ارز است و سياستهاي بانك مركزي، شاهديم كه در جريان نرخ ارز بازنده اصلي جريان فعالان واقعي اقتصاد و سهامداران و شركتها هستند و برنده واقعي دلالان و كساني كه در بازارهاي موازي سرمايهگذاري كردند و بعد برخي از خود ميپرسند چرا مردم سراغ سكه و دلار و ماشين و مواردي از اين دست ميروند بستر تمام اين بدبختيها تصميمات خود دولت و بانك مركزي است كه باعث بروز اين بحرانها شده.
بانك مركزي و دولت فاجعهاي بزرگ رقم زدهاند، كسري تراز تجاري به عدد باور نكردني و بيسابقه ۱۷ ميليارد دلار رسيده است اين عدد ميدانيد به چه معني است به اين معني كه هر كه آن طرف دلار نيما براي واردات ايستاده هرچه وارد كرده از پشكل بگير تا تجهيزات سود دلاري برده و اين سيستم هرچه اختلافش بيشتر ميشود صفش طولانيتر و وارد كننده پاداش بيشتري ميگيرد و صادر كننده كه كار اقتصادي كرده و تلاش كرده است جريمه ميشود و اين موضوع آنقدر فجيع پيش رفته كه به وضعيت فعلي رسيده است و صداي كسي هم در نميآيد. البته آرام آرام علم اقتصاد كار خود را ميكند و اين موضوع خود را در جهشهاي ارزي نشان ميدهد كه شاهدش هستيم و سيكلهاي جهشي ارز از سالانه به ماهانه و هفتگي رسيدهاند. عزيزان دولت و بانك مركزي نبايد با نرخ ارز، دستوري برخورد كرد. علم اقتصاد با دست نامرئي خودش پرقدرت چنان سيلي به صورت آنها زد كه رد انگشتانش تا مدتها باقي خواهد ماند و شايعههاي استعفاي رييس كل بانك مركزي در فضاي رسانه پيچيده است، البته اين ميان طبق معمول مردم ضرر كردند و چه رانتهايي كه به اسم ارز ترجيحي و كنترل تورم توزيع نشده و تازه بهانه آنها كنترل تورم بود كه وضعيت را ميبينيم. به هر حال در برهه فعلي فعالين بازار منتظر افزايش نرخ نيما و اعلام نرخ تسعير ارز هستند، يا دلار نيما با فرايند تدريجي اختلاف خود را كم ميكند و اين فضا را تغيير ميدهد كه به نظر با فرصتسوزي اين مقطع را از دست دادهايم و يا شكل ديگري پيش رفته و به مانند دفعات گذشته ناگهاني اين موضوع تغيير ميكند. به نظر سناريوي تدريجي تا حدودي كنار رفته، چراكه همين روزها نيز ميبينيم همچنان بانك مركزي روي حماقت ثبات نرخ نيما تاكيد ميكند و احتمالا سناريو بعدي مطرح خواهد شد كه مانند سنوات گذشته وقتي اين اختلاف شدت ميگيرد سياستگذار نرخ دلار نيما را يك شبه و بخشنامهاي تغيير داده و يك پله بالاتر ميآورد . بسياري معتقدند در حال حاضر فضا براي اين موضوع در حال فراهم شدن است و نمودار و روند تاريخي و اختلافهاي ايجاد شده در نرخ دلار آزاد و نيما اين موضوع را اثبات ميكند. يكي از قويترين و خاصترين موجهايي كه ميتواند در سال ۱۴۰۳ براي بازار ايجاد شود موج حركت دلار نيما خواهد بود كه مستقيما به سود و زيان شركتها برميگردد و آنها را تحت تاثير خود قرار ميدهد و البته اين موضوع مستقيما به تصميمات سياستگذار ارتباط دارد و اميدواريم هرچه سريعتر اندك خرد تصميمگيري در بين دانشمندان حاضر در دولت تقويت شده و اين موضوع به ثمر بنشيند و شاهد اتفاق مثبتي در اين حوزه باشيم. فاجعه كسري تراز تجاري، نمودارهاي گذشته و اختلاف تاريخي نرخ بازار آزاد و نيما، صف نزديك به ۵۰ ميليارد دلاري پشت نرخ دلار نيما و ارز ترجيحي و… به خوبي نشاندهنده اين است كه به پايان اين بنبست نزديك شدهايم و احتمالا سياستگذار دوباره با شرمندگي فرمان اين ماجرا را تغيير خواهد داد و اين تغيير سرآغاز تغیيرات بزرگي در بازار سرمايه است.