حس جاماندگي در بين بازارها

۱۴۰۲/۱۲/۲۰ - ۰۰:۵۵:۰۸
کد خبر: ۳۰۸۳۳۸

با توجه به تجربه و بررسي گذشته رفتارها در بازارهاي مختلف متوجه يك حس و البته پس از آن شاهد وقوع رفتاري تكراري به نام حس جاماندگي در زبان فارسي و در زبان عاميانه ميان اكثر كشورها به نام فومو مي‌شويم كه البته اين يك مورد تازه و جديد نبوده و نخواهد بود ولي هيچ زمان شاهد از بين رفتن آن نبوده‌ايم و اكثر فعالان هر بازاري در اقتصاد با آن درگير بوده‌اند و در سيكل‌ها يا همان چرخه‌هاي بازار سرمايه خود را تقديم آن بازار و از آن خارج شده‌اند. 

علی فراقی

با توجه به تجربه و بررسي گذشته رفتارها در بازارهاي مختلف متوجه يك حس و البته پس از آن شاهد وقوع رفتاري تكراري به نام حس جاماندگي در زبان فارسي و در زبان عاميانه ميان اكثر كشورها به نام فومو مي‌شويم كه البته اين يك مورد تازه و جديد نبوده و نخواهد بود ولي هيچ زمان شاهد از بين رفتن آن نبوده‌ايم و اكثر فعالان هر بازاري در اقتصاد با آن درگير بوده‌اند و در سيكل‌ها يا همان چرخه‌هاي بازار سرمايه خود را تقديم آن بازار و از آن خارج شده‌اند. 
اين اتفاق يك حركت چرخشي است و پله‌پله وارد هر بازاري مي‌شود، قرباني خود را گرفته و به سمت بازار جديد حركت مي‌كند و پس از مدتي دوباره نوبت همان بازارها به صورت تكراري مي‌شود و نكته جالب آن تكرار همان نتايج است و شايد شاهد جابه‌جايي اعداد با مقدار كمي از هر سیکل باشيم، هرچند حتي برخي مواقع اين رقم‌ها حتي در برخي از اين چرخه‌ها اعداد بالاتري را به واسطه حركات يا حتي تبليغات گسترده‌تر به ثبت مي‌رسانند. 
علت اين اتفاق عملا از دو دليل مهم حاصل مي‌شود كه يكي از آنها شيوه‌هاي مختلف تبليغات است كه اكثرا در بدترين و خطرناك‌ترين زمان ممكن رخ مي‌دهد و دومين دليل كه البته مهم‌تر است عدم آگاهي افراد جامعه به آن بازار و اقتصاد است و مشكل از آنجا نشات مي‌گيرد كه شاهد هيچ گونه قبول ناآگاهي از طرف اكثريت رخ نمي‌دهد يا حتي اگر اين حس در تعداد كمي از اين اكثريت بازنده شكل مي‌گيرد به هيچ عنوان در صدد رفع ايراد (كه همان عدم شناخت بازارها و اقتصاد) برنمي‌آيند و دوباره با توجه به عدم شناختي كه دارند در چرخه‌هاي آينده بازهم گرفتار خواهند شد و عملا اكثريت با اين جمله كه اين مرتبه با گذشته فرق دارد سعي بر توجيه اين كم‌كاري كه پاشنه آشيلي براي سرمايه‌گذاران و معامله‌گران هر بازاري است برمي‌آيند. 
موردي كه در اين بين بايد به آن اشاره داشت اين است كه در اقتصاد نابسامان و تورمي حاضر كشور كه برخلاف يك اقتصاد صحيح و سالم است با توجه به اينكه اكثريت بازارها در بلندمدت با رشد همراه هستند باعث گول زدن افراد مي‌شود و اين نوع سود را مي‌توان در دو دسته سود حسابداري و سود اقتصادي دسته‌بندي كرد كه اگر بخواهيم كليت جامعه را بررسي كنيم متوجه مي‌شويم كه اكثريت اين جامعه با استفاده از شكل‌گيري سود حسابداري خود را گول زده و از سود اقتصادي كه با شناخت و البته برنامه‌ريزي رخ مي‌دهد جا مي‌مانند و با توجه به وضعيت حاضر اقتصاد در بلندمدت حتي با توجه به به‌دست آوردن سود حسابداري در جمع‌بندي متوجه مي‌شوند كه در اين بازه زماني يا در بهترين حالت درجا زده‌اند يا حتي از لحاظ اقتصادي عقبگرد كرده‌اند. 
در آخر بهترين تصميمي كه باتوجه به اقتصاد موجود مي‌توان گرفت اين است كه شناخت هر بازاري كه قصد ورود به آن را داريم بايد تا حد ممكن بالا باشد تا فقط در جمع‌بندي با سود‌هاي غير اقتصادي يا حتي بدتر با زيان رو به رو نشويم تا از طبقه‌اي كه در آن حضور داريم در مرحله نخست پايين‌تر نرفته و پس از آن رشد نماييم و مهم‌ترين توصيه‌اي كه مي‌توان در زمان شكل‌گيري حس جاماندگي يا فومو در هر بازاري شكل گرفت بايد عملا دست به حركات غيرمنطقي را محدود كرد تا حداقل موضع حاضر اقتصادي هرفرد تبديل به آرزوی دست نيافته آينده نشود.

ارسال نظر