اگر نگاهي به بورس داشته باشيم متوجه خواهيم شد شكل سرمايه‌گذاري با گذشته بسيار متفاوت شده است و اگر الگوهاي سرمايه‌گذاري صحيح رعايت نشود سرمايه‌گذار و فرد معامله‌گر بازار را به بدترين شكل ممكن ترك خواهد كرد. در حال حاضر تنش‌هاي منطقه محركي بر رشد دلار شده است اما اگر كاهش ارزش پول ملي را نگاه كنيم متوجه خواهيم شد كه اين كاهش ناشي از بستر مريض اقتصادي است كه دهه‌ها بر اقتصاد حاكم بوده و تنها تنش‌هاي منطقه باعث شده اين رشد خودي نشان دهد و از سوي ديگر تنش باعث به وجود آمدن حركت مخالف با بورس مي‌شود و در نتيجه سرمايه‌گذاران بايد به دنبال گروه‌هايي باشند كه جريان پول در آنها وجود دارد. به عنوان مثال گروه انبوه‌سازي در چند ماه گذشته فعاليت خوبي داشته و سهام جا مانده از رشد همچنان در اين گروه‌ها وجود دارد كه اگر تحليل مناسبي باشد به راحتي مي‌توان اين سهام را شناسايي كرد اما با توجه به آنچه دولت براي شركت‌هاي بزرگ در نظر گرفته مي‌توان به اين باور رسيد كه اگرچه اين شركت‌ها توانايي رشد دارند اما در برابر تورم عقب خواهند ماند، پس در چنين حالتي سرمايه‌گذاران محترم بهتر است سهامي را پيدا كنند كه از لحاظ كليت جريان پول در آن وجود داشته باشد تا بتوان بهترين گين ممكن را كسب كرد.
در حال حاضر اگر نگاهي به كليت بازار داشته باشيم متوجه مي‌شويم كه شاخص‌سازها در حال درجا زدن هستند و هيچ بعيد نيست شاخص تا محدوده 2 ميليون و 80 هزار واحد اصلاح كند و حتي پايين‌تر از اين عدد را ببيند اما اين يك فرصت ناب براي افرادي است كه ديد بلندمدت دارند و چه فرصتي بهتر از اينكه سهام را در ناب‌ترين قيمت ممكن خريداري كنند.
گروه انبوه‌سازي و قطعه‌سازي دو گروهي هستند كه به نظر مي‌رسد نسبت به كليت بازار بهتر عمل كنند و بعد از آن مي‌توان به كاني‌ها نيز توجه ويژه‌اي داشت. در حال حاضر چشم‌انداز خاورميانه در حال بهبود است و هرچه تنش كمتر باشد وضعيت بورس بهتر خواهد شد.
در اصل حركت كردن دلار باعث حركت در بورس مي‌شود و درنتيجه سرمايه‌گذاران بايد به دنبال گروه‌هايي باشند كه جريان پول در آنها وجود دارد كه اگر تحليل مناسبي باشد به راحتي مي‌توان اين سهام را شناسايي كرد.
