چرا برخي افراد معتاد مي‌شوند؟

۱۴۰۲/۱۰/۲۸ - ۰۰:۴۷:۱۴
کد خبر: ۳۰۴۸۸۰
چرا برخي افراد معتاد مي‌شوند؟

درحالي براساس اعلام دبيركل ستاد مبارزه با موادمخدر، ۶۰ درصد معتادان توانايي «نه گفتن به موادمخدر» را نداشته‌اند كه به نظر مي‌رسد پرورش تفكر خلاق به عنوان يكي از اركان مي‌تواند در پيشگيري از اعتياد موثر باشد، چراكه افراد از طريق تفكر انتقادي توانايي تحليل اطلاعات و تجارب را به دست مي‌آورند و آموزش اين مهارت‌ها كمك مي‌كند تا در برخورد با ارزش‌ها، فشار گروه و رسانه‌هاي گروهي مقاومت كنند و از آسيب‌هاي ناشي از آن در امان بمانند.

درحالي براساس اعلام دبيركل ستاد مبارزه با موادمخدر، ۶۰ درصد معتادان توانايي «نه گفتن به موادمخدر» را نداشته‌اند كه به نظر مي‌رسد پرورش تفكر خلاق به عنوان يكي از اركان مي‌تواند در پيشگيري از اعتياد موثر باشد، چراكه افراد از طريق تفكر انتقادي توانايي تحليل اطلاعات و تجارب را به دست مي‌آورند و آموزش اين مهارت‌ها كمك مي‌كند تا در برخورد با ارزش‌ها، فشار گروه و رسانه‌هاي گروهي مقاومت كنند و از آسيب‌هاي ناشي از آن در امان بمانند. به گزارش ايسنا، هرگاه قدرت تصميم‌گيري و مهارت حل مساله را با هم تلفيق كنيم به مهارت تفكر خلاق دست مي‌يابيم. قدرت تفكر آفريننده و خلاق، فرد را قادر مي‌كند تا انتخاب‌هاي گوناگون را كشف كند و در نتيجه از بن‌بست‌هاي زندگي خارج شود. در واقع ياس و افسردگي در برخي بيماران رواني، ناشي از نقص نظام شناختي و در پي آن مواجه شدن با بن‌بست‌ها و گم كردن راه خروج از آنهاست، زيرا بيماران رواني تفكر خلاق خود را از دست مي‌دهند. مفهوم بصيرت در روان درماني نيز عبارت است از بازگرداندن روشن‌بيني به بيمار با هدف هدايت او براي يافتن (خلق) گذرگاه‌هايي از گردنه‌هاي دشوار زندگي. در اين چشم‌انداز، بيماراني كه با خودكشي به زندگي خود پايان مي‌دهند يا به فكر خودكشي مي‌افتند، تفكر خلاق خويش را به كلي از دست داده‌اند. قدرت تفكر خلاق به شخص امكان مي‌دهد از دايره بسته تجربيات محدود خويش خارج شود و به فراسوي تجارب بنگرد. از اين طريق زندگي نوجوان انعطاف‌پذير مي‌شود و از تمام جوانب به پديده‌ها مي‌نگرد. يكي از تعاريف هوش، داشتن تفكر واگراست كه منظور از آن شكستن قالب‌هاي فكري و نگريستن به پديده‌ها از منظري ديگر است. از اين ديدگاه هوش يك موهبت ارثي تلقي نمي‌شود و محيط اجتماعي، خانواده، تعليم و تربيت و جامعه بايد زمينه و امكان تفكر خلاق را فراهم آورند. به همين دليل تفكر خلاق آموختني است و در زمره مهارت‌هاي زندگي قرار مي‌گيرد. به اين ترتيب تفكر خلاق عامل مهمي در يافتن راه‌حل‌ها و در نتيجه حفظ بهداشت روان است. اين نوع تفكر هم به حل مساله و هم به تصميم‌گيري‌هاي مناسب كمك مي‌كند. با استفاده از اين نوع تفكر راه‌حل‌هاي مختلف مساله و پيامدهاي هر يك از آنها بررسي مي‌شوند. اين مهارت فرد را قادر مي‌كند تا مسائل را از وراي تجارب مستقيم خود دريابد و حتي زماني كه مشكلي وجود ندارد و تصميم‌گيري خاصي مطرح نيست با سازگاري و انعطاف بيشتر به زندگي روزمره بپردازد. تفكر انتقادي را مي‌توان مهارت تحليل عيني اطلاعات و تجارب دانست. ارتباط تفكر انتقادي و بهداشت روان در آن است كه تشخيص و ارزشيابي عوامل موثر بر رفتار و نگرش‌ها با اين ويژگي ذهني تسهيل مي‌شود. نوجواني كه داراي مهارت تفكر انتقادي است آنچه را كه به او ارايه يا تحميل مي‌شود، بدون بررسي دقيق نمي‌پذيرد؛ براي مثال ارزش‌ها، فشار همسالان و رسانه‌ها بخشي از واقعيت‌هاي زندگي نوجوان است. تحليل اين عوامل به شفافيت مواضع و تصحيح نگرش‌هاي وي كمك خواهد كرد؛ در نتيجه فشار ناشي از تعارضات و باورهاي خام و تحميلي كاهش مي‌يابد و بهداشت رواني شخص كمتر در معرض آسيب‌هاي جدي قرار مي‌گيرد. آنچه غالبا مانع تفكر انتقادي مي‌شود نوعي بي‌مهارتي در تصور مساله در بيرون از خويشتن است. مفهومي كه به آن مساله‌مداري در مقابل خودمداري مي‌گويند. خودمداري همواره در حكم يك مانع بزرگ ذهني، انسان را از حل مشكلات خود به طريق عيني بازداشته است. در مقابل، مساله‌مداري موجب خارج شدن از خود و توجه به خود مشكل مي‌شود. انساني كه داراي تفكر انتقادي است راه‌حل‌ها را يكي پس از ديگري مي‌آزمايد. در اين حالت پاسخ‌هاي او القايي، ذهني، عاطفي و بي‌اساس نيست و از متن واقعيت برمي‌خيزد. آميختن خصلت‌ها، اميال و احساسات با مساله مورد نظر، به اتخاذ مواضع يك سونگر و پيش‌داوري‌هاي كم و بيش ناقص و نارسا مي‌انجامد. روشن است كه يك نظام تربيتي مطلوب همواره تفكر انتقادي را ارج مي‌نهد و با تقدير و تقويت آن ظهور و مداومت اين نوع تفكر را تضمين مي‌كند. تفكر انتقادي توانايي تحليل اطلاعات و تجارب است. آموزش اين مهارت‌ها فرد را قادر مي‌كند تا در برخورد با ارزش‌ها، فشار گروه و رسانه‌هاي گروهي مقاومت كند و از آسيب‌هاي ناشي از آن در امان بماند. اين درحالي است كه به گفته سردار اسكندر مومني- دبيركل ستاد مبارزه با مواد مخدر نداشتن قدرت نه گفتن يكي از عوامل مهم در گرايش به سمت اعتياد است. براساس اعلام دبيركل ستاد مبارزه با موادمخدر، ۶۰ درصد معتادان توانايي «نه گفتن به موادمخدر» را نداشته‌اند. از همين رو پرورش تفكر خلاق و تفكر انتقادي مي‌تواند به عنوان يكي از اركان پيشگيري از اعتياد مورد توجه قرار گيرد.

ارسال نظر