ميدان مين امريكا در منطقه

اين روزها سرعت رخدادها در منطقه رشد شتاباني به خود گرفته و هر لحظه و هر آن و هر روز، تحول تازهاي در مناسبات منطقهاي به وقوع ميپيوندد. پس از آغاز مناقشه اسراييل و حماس و تلاش صهيونيستها براي تسري بحران به لبنان، سوريه و عراق و... موضوع تنش در درياي سرخ و بابالمندب آغاز شد و نهايتا حملات موشكي ايران به سوريه و اربيل عراق به وقوع پيوست.
اين روزها سرعت رخدادها در منطقه رشد شتاباني به خود گرفته و هر لحظه و هر آن و هر روز، تحول تازهاي در مناسبات منطقهاي به وقوع ميپيوندد. پس از آغاز مناقشه اسراييل و حماس و تلاش صهيونيستها براي تسري بحران به لبنان، سوريه و عراق و... موضوع تنش در درياي سرخ و بابالمندب آغاز شد و نهايتا حملات موشكي ايران به سوريه و اربيل عراق به وقوع پيوست. در اين شرايط، بسيار مهم است كه ايران به گونهاي رفتار كند كه اولا منافع ملي خود را تامين كرده و سپس مراقب باشد، گرفتار دامها و مينهايي كه دشمنان طراحي كردهاند نشود. برداشت شخصي من آن است كه شطرنج پيچيدهاي در منطقه در حال انجام است. معتقدم تحولاتي كه در منطقه در حال وقوع است طراحي شده از سوي امريكا و اسراييل است. به اين معنا كه اين دو كشور تلاش زايدالوصفي دارند كه پس از مناقشه حماس و اسراييل، حزبالله درگير تنش شود. پس از درگير شدن حزبالله ايران در يك دوراهي بسيار پيچيده قرار ميگيرد. اينكه آيا از حزبالله حمايت كند يا نكند؟ اگر ايران تصميم به حمايت از حزبالله بگيرد بايد وارد نبرد با اسراييل و امريكا شود و اگر وارد جنگ نشود بايد حزبالله را رها كند. مبتني بر اين پيچيدگيهاست كه ايران تلاش كرده از غلتيدن در فضاي مورد نظر دشمنان خودداري كند و با هوشمندي خود را از درگيري دور نگه دارد. اگر ايران حمايت از حزبالله را رها كند، معنايش اين است كه جبهه مقاومتي كه ايران در راس آن قرار داشت، معناي خود را از دست داده است. از حوثيهاي يمن گرفته تا حماس و جهاد اسلامي و حزبالله و حشد الشعبي و... از سوي آمريكا تحت نظر قرار دارند، در يك چنين شرايطي سپاه وارد عمل شد و حملاتي را عليه منطقه اربيل و كردستان عراق از يك طرف و سوريه براي مقابله با تروريستها برنامهريزي كرده است. اطلاعيههاي صادر شده از سوي سپاه نشان ميدهد ايران تروريستهايي را هدف قرار داده كه در كرمان و راسك و... عليه ايران توطئهچيني كرده بودند. ايران بايد مراقب باشد وارد ميداني نشود كه ابتكار عمل آن در اختيارش قرار ندارد. اگر قرار باشد كل منطقه را ذيل ارزيابيهاي تحليلي قرار دهيم، ميتوان گفت امريكا و اسراييل به دنبال طراحي ميدان ميني در وسعت تمام منطقه هستند، ايران بايد تلاش كند، از غلتيدن در اين ميدان مين طراحي شده خودداري كند. ضمن اينكه با درايت و تدبير به دنبال خنثيسازي آن باشد. در اين ميان ميدان اقتصاد، يكي از مهمترين گلوگاههايي است كه ايران ميتواند با كارت آن به نفع خود بازي كند. به هر حال امريكا و مجموعه كشورهاي غربي و چين هزاران ميليارد دلار در عربستان، امارات، قطر، كويت و... سرمايهگذاري كردهاند. از سوي ديگر تنگه بابالمندب يكي از مهمترين گلوگاههاي تجارت جهاني و بازار نفت است. هرگونه تاخير و اخلال در صادرات نفت و اقلام مصرفي ميتواند در انتخابات داخلي امريكا و اقتصاد جهاني اثرگذار باشد. بالا رفتن قيمت نفت بهطور مستقيم نرخ بنزين را در امريكا بالا ميبرد و اين نوسانات باعث نزول شاخصها اقتصادي در جهان ميشود. از هر منظري كه به اين موضوع نگاه شود، ترديدي وجود ندارد كه تحولات منطقهاي تاثيرات غيرقابل انكاري در سطح جهان خواهد داشت. قيمت مواد غذايي و ساير اقلام در اروپا رشد ميكند، ايدههايي چون يك كمربند يك جاده و كمربند مورد نظر امريكا با چالشهاي جدي مواجه ميشوند و حيات تجاري و اقتصادي بسياري از كشورهاي عربي در منطقه به خطر ميافتد. نه فقط كشورهاي غربي، بلكه حتي چين و روسيه هم از اين تحولات اثر ميپذيرند. هرچند شايد به نظر برسد كه برنده اصلي رخدادهاي منطقه، روسيه است و تمركز و توجه امريكا و غرب به جاي اوكراين متوجه اسراييل، ميشود، اما واقع آن است كه روسيه هم از تحولات تاثيرپذيرفته و آسيب ميبيند. چين و روسيه هم به دنبال تجارت در منطقه هستند و اهداف بلندمدت استراتژيك در منطقه دارند. از اين منظر به نظرم، امريكا و كشورهاي غربي ناچار به تحمل تحركات حوثيها در يمن هستند تا كار به وضعيت بحراني نرسد، اما اگر اين حملات و تنشها ادامهدار باشد، غرب ناگزير است تا از منافع كلان خود حفاظت كند. ايران بايد به دنبال ايجاد تعادل و موازنه در منطقه باشد.
