همچنان نفس كشيدن سخت است

۱۴۰۲/۰۹/۲۹ - ۰۱:۵۲:۳۷
کد خبر: ۳۰۳۰۶۰
همچنان نفس كشيدن سخت است

باز هم مدارس غير حضوري شدند البته اين‌بار تمامي مقاطع. گويا بالاخره مسوولان به اين نتيجه رسيدند كه ريه‌هاي يك نوجوان ۱۲ ساله با ريه‌هاي يك نوجوان ۱۵ ساله هيچ تفاوتي ندارد و هر دو به يك اندازه مي‌تواند در معرض آسيب آلودگي هوا باشد. اما همچنان اين مردم هستند كه بايد سر كار خود حاضر شوند و نفس كشيدن برايشان سخت و دشوار است.

مريم شاهسمندي

باز هم مدارس غير حضوري شدند البته اين‌بار تمامي مقاطع. گويا بالاخره مسوولان به اين نتيجه رسيدند كه ريه‌هاي يك نوجوان ۱۲ ساله با ريه‌هاي يك نوجوان ۱۵ ساله هيچ تفاوتي ندارد و هر دو به يك اندازه مي‌تواند در معرض آسيب آلودگي هوا باشد. اما همچنان اين مردم هستند كه بايد سر كار خود حاضر شوند و نفس كشيدن برايشان سخت و دشوار است. البته نمي‌توان خيلي به در خانه ماندن هم اميد داشت چرا كه هواي خانه بدون داشتن دستگاه تهويه هم دست كمي از هواي بيرون ندارد و معلوم نيست آنها كه توان خريد اين دستگاه‌ها را ندارند تا كي قرار است سرب تنفس كنند و ريه‌هايشان لايه لايه رسوب بگيرد و به روزي برسند كه حتي براي يك نفس كشيدن ساده هم نياز به همان اسپري‌هايي داشته باشند كه به راحتي در داروخانه‌ها پيدا نمي‌شود و اگر هم باشد آنقدر گران است كه باز هم هستند يك عده از افرادي كه حتي توانايي خريد آن را هم ندارند و كم كم به اين نتيجه مي‌رسند كه نفس كشيدن را به دست فراموشي بسپارند. ماجرا همينقدر سياه است و جالب اينجاست كه مسوولان هم جز برگزاري جلسات اضطراري هيچ كار مفيد ديگري از دست‌شان ساخته نيست و همه با هم نشسته‌ايم و مرگ تدريجي خود را نظاره مي‌كنيم تا شايد دستي از غيب برون‌آيد و كاري بكند. اما سوال اينجاست كه چنين وضعيتي تا كي قرار است ادامه پيدا كند. وقتي مردم در شرايط اقتصادي و معيشتي قرار دارند كه يك روز سر كار نرفتن به معناي عدم تامين معاش همان يك روز است و خيلي‌ها در شرايطي كه كار هم مي‌كنند براي تامين همين معاش يك روز هم با مشكل مواجهند. در حالي كه تورم آخرين ضربات مهلك خود را بر اقتصاد خانواده‌ها وارد مي‌كند و در اين بين اما مسوولان همچنان به تاب آوري و رواداري مردم اميد بسته‌اند. اين سوال مطرح مي‌شود كه وقتي هوايي هم براي نفس كشيدن نباشد چه بايد كرد. مگر مي‌شود به همين سادگي با جان و زندگي مردم بازي كرد. مگر مي‌شود به همين سادگي هر روز تعدادي از شهروندان قرباني ندانم كاري وبي مسووليتي و البته نبود بودجه براي اجراي قانون هواي پاك باشند. در حالي كه هر روز خبر اختلاس ميليون‌ها ميليون پول اين مردم سرتيتر خبرگزاري‌ها مي‌شود و باز هم هيچ كس پاسخگو نيست. با چند درصد پولي كه در شركت چاي دبش اختلاس شد مسوولان مي‌توانستند قانون هواي پاك را اجرايي كنند. با چند درصد از اين پول مي‌شد كاري كرد كه شهروندان در اين شرايط بغرنج اقتصادي و معيشتي حداقل هوايي براي نفس كشيدن داشته باشند. شايد مساله آلودگي هوا هم مثل تامين دارو از نظر رييس دولت و همكارانش تنها از منظر «عمر دست خداست» مورد بررسي قرار مي‌گيرد و به اين ترتيب مسوولان كه حتما در خانه‌هاي‌شان بهترين دستگاه‌هاي تهويه هواي سالم را دارند و البته ماشين‌هايي هم كه با آن در شهر تردد مي‌كنند با اين ماشين‌هاي وطني كه بيشتر به ارابه مرگ شبيه‌اند خيلي فرق دارد، نتيجه‌گيري كرده‌اند كه اگر كسي عمرش به دنيا باشد حتما با اين آلودگي از پا در نخواهد آمد. به اين ترتيب مردم تنها مي‌توانند تاب‌آوري خود را افزايش دهند. مطالبه‌گري سال‌هاست كه به دست فراموشي سپرده شده و عملي تقبيح شده از سوي مسوولان به شمار مي‌رود. در اين شرايط ما بايد همين هواي آلوده به عامل هزاران بيماري را تنفس كنيم و در نهايت هم شكرگذار مسوولان‌مان باشيم كه به گونه‌اي كشور را مديريت و هدايت مي‌كنند كه همه جهانيان چشم به ما دوخته‌اند و مي‌خواهند از اين مدل الگو‌برداري كنند و خيلي زود قرار است به قله‌هاي بلند جهاني برسيم و اگر زنده باشيم سرود افتخار سر دهيم.

ارسال نظر