داماد بازنشسته است!
در مورد صندوقهاي بازنشستگي مسائل بسياري رخ داده است كه لازم است به آنها توجه شود. ميانگين سني يكي از صندوقهاي بازنشستگي در ايران 50سال و 6ماه است؛ ميانگين يكي ديگر هم 45 سال است، حتي يكي از اين صندوقها ميانگين سني 10ساله دارند.
در مورد صندوقهاي بازنشستگي مسائل بسياري رخ داده است كه لازم است به آنها توجه شود. ميانگين سني يكي از صندوقهاي بازنشستگي در ايران 50سال و 6ماه است؛ ميانگين يكي ديگر هم 45 سال است، حتي يكي از اين صندوقها ميانگين سني 10ساله دارند. وقتي ميگوييم ميانگين 10ساله، يعني اينكه صنايع مختلف با ساختارهاي اشتباه در ايران راهاندازي شده و فوندانسيون اشتباهي در خصوص آنها در حوزههاي مختلف ريخته ميشود. مثلا برخي پرسنل احداث كارخانه در ايران وجود دارند كه پس از احداث كارخانه بايد بروند، اما همگي استخدام ميشوند! مثلا كارگري آمده بود سقف سوله مورد اشاره را قيرگوني كند، ناگهان استخدام ميشود! فرد ديگري آمده بود پِي بكند، او هم استخدام شده است و نهايتا كارخانه در اثر اين نوع تصميمات غلط زيانده شده است. وقتي زيانده شدن صنايع دامنهدار شد؛ مديراني روي كار آمدند تا وضع را ساماندهي كنند. اين مديران براي بهتر شدن وضعيت اعلام كردند، مثلا 50درصد از افراد مازاد بازنشست شوند. ميانگين اين مازادها 10سال سابقه كار داشتند. مدير اعلام ميكند، 10 روز هم ما به شما ميدهيم، با 20سال سابقه كار بازنشسته شويد! پس صندوقهايي در ايران هستند كه افراد را با 10سال سابقه كار بازنشسته كردهاند. در آخرين روز عمر دولت احمدينژاد، مسوول مربوطه آمد تا طرح يكسانسازي حقوق بازنشستگان را در خصوص صندوق بازنشستگي ياد شده اجرايي كند! يعني ميگويد، حقوق كاركنان اين صندوق مانند ساير بازنشستههاي كشور افزايش يابد. اين روند بدون مصوبه مجلس، بدون مصوبه هيات امناي صندوق ياد شده و... تنها با تصميم مديرعامل طي شد و دريافتيهاي بازنشستهها افزايش يافت. در دولت حسن روحاني كارشناسان اعلام كردند اين تصميم اشتباه بايد لغو شود، اما هيچكس حتي جرات لغو اين تصميم را نداشت! در سالهاي بعد هم پس از اصلاح حقوق بازنشستهها، دريافتي اين افراد هم اصلاح شد و بالا رفت. بنابراين ميانگين اشتغال صندوق بازنشستگي اين شركت، حدود 10سال است. داستان جالبي در خصوص صندوقها وجود دارد كه شنيدني است؛ در اصفهان فردي رفته بود خواستگاري، از خانواده او پرسيده بودند: «دوماد، چه كاره است؟» گفته بودند: «داماد بازنشسته است!» پدر عروس ناراحت شده بود كه شما يك پيرمرد را آوردهايد خواستگاري دختر من؟ پدر داماد وارد ميدان شده بود و گفته بود: «نه بابا! اين بنده خدا 7 سال سابقه كار داشته و بقيه سابقه هم ساخته شده و...!» اين در حالي است كه در آلمان سن بازنشستگي 67 سال است. البته بايد توجه داشت، بحران صندوقهاي بازنشستگي مختص ايران نيست و موضوعي جهاني است. مكرون (رييسجمهور فرانسه) قصد داشت، سن بازنشستگي را در فرانسه، از 63سال به 65 برساند كه جنبش پيراهن زردها و... تشكيل شد و بحرانهاي پياپي براي او ايجاد شد. هرچند اين تصميم اجرايي شد اما 6 سال فرانسه در نوسان قرار گرفت، چون قصد تغيير 2ساله سن بازنشستگي را داشت. به هر جهت اين نوع بازنشستگيها بحران ايجاد كرده است. اينگونه افراد در صندوقهاي ايراني هم نميبايست بازنشسته ميشدند، بلكه بايد خريد خدمت ميشدند تا پرداخت مستمر در خصوص آنها شكل نگيرد. رييس وقت ايميدرو در خصوص همين صندوق بازنشستگي ياد شده كه با 10 سال سابقه كار بازنشسته شده بودند، جلساتي را با مديران صندوق ميگذارد و 10سال سابقه را هم كنفيكون ميكند. بدهيها را با هم تهاتر ميكنند و نهايتا 2ريال بابت حق كسورات دريافت نميكنند! يعني منابع يك صندوق بازنشستگي با آن سطح و وسعت هيچ ميشود! كار به جايي ميرسد كه ناگهان 43 درصد از اين دريافتي بازنشستگان را دولت پرداخت ميكند. البته برخي در ايران معتقدند كل پول نفت را بايد برداشت و به بازنشستهها داد! بالاخره پول نفت را به يكي بايد تقديم كرد ديگر. چه كسي صلاحيتدارتر از بازنشستهها براي دريافت اين پول نفت وجود دارد. اين هم يك استدلال است براي خودش...