فرشاد مومني با ارايه 2 پيشنهاد كليدي به دولتمردان هشدار داد

فريب سياست‌گذاران

۱۴۰۲/۰۹/۰۲ - ۰۰:۵۶:۴۲
کد خبر: ۳۰۱۶۳۶
فريب سياست‌گذاران

فرشاد مومني، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي، براي بهبود وضعيت اقتصاد ايران و ورود به فرايند توسعه دو پيشنهاد مطرح كرد. پيشنهاد اول او، مخالف‌خواني سياست‌هاي امريكا عليه ايران و پيشنهاد دوم او تصميم‌سازي دولت و مجلس با راي دو دانشكده از سه دانشكده اقتصاد مشهور كشور است. مومني اظهار كرد: من يك راه‌حل پيشنهاد كرده‌ام و آن اين است كه به گزارش‌هاي رسمي كه از ناحيه دولت امريكا منتشر شده نگاه كنيم و اينكه چه كارهايي مي‌كنند تا كمر ايران بشكند و اجماع كنيم و آن كارها را نكنيم.

فرشاد مومني، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي، براي بهبود وضعيت اقتصاد ايران و ورود به فرايند توسعه دو پيشنهاد مطرح كرد. پيشنهاد اول او، مخالف‌خواني سياست‌هاي امريكا عليه ايران و پيشنهاد دوم او تصميم‌سازي دولت و مجلس با راي دو دانشكده از سه دانشكده اقتصاد مشهور كشور است. مومني اظهار كرد: من يك راه‌حل پيشنهاد كرده‌ام و آن اين است كه به گزارش‌هاي رسمي كه از ناحيه دولت امريكا منتشر شده نگاه كنيم و اينكه چه كارهايي مي‌كنند تا كمر ايران بشكند و اجماع كنيم و آن كارها را نكنيم.

هر كاري كه آنها گفتند شما نكنيد را بكنيم. اين اقتصاددان همچنين گفت: من پيشنهاد مي‌دهم در دولت و مجلس قانوني بگذارند كه هيچ تصميم كليدي اتخاذ نشود مگر اينكه دو تا از سه دانشكده اقتصاد مشهور كشور اعتبار علمي آن را تاييد كند. مومني ضمن تاييد نقص‌هاي موجود در خودروسازي بر حفظ و تقويت توليد فناورانه خودروسازي تاكيد كرد. او در بخش ديگري از صحبت‌هاي خود تصصريح كرد: الان بخش بزرگي از ظرفيت‌هاي توليدي ايران مستهلك شده است چون ما صنعتِ صنعت ساز نداريم و اگر اين قابليت‌ها (مثل قابليت خودروسازي) فرو بريزد به پيشا قاجاريه بر مي‌گرديم. صنايع خودروسازي در ايران با وجود سابقه طولاني و تيراژ بالاي توليد به دليل كيفيت پايين همواره زير تيغ انتقادها قرار داشته است، اما دكتر فرشاد مومني بر اين باور است كه بايد صنايع خودروسازي و به خصوص توليد فناورانه در اين صنايع بايد حفظ و تقويت شود. به گزارش جماران، فرشاد مومني درباره صنعت خودرو در يك برنامه تصويري گفت: در سطوح توسعه كلان و خرد وقتي راجع به اهميت صنعت خودروسازي صحبت مي‌كنند مي‌گويند صنايع ماشين‌سازي آبشار فناوري است و كشورهايي كه قادر به عينيت بخشي به قدرت ماشين‌سازي هستند مي‌توانند جايگاه پايداري در قدرت و ثروت دنيا براي خود داشته باشند، والا به حاشيه مي‌روند. او افزود: بر اساس برخي مطالعات، هيچ فعاليتي به اندازه خودروسازي متقاضي و تقويت‌كننده توان ماشين‌سازي كشورها نيست. از اين دريچه مي‌گويند هر كشوري كه مي‌خواهد روي مرزهاي فناوري حركت كند بايد خودروساز باشد. به همين دليل در قرن بيستم حتي يك مورد نداشتيم كه يك كشور از مرحله توسعه نيافتگي عبور كرده باشد و متكي به صنعت خودروسازي نباشد.

 

حليم كشورهاي ديگري را هم مي‌زنند

به گفته اين استاد اقتصاد، آنها كه مي‌گويند صنعت خودروسازي را رها كنيم حليم كشورهاي ديگري را هم مي‌زنند و به دنبال گسترش و تعميق فقر و عقب‌ماندگي در ايران هستند. از سوي ديگر از دريچه تحليل‌هاي سطح توسعه دانشمندان مي‌گويند اين است كه خودروسازي غير از اين صنعت، ساير صنايع را هم به حركت درمي‌آورد و جزو صنايعي است كه ارتباطات زيادي با ساير صنايع و رشته‌هاي صنعتي دارد. به‌طوري كه برآورد شده كه مثلا به عنوان پيوندهاي پيشين راه افتادن صنعت خودروسازي 65 رشته صنعت ديگر را هم تحريك مي‌كند. آنها كه مي‌گويند تعطيل و واردات كنيم الفباي توسعه را نمي‌دانند. مومني افزود: مي‌گويند خودروسازان در كشورهاي صنعتي ستون اصلي خلق فرصت جديد و ارزش افزوده و عمده‌ترين پرداخت‌كننده ماليات است. آنها كه مي‌گويند اين صنعت را تعطيل كنيم مي‌خواهند مردم را دچار فلاكت كنند . اگر صنعتي نباشيم نمي‌شود از چنبره فقر خارج شويم و دولتي هم كه نتواند از اين صنايع ماليات بگيرد بايد چنگ بيندازد در امنيت و حقوق مالكيت مردم و ايجاد ناپايداري و وابستگي.

 

دولت ناتوان، متزلزل و باج‌ده مي‌شود

او اظهار كرد: اگر مجال بود توضيح مي‌دادم كه چه فرآيندي طي شده و چه ضربه‌هاي مهلكي با اراده و سرمايه روس و انگليس تدارك شده كه از دل آن دو لت قاجار بدهكار شود و از دل اين بدهكاري، كشورهاي ديگر تمام مقدرات كشور را در دست بگيرند. دولتي كه بنيه مالي كافي نداشته باشد متزلزل و باج ده مي‌شود و اين باج دهي هم به گروه‌هاي نامناسب در داخل و خارج و از وجوه بسيار مهم اهميت خودرو است. در تمامي تجربه‌هاي موفق توسعه، يكي از پايه‌هاي ستون فقرات جهش اقتصادي اين كشورها، جدي گرفتن صنعت خودرو است صنعت خودرو هم به اين شكل كه بنيه توليد فناورانه را ارتقا دهد نه اينكه خود محمل رانت شود. استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي تصريح كرد: الان آنهايي كه به دو خودروسازي كه ظرفيت ارتقا و توليد فناورانه را دارند، حمله مي‌كنند - نمي‌گويم اين دو خودروساز گل بي‌خار و عيب هستند - آنها هم ده‌ها فعاليت نامربوط با صنعت خودرو دارند ولي انتقادها به اين فعاليت‌هاي غيرمرتبط نيست. او با بيان اينكه تا مي‌گوييم توان ساخت داخل بالا برود مي‌گويند اين همان شعار خودكفايي است و آن را به استهزا مي‌گيرند، گفت: آن بنيان توليدي كه از دلش چهره‌هايي مثل مهندس بحرينيان خارج شده كه يك بنگاه خصوصي دارد و در آن 14 پتنت رجيستريشن (ثبت اختراع) دارد، مد نظر است.

 

چه عواملي به صنعت خودرو ضربه زد؟

به گفته مومني، در دهه 1370 كه پرايد وارد ايران شد، ضريب وابستگي اين خودرو 85 درصد بود. اما بعد از چهار سال اين ميزان وابستگي به 15 درصد رسيد. يعني ما 85 قطعات پرايد را قادر شديم كه بسازيم چون اين خودروسازان هم قابليت ساخت يافتند و هم توانمندي فوق‌العاده‌اي يافتند كه بتوانيم روزي خودروساز شويم. از آن لحظه كه اين پتانسيل‌هاي انساني و مادي فراهم شده است عده‌اي به لطايف‌الحيل ضربه‌هاي هولناك به اين صنعت وارد كرده‌اند. تغيير پي‌درپي مديران و بي‌شمار، وارد كردن آدم بدون اينكه پشتيباني از توليد شود و توجيه اقتصادي داشته باشد از جمله اين ضربات بود. 

ماليات جديد از خودروسازان

او افزود: دولت‌ها براي پنهان كردن كسري مالي خود مفهومي را ابداع كردند به نام ماليات علي الحساب. به اين معنا كه قبل از اينكه طرف توليد كند و محصولش را بفروشد و درآمد كسب كند، بايد ماليات دهد برنامه‌اي طراحي كردند كه ماهانه از اينها (دو خودروساز) ماليات مي‌گيرند. اين يعني اينكه اينها سرمايه در گردش‌شان بحراني مي‌شود و به اسم ماليات علي الحساب موجودي نقدي اينها را مي‌گيرند. استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي اظهار كرد: بررسي داده‌هاي بورس ايران‌خودرو و سايپا نشان مي‌دهد كه با شوك پي‌درپي نرخ ارز اين دو خودروساز به سمت رباخوار‌ها پرتاب شده‌اند و نتيجه اين شده است كه از كل هزينه‌هاي سايپا 29.5 درصد هزينه تامين سرمايه‌هاي در گردش بوده يعني پول نزول را داده‌اند در حالي كه هزينه نيروي انساني با كيفيت اينها زير 12 درصد است. الان بخش بزرگي از ظرفيت‌هاي توليدي ايران مستهلك شده است چون ما صنعتِ صنعت‌ساز نداريم و اگر اين قابليت‌ها (مثل قابليت خودروسازي) فرو بريزد به پيشاقاجاريه بر مي‌گرديم. او با بيان اينكه «ايرادهاي صنعت خودروسازي را انكار نمي‌كنم اما بخشي از اين ايرادها را منتقدان درست كرده اند» گفت: برآوردها مي‌گويد ما 30 ميليون خودرو داريم اگر فرض كنيم ميانگين ارزبري هر خودرو 20 هزار دلار باشد يعني مي‌شود 600 ميليارد دلار. استهلاك سالانه اين خودروها هم اگر 10 درصد باشد سالي 60 ميليارد دلار. من مي‌گويم نظام تصميم‌گيري ما با اين درآمد ارزي بايد بفهمد كه اين مقدار منابع را ندارد كه همين سطح را نگه دارد. او با اشاره به برخي اظهارنظرهاي مقامات نيروي انتظامي در انتقاد از كيفيت پايين خودروهاي ساخت داخل، اضافه كرد: زماني يكي از مسوولان گرامي راهنمايي و رانندگي گفت، اگر مي‌خواهيد تصادف كم شود در خودروسازي داخلي را ببنديد! من مي‌گويم عزيز برادر در حيطه تخصص خود شرافتمندانه بگو جاده‌هاي ما با كيفيت هستند؟ كل ماجراي كشت و كشتارها به خودرو بر مي‌گردد نه جاده؟ آيا يكي از علت‌هاي تصادف‌ها به عدم رعايت قوانين راهنمايي بر نمي‌گردد؟ سوال ديگر اين است كه اگر ما مركز واردات خودرو شديم همه خودروسواران قانون را رعايت مي‌كنند؟

 

دنيا وارد شتاب تاريخ شده است

مومني با اشاره به اقتصاد مقاومتي گفت: مفهومي راه افتاده تحت عنوان اقتصاد مقاومتي و اينكه چه با اين مفهوم كردند بماند اما اساس تاب آوري اين است كه دنيا وارد شتاب تاريخ شده است و در اين عصر با پديده‌هاي ناگهاني روبرو هستيم و اين پديده‌هاي ناگهاني به‌طور همزمان فرصت‌ها و تهديدهاي استثنايي و مهلك دارند و جوامعي مي‌توانند از فرصت‌ها استفاده كنند كه قدرت انعطاف داشته باشند و اين از ظرفيت‌هاي دانش ضمني و سرمايه انساني است. و دانش ضمني انباشته با بالاترين كيفيت‌ها در صنعت خودروسازي توليد مي‌شود و ظرفيت‌هاي سازماني كه قابليت سيستمي واكنش به تحقيقات در صنعت خودروسازي است. وقتي اين را از بين ببريم و آلت دست واردات چي شويم همه‌چيز را قرباني مي‌كنيم.

 

معناي يك ميليارد دلار واردات

او گفت: يكي از دانشمندان اقتصادي گفته بود كه وقتي يك ميليارد دلار كالاي ساخته شده قابل توليد در كشور را از خارج وارد مي‌كنيم يعني صد هزار شغل در داخل از بين رفته است. همين يك عبارت اهميت صنعت خودروسازي را مي‌رساند. من معتقدم فردي كه دلسوز است بايد بگويد ما يك بسيج علمي اعلام كنيم و نقايص اين صنعت را برطرف كنيم به دليل ابعاد و اهميت خارق‌العاده اين صنعت . اما در اقتصاد رانتي مي‌گويند صورت مساله را پاك كنيم و صنعت را تعطيل كنيم و با اين حرف‌ها اجازه نمي‌دهند نظام تصميم‌گيري اساسي كشور متوجه شود.

 

تربيت نيروي كار براي استكبار جهاني

اين استاد دانشگاه علامه طباطبايي گفت: يكي از بدبختي‌هاي الان ما اين است كه از يك سو افتخار مي‌كنيم كه بالاترين سطح تربيت نيروي كار دانشگاهي را داشته‌ايم اما اينها را براي همان‌ها كه استكبار جهاني مي‌خوانيم شان آماده مي‌كنيم. بر اساس سرشماري 1365 كل جمعيت دانش‌آموخته زنده ما 185 هزار نفر بوده و اين در حالي است كه در سال 95، اين رقم به 13 ميليون نفر رسيده است و ما نتوانسته‌ايم شغل صنعتي دانايي محور براي آنها درست كنيم و آنها را با سرخوردگي دو دستي تقديم همان‌هايي مي‌كنيم كه نامشان را استكبار جهاني گذاشته‌ايم و اين با هيچ عقلي جور در نمي‌آيد. عده‌اي هم كه نمي‌توانند مهاجرت كنند دچار افسردگي و اعتياد و سرخوردگي و دچار آسيب اجتماعي مي‌شوند. در واقع خانه خودمان را خراب مي‌كنيم تا همان‌ها كه استكبار جهاني مي‌ناميم آباد شوند. فارغ از آن كشورهاي استكباري خوب است بررسي شود چند درصد جهش توسعه‌اي امارات و قطر و تركيه و ... در اثر ندانم كاري ما بوده است. او گفت: در سفري كه من به همراه مرحوم عالي نسب به سويس داشتيم يكي از توليد‌كنندگان بنام كشورمان كه در آلمان فعاليت داشت، مي‌گفت در آلمان هر صنعتي كه با بحران مواجه مي‌شود مي‌گويد رابطه تجاري با ايران برقرار كنيم تا مشكل حل شود! آيا ما بايد خانه آباد كن ديگران شويم.

 

فريب سياست‌گذاران

مومني افزود: در مناسبات رانتي مشوه كردن واقعيت و دروغ پراكني و پنهان كردن واقعيت، يك استراتژي براي فريب سياست‌گذاران اصلي كشور است و من پيشنهاد مي‌دهم در دولت و مجلس قانوني بگذارند كه هيچ تصميم كليدي اتخاذ نشود مگر اينكه دو تا از سه دانشكده اقتصاد مشهور كشور اعتبار علمي آن را تاييد كند. رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد با اشاره به تلاش‌هاي رانت جويان براي كسب معافيت‌هاي مالياتي گفت: سازمان مديريت مالياتي مي‌گويد امان ما را رانت جويان بريده‌اند تا ما اينها را دانش بنيان معرفي كنيم و اين خود رانتي براي معافيت‌هاي مالياتي شده است. بعد چقدر مضحك و تراژيك است كه در يك سال هم بگوييم مي‌خواهيم دانايي محور شويم و هم بگوييم برجسته‌ترين كانون‌هاي خلق دانايي را تعطيل كند چون مي‌خواهيم واردات را تقويت كنيم و باب واردات را وارد كنيم. او گفت: مثال تكان‌دهنده مي‌زنم. مهندس بحرينيان يك موسسه تحقيقاتي دارند به نام تكلان توس. تحقيقات او نشان مي‌دهد كه ارزش دلاري بنزين و گازوئيل مصرف شده طي دو دهه گذشته چيزي حدود 560 ميليارد دلار بوده است، در حالي كه خودروهاي داخلي به‌طور متوسط 2.5 برابر استاندارد جهاني بنزين مصرف مي‌كند حالا اگر يك دهم اين مبلغ را به خودروسازان مي‌دادند كه يك خودروي با كيفيت توليد كنند اين اتلاف وحشتناك بنزين و گازوييل را تمام مي‌كرديم. اما اين اتفاق نيفتاده است.

 

معناي واردات به افلاس كشاندن است

مومني با بيان اينكه «منافع خانوارها و بنگاه‌هاي توليد فناورانه و نهاد دولت هم‌راستاست» گفت: وقتي خودروساز با كيفيت كار كند مي‌تواند حقوق و دستمزد خوب به كاركنانش بدهد بنگاه سود مي‌كند پس به دولت ماليات مي‌دهد و خودش هم مي‌تواند از محل آن سود تحقيق و توسعه راه بيندازد و ارتقاي كيفيت كند. اما وقتي مي‌گويند تعطيل كنيم و به جايش وارد كنيم يعني مي‌خواهند همزمان همه اينها را به افلاس بيندازند. به گزارش جماران، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي گفت: من يك راه‌حل پيشنهاد كرده‌ام و آن اين است كه به گزارش‌هاي رسمي كه از ناحيه دولت امريكا منتشر شده نگاه كنيم و اينكه چه كارهايي مي‌كنند تا كمر ايران بشكند و اجماع كنيم و آن كارها را نكنيم. هر كاري كه آنها گفتند شما نكنيد را بكنيم. ريچارد نفيو مي‌گويد اگر در پنج زمينه موفق شويم ايران نمي‌تواند سر بلند كند. يكي سياست‌هاي تورم زا است همين سياست را كنار بگذاريم. مي‌گويد سياست‌هاي اشتغال زدا اعمال كنيم، بالطبع ما را اين كار را نكنيم. سومين محور كه در صفحه 87 كتاب هنر تحريم‌ها مطرح كرده اين است كه بعد از آن دو سياست قبلي سياست‌هاي تشويق واردات را ايران اعمال كند كه بزرگ‌ترين نقطه اتكاي ماست. ما اين كارها را نكنيم چون ما ظرفيت و توان ارزي مان براي پاسخ به نيازهايمان ناكافي است ناتواني در تشخيص اولويت در واردات ما را دچار بيچارگي‌هاي غيرعادي خواهد كرد و تورم و بيكاري را تشديد مي‌كند.

 

يك خطر در كمين صنعت خودروي ايران

او در پايان با بيان اينكه در انديشه توسعه وقتي نگاه به آينده مي‌كنند مسير توسعه را نشان مي‌دهند و مسير اضمحلال را هم، در ادامه گفت: من در مقاله‌اي كه 25 سال پيش نوشتم تعبيري دارم اين است كه آينده‌شناسان مي‌گويند صنعت خودرو در معرض يك انقلاب سيستمي است و توليد خودرو و همه عناصر و مواد شكل‌دهنده خودرو به كلي زير رو مي‌شود و به قاعده تجربه كار در اقتصاد ايران يعني واحدهاي خودروسازي موجود در كشورهاي صنعتي به زودي تبديل به آهن قراضه مي‌شوند و بيم آن مي‌رود كه تحت عنوان انتقال تكنولوژوي بنيه توليدي فعلي مان را نابود كنند و آنها را كه مي‌خواهند آهن قراضه كنند را به ما بفروشند.