چالش كار كمدرآمد
يكي از مشكلات مهمي كه در سالهاي گذشته اقتصاد ايران با آن مواجه بوده، بحث جايگاه درآمدهاي ثابت در زندگي مردم است. در واقع تورم طولانيمدت باعث شده كه بسياري از حقوقبگيران ثابت ديگر توان مديريت هزينههاي خود با اين درآمد را نداشته باشند و همين موضوع خود را در حوزههاي مختلف نشان داده است. يعني شما وقتي سر كار هم ميرويد دچار مشكل اقتصادي هستيد. در كشورهاي توسعهيافته در هر مرحله كاري هم كه باشيد مشكل اقتصادي و معيشتي نداريد و از اعتبارات مرسوم دولتي نيز استفاده ميكنيد.
يكي از مشكلات مهمي كه در سالهاي گذشته اقتصاد ايران با آن مواجه بوده، بحث جايگاه درآمدهاي ثابت در زندگي مردم است. در واقع تورم طولانيمدت باعث شده كه بسياري از حقوقبگيران ثابت ديگر توان مديريت هزينههاي خود با اين درآمد را نداشته باشند و همين موضوع خود را در حوزههاي مختلف نشان داده است. يعني شما وقتي سر كار هم ميرويد دچار مشكل اقتصادي هستيد. در كشورهاي توسعهيافته در هر مرحله كاري هم كه باشيد مشكل اقتصادي و معيشتي نداريد و از اعتبارات مرسوم دولتي نيز استفاده ميكنيد. در كشور ما حتي در سمتهاي بالا تحت عنوان استاد دانشگاه هم نميتوانيد با حقوق فعلي زندگي كنيد؛ يعني استادي كه ۳۰ سال درس خوانده و ۲۵ سال سابقه دارد چگونه با ۲۲ ميليون زندگياش را بچرخاند؟ اين وضعيت باعث ميشود نخبگان از جامعه بروند و افراد معمولي هم انگيزهاي براي كار كردن ندارند. اگر راجع به نيروي كار صحبت كنيم، مشخصا شما دو شيفت هم كار كنيد و باز زندگي مالي درستي نداشته باشيد، حس مهاجرت به شما دست ميدهد. طبق قانون گفته شده است كه حقوق و دستمزد بايد بر اساس تورم افزايش پيدا كند در حالي كه اينگونه نيست، يعني كارمندان و كارگران از تورم عقب ماندهاند. اين وضعيت باعث بيانگيزگي براي كار ميشود. كنترل تورم در اقتصاد بايد صورت بگيرد تا از اين بحران عبور كنيم. بايد يك سياست انقباضي در اقتصاد توسط دولت اتخاذ شود و از نشر اسكناس بدون پشتوانه خودداري كنند تا اقتصاد به چرخه واقعي خود برگردد.
قبل از اسكناس، مردم با سكه طلا، نقره و مسي معامله ميكردند. امروز بسياري از افراد پولهاي خود را به سكه طلا و نقره يا شمش طلا و نقره تبديل ميكنند. در واقع مردم دارند اسكناس و كارتهاي بانكي را كنار ميگذارند و به زمان اميركبير برميگردند. لازم است يك اصلاح ساختار اقتصادي در كشور اتفاق بيفتد تا مساله تورم حل شود وگرنه وضعيت همين طور ادامه پيدا ميكند. مشكلات اقتصادي روي هم انباشته و به دولت آقاي رييسي منتقل شدهاند، اگر اصلاح اقتصادي انجام نشود، دولت بعدي هم با انباشتي از مشكلات اقتصادي مواجه خواهد بود كه آثار اين مشكلات بر ساير حوزهها نيز منتقل ميشود. در واقع مشكلات اقتصادي باعث شده تا رسيدگي به مشكلات ساير حوزهها به تعويق بيفتد. بهطور مثال موضوعات مهمي همچون محيط زيست، آب و امنيت غذايي بايد جدي گرفته شود نه آنكه بگوييم از اين ستون به آن ستون فرج است.