بازارهاي انرژي پس از توفان الاقصي

بازار نفت يكي از كانونهاي اصلي تغييرات اقتصادي در تحولات سياسي و نظامي، در عرصه جهاني است. با بروز هر رخداد نظامي و سياسي در صحنه جهاني و منطقهاي، بازار نفت جهاني از اين تحولات اثر پذيرفته و با نوسان و تكانههاي قيمتي مواجه ميشود. پس از عمليات توفان الاقصي، نشانههاي تحول در بازار نفت نمايان شد.
بازار نفت يكي از كانونهاي اصلي تغييرات اقتصادي در تحولات سياسي و نظامي، در عرصه جهاني است. با بروز هر رخداد نظامي و سياسي در صحنه جهاني و منطقهاي، بازار نفت جهاني از اين تحولات اثر پذيرفته و با نوسان و تكانههاي قيمتي مواجه ميشود. پس از عمليات توفان الاقصي، نشانههاي تحول در بازار نفت نمايان شد. حضور 3 كشور ايران، روسيه و عربستان به عنوان قدرتهاي نفتي در منطقه همراه با كشورهايي چون امارات، قطر، كويت و... بازار انرژي جهاني را وارد دورهاي از تكانههاي مستمر كرده است. اين روزها و در آستانه ورود به چهارمين هفته از تحولات منطقه، بيشتر از هر زمان ديگري تحليلگران از احتمال ۱۰۰ دلاري شدن (و بيشتر) قيمت نفت در آيندهاي نزديك خبر ميدهند. قيمت نفت نيز مانند نرخ سكه و طلا واكنشهاي زيادي به اخبار جنگي نشان ميدهد. فعالان بازارهاي جهاني عقيده دارند اگر تنشها به يكي از توليدكنندگان بزرگ نفت مانند سوريه كشيده شود شايد نرخ نفت بسيار سريعتر از قبل به دالانهاي صعودي برسد. اين پايان ماجرا نيست؛ در شرايطي كه قطر و مصر و اردن پيشنهادهایی را براي آتشبس مطرح ميكنند، وقوع ولي هر آتشبسي، نرخ نفت را در بازارهاي جهاني به سرعت نزول و ثبات ميكشاند. بخشي از تبعات برآمده از تحولات فلسطين اشغالي، برآمده از زياده خواهيهاي صهيونيستها به دليل منابعي است كه در جوار اين منطقه وجود دارد. اسراييل تلاش ميكند از طريق كوچاندن مردم فلسطين، فشار بر سوريه و لبنان و... فضا را به نفع خودش تغيير بدهد و منابع منطقه را غارت كند. اين دقيقا مشابه راهبردي است كه امريكا از طريق ايجاد داعش دنبال كرده و با تهاجم داعش به منطقه، منابع سوريه و عراق و... را به نفع خود مصادره كرده است. امروز امريكا منابع نفتي عظيم سوريه را در اختيار دارد و آنها را غارت ميكند. بخشي از جدال منطقهاي اخير ناشي از منابعي است كه هم لبنان در جوار اسراييل دارد، هم غزه و هم سوريه. ضمن اينكه ظرفيتهاي اين منطقه در حوزه دريايي هم منحصر به فرد است. استيفاي اين منابع به پايان جنگ بستگي دارد.
اين رخدادها اثرات مشخصي در نظم و نظامات بازارهاي جهاني خواهد داشت و باعث ايجاد وقفه در حمل و نقل بينالمللي و رشد قيمتها ميشود. روسيه و ايران و عربستان به عنوان 3 بازيگر بزرگ انرژي منطقهاي، حساسيتهاي خاص خود را دارند و امتيازاتي براي خريداران انرژي مانند چين قائل هستند. اين گزارهها همگي تاثيرات معناداري را در مناسبات تجاري حاملهاي انرژي باقي ميگذارد.
مشكلاتي كه در حمل و نقل دريايي در منطقه و جهان شكل گرفته، باعث افزايش نرخ مواد غذايي و ساير تجهيزات مورد نياز شده است. بيمه اقلام صادراتي و وارداتي گران شده و كالاهاي توليد شده براي نقل و انتقال به منطقه با مشكلاتي مواجه شدهاند. اين روند باعث بروز مشكلاتي در نظم و نظامات بازارهاي داخلي كشور شده است. نوسانات داخلي در بازارهاي ايران برآمده از چند دليل كلي است. نخستين دليل وجود انتظارات تورمي در اقتصاد ايران است. بنا به دلايل مختلف از جمله تحريمهاي اقتصادي، افكار عمومي ايراني از هر تحول بيروني، توقع تكانه و تورم دارد. اين روند باعث شده كه بروز جنگ در فلسطين اشغالي، باعث بروز برخي نوسانات در نرخ دلار و ساير اقلام كشورمان شود. دليل دوم، تسلط رويكردهاي سوداگرانه در اقتصاد ايران است. اقتصاد ايران سالهاست به جاي رويكردهاي مولد، گرفتار رويكردهاي سوداگرانه و دلالي شده است. اين رويكرد دلالمآبانه، باعث شده پس از يك چنين رخدادهايي، برخي كانونهاي سوداگر به سمت گرفتن ماهي از آب گلآلود از اقتصاد ايران سوق پيدا كنند. نتيجه اين رفتارهای سوداگرانه باعث ميشود كه بازارهاي ايران با نوسان مواجه شوند. با فروكش كردن بحران در منطقه، اقتصاد ايران هم به سمت آرامش و ثبات حركت خواهد كرد. در اين ميان، افزايش قيمت نفت باعث ميشود منابع بيشتري در اختيار دولت قرار بگيرد و بتواند بخشي از نيازهاي بودجهاي خود را تامين كند. كسري بودجه يكي از مشكلات جدي در اقتصاد ايران است و كاهش آن ميتواند كمك زيادي به اقتصاد ايران كند.
