قیمت گندم آزاد شود مردم نان خوب میخورند
اختلاف قیمت گندم مرغوب با قیمت گندم معمولی یا با گندم پروتئین پایین در همه جای دنیا حدودا 30درصد قیمت است. اما در کشورمان دولت همه گندمها را حدود یک قیمت خریداری میکند و این نشان میدهد که فرقی بین کاشت مرغوب یا نامرغوب گندم وجود ندارد و این یک آسیب جدی محسوب میشود
«نان به نرخ روز چند؟» این سوال، سالها است که نگرانیهای غیراقتصادی و سیاسی بیشماری بهخصوص در دهکهای اول و دوم و مناطق حاشیهیی شهرهای کشور برای دولتیها به وجود آورده است. نگرانیهایی که آنچنان هم بیمورد نبودهاند؛ زیرا حدود 7دهم درصد جمعیت کشور را زاغهنشینانی تشکیل میدهند که «نان شب» دغدغه شب و روزشان است. ایرانیان جزو مردمانی هستند که از نشاسته زیادی در سبد غذایی خود استفاده میکنند و در تازهترین آمارهای منتشر شده از نظر مصرف گندم در جهان رتبه چهارم از آن ایرانیان نان دوست است. اما دولت بهطور مداوم برای پایین نگهداشتن قیمت نان و به این دلیل که سبد غذایی مردم کوچک شود به آرد یارانه داده است، یارانهیی که از نگاه تحلیلگران اقتصادی نه تنها باعث بهبود کیفیت نان نشده بلکه روزبهروز از کیفیت و وزن آن نیز کاسته شده است. سیدمحمدرضا مرتضوی، رییس خانه صنعت و معدن تهران بر این باور است که دخالتهای دولت که بیشتر از منظر کنترل قیمت نان اعمال میشود نه تنها موفق نبوده که قیمت را کنترل کند بلکه در بهبود کیفیت نان هم تاثیر آنچنانی نداشته است. وی براین باور است که آزادسازی صنعت آرد و ایجاد زیرساختهای مناسب
میتواند کشور را در آینده به یکی از قطبهای بزرگ صادرکننده آرد و گندم دنیا تبدیل کند.
براساس تحلیلها، صنعت آرد از ناشناختهترین صنایع است و بهدلیل انحصار آن در دست دولت، پیچیدگیهای خاص خود را دارد. به نظر شما این تحلیلها درست است و ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
با وجود اینکه دولت طی 35 سال گذشته بر صنعت نان نظارت داشته و در بعضی مواقع نیز نگاه انحصاری داشته است اما خیر این تحلیلها را قبول ندارم. البته درحال حاضر صنعت آرد در انحصار دولت نیست. یعنی بخش صنف و صنعت، مصارفی مثل صنایع ماکارونی، بیسکویت یا کیک و کلوچه که خیلی هم بزرگ شده است دیگر در انحصار دولت نیست. اما در بخش خبازی که بزرگترین قسمت مصارف صنعت آرد به حساب میآید متاسفانه این انحصار هنوز هم وجود دارد بهدلیل اینکه دولت علاقه دارد قیمت نان را کنترل کند و به همین دلیل نظارت دولت بر صنعت آرد، گندم و نان به صورت یک نظارت مستمر وجود داشته است. اما آیا این نظارت مستمر فایدهیی هم داشته است یا در بهبود کیفیت گندم یا در توسعه کشت گندم یا در بهبود وضعیت صنعت آرد کشور و نان کشور اثری داشته است بحثهای دیگر را به میان خواهد آورد.
صنعت آرد از قدیمیترین صنایع کشور است و 100درصد این صنعت خصوصی است. یعنی در برههیی از زمان، دولت تلاش کرد که بخشی از صنعت آرد را در اختیار خود بگیرد و حتی کارخانههایی را تاسیس کرد. اما این کارخانهها به دلیل غیراقتصادی بودن تعطیل شدند و درحال حاضر آنچه به عنوان صنعت آرد در کشور وجود دارد در دست بخش خصوصی قرار دارد. 300 کارخانه آردسازی داریم که این 300 کارخانه 20میلیون تن ظرفیت دارند و مصرف کشور هم حدودا بین 12 تا 13میلیون تن متغیر است. گندم هم همین حالت را دارد، کشت گندم کلا به دست بخش خصوصی است و زارعین در مزارع کوچک و بزرگ گندم میکارند اما یک مدت کوتاهی انحصار خرید گندم برداشته شد ولی بعدا بهدلیل اینکه دولت اصرار داشت که نیاز نان را از بخش داخل از کشور تهیه کند مجددا واردات و خرید گندم برای بخش خبازی که بزرگترین بخش این صنعت است و حدود 87درصد این صنعت را شکل میدهد مجددا در انحصار دولت قرار گرفت. از دیدگاه من این کار به غیر از اینکه برای دولت ایجاد درگیریهای اضافه کند و این دخالت، دخالتی نیست که روی بهبود کیفیت نان تاثیرگذار باشد. این دخالت اصرار بر کنترل قیمتها دارد و با توجه به رشد تورم
هزینههای تولید مخصوصا در 10 ساله گذشته، اصرار به کنترل قیمت، آسیبهای جدی بر کیفیت نان وارد کرده است. از دیدگاه من نان برای اقتصاد کشور بسیار گرانتر از آن چیزی است که باید تمام شود. به این دلیل که دولت کیلویی 800 تومان روی گندم زیان میدهد و 500 تومان در کیلو بابت نان سوبسید مستقیم به مردم پرداخت میکند. مردم هم حدودا نان را از نانواییها سنتی کیلویی 2هزار تومان خریداری میکنند و این قیمت تمام شده نان برای اقتصاد ایران گرانتر از نرخ معمولی آن است. اگر همه مراحل و سیکل تولید گندم، آرد و نان آزاد شود، قیمت نان کاهش پیدا خواهد کرد. نه اینکه از 2هزار تومان کمتر شود اما برای اقتصاد کشور ارزانتر تمام میشود و عرصه رقابت شکل خواهد گرفت و کیفیت نان هم بهتر خواهد شد.
کسانی که در بخش صنعت نان و آرد کار میکنند همگی بر این باورند که دخالتهای دولت که بیشتر از منظر کنترل قیمت نان اعمال میشود نه موفق بوده است که قیمت را کنترل کند و نه موفق بوده که در بهبود کیفیت نان تاثیر شگرفی بگذارد. ممکن است که بتوانند قیمت قرص نان را ثابت نگه دارند اما بهطور مستمر وزن نان روزبهروز کمتر میشود و قیمت کیلو آن در واقع بالا میرود و کم شدن وزن نان باعث کاهش کیفیت نان میشود. اگر همین امروز دولت پای خودش را از گندم، آرد و نان بیرون بکشد اتفاقات بزرگی خواهد افتاد. یکی از این اتفاقات این است که دولت گندمهای کشور را به یک قیمت میخرد یعنی هم گندمهای مرغوب استانهای خوزستان، گلستان و فارس را با همان قیمتی میخرد که گندمهای ضعیف استانهای دیگر را خریداری میکند که این امر در دنیا بیسابقه است. اختلاف قیمت گندم مرغوب با قیمت گندم معمولی یا با گندم پروتئین پایین در همه جای دنیا حدودا 30درصد قیمت است. اما در کشورمان دولت همه گندمها را حدود یک قیمت خریداری میکند و این نشان میدهد که فرقی بین کاشت مرغوب یا نامرغوب گندم وجود ندارد و این یک آسیب جدی محسوب میشود.
اما موضوع دیگری که وجود دارد این است که دولت اصرار دارد قیمت آرد را با ثابت نگه داشتن قیمت گندم به عنوان ماده اولیه قیمت آرد را هم ثابت نگه دارد. ثابت نگه داشتن قیمت آرد باعث شده است با توجه به اینکه سایر هزینههای تولید دایما زیرفشار تورم افزایش پیدا میکند، پایین نگه داشتن قیمت آرد کارخانههای آرد را طی 3 ساله گذشته دچار زیان انباشته کرده است. باید در قیمتها تجدید نظر اتفاق میافتاده که متاسفانه تاکنون تجدیدنظری نشده است و نتیجه این شده که کارخانههای آرد علاوه بر اینکه حاصل فعالیتهای خود را در غالب سود نمیتوانند لمس کنند بلکه وارد حاشیه زیان هم شدهاند و حدود تنی 100هزار تومان زیان ثابت نگه داشتن قیمت آرد را پرداخت میکند و این امر باعث میشود که صنعت آرد از آن طراوت، شادابی و دسترسی به یک رقابت سالم برای تولید کالای با کیفیتتر کنار برود.
به نظر میرسد تا چند سال آینده سرمایهگذاری آنچنانی برای بهبود و توسعه کارخانههای آرد موجود نخواهد شد و این موضوع کاملا به زیان این صنعت خواهد بود. از همه بدتر این است که زمانی که قیمت آرد را ثابت نگه میدارند دیگر فرقی بین آرد مرغوب و نامرغوب وجود ندارد و آن رقابتی که در کارخانهها باعث بهبود کیفیت آرد خواهد شد کاملا از میان برداشته میشود و بیشتر بهدنبال این موضوع میروند که چه کسی سهمیه بیشتری از دولت بگیرد.
در بخش نان هم موضوع به همین شکل است و به این معناست که آن نانوایی که وقت بیشتری میگذارد و تکنیک بهتری دارد، مجبور است نانش را به همان قیمتی که نانوایی که نه وقت میگذارد و نه نانش کیفیت دارد بفروشد. در واقع مردم دوغ و دوشاب را به یک قیمت خریداری میکنند. این سیاست، سیاستی نیست که متضمن سلامت اقتصاد بخش گندم، آرد و نان باشد و قطعا هم باعث ایجاد رانتهای خیلی خاص میشود به این دلیل که این تفاوت قیمت با قیمت واقعی آرد درحال حاضر به یک عدد بسیار بزرگی رسیده است. آرد کیلویی 500 تومان به فروش میرسد در صورتی که قیمت تمام شده آن حدود 1400 تومان است و یک تفاوت قیمت حدود 900 تومانی وجود دارد که باعث میشود یک عده ترغیب شوند که به دنبال راههایی برای بهرهبرداری نامشروع از تفاوت قیمت باشند.
گفته میشود که به دلیل ارزان بودن نسبی قیمت آرد، فضای مناسبی برای قاچاق آرد به کشورهای همسایه به وجود آمده است. آیا چنین موضوعی واقعیت دارد؟
آرد در ایران ارزان نیست. آرد را دولت با پرداخت سوبسید قیمتش را پایین نگه داشته است. زمانی که دولت با پرداخت سوبسید قیمت یک کالا را پایین نگه میدارد آن کالا آسیبپذیر میشود و در واقع یک رانتی به وجود میآید و کسانی که همیشه منتظر هستند که ببینند کجا میتوانند از اشتباه اقتصادی دولت سوءاستفاده کنند آنجا متمرکز میشوند. قطعا صنعت آرد و قیمت تمام شده آن محلی برای رشد تخلفات افراد فرصتطلب شده است. این افراد فرصتطلب در همه قسمتها وجود دارند. برخی ممکن است اقدام به قاچاق آرد کنند، برخی اقدام به قاچاق گندم میکنند و عدهیی دیگر مثل نانواها سهمیه آرد خود را بگیرند و پخت نکنند و به سایر صنوف که میخواهند آرد گران بخرند به فروش برسانند. این مشکلات در مردم و این افراد نیست، مشکل در اصرار به سیاستی است که این سیاست در گذشته هم نشان داده که کاملا سیاست غلطی است. اگر همین الان نان را آزاد کنند قیمت نان کیلویی 2500 تومان تمام میشود. اما همین نان در حال حاضر برای اقتصاد کشور حدود 3300 تومان تمام میشود. یعنی دولت 1300 تومان در کیلو سوبسید پرداخت میکند و از جیب خودش پول میدهد و مردم هم نان را کیلویی 2000 تومان
خریداری میکنند و همین موضوع نشان میدهد که درصد بسیار کمی از قیمت نان کاهش پیدا میکند. اگر قیمت نان آزاد شود نان کیفیتش بالا میرود و دورریز آن کاهش پیدا میکند و این تفاوت قیمت از محل بهبود کیفیت در اقتصاد خانوار تامین میشود.
کما اینکه در آن دوره کوتاهی که دولت پای خود را از آرد و نان بیرون کشید به گواهی آمار و اظهارات خود مقامات دولتی مصرف کاهش بسیاری داشت. یعنی میزان مصرف گندم برای نان حدود 2میلیون 500 تن کاهش داشت. چرا کاهش پیدا کرد؟ به این دلیل که کیفیت نانها بهتر شد و مردم نان کمتری خریدند و به تبع آن گندم کمتری مصرف شد و به همان نسبت آرد کمتری تولید شد. این موضوع هم به اقتصاد کشور و هم به اقتصاد خانوار کمک شایانی کرد. درست است که نان را با قیمت 2هزار تومان خریداری میکنیم اما 30درصد آن دور ریخته میشود.
پیشنهاد شما چیست؟
سناریویی که برای دولت توصیه میکنیم این است که قیمت گندم آزاد شود، کشت مرغوب در کشور توسعه پیدا کند. کارخانههای آرد زمانی که قیمت گندم آزاد باشد رقابت بیشتری با هم خواهند داشت هم در پایین آوردن قیمتها و هم در کیفیت آرد تولیدی و نانواها هم نان باکیفیتتری برای مردم میپزند و مردم هم دیگر در این اسراف ملی سهمی نخواهند داشت.
دولت تلاش خود را میکند و بر این باور است که هرکجا پولی خرج کند آنجا وضع بهتر خواهد شد اما در مسکن مهر هم همین اتفاق افتاد. دولت پول زیادی خرج کرد اما مردم مسکن مرغوبی دریافت نکردند. در بخش صنعت نان هم دولت پول هنگفتی را هزینه میکند. دولت به هر فرد ایرانی 50هزار تومان پول میدهد که با نرخ فعلی 20دلار میشود. در مجموع 1.4میلیارد دلار فقط بابت خرید نان هزینه میکند و حدود 3میلیارد دلار زیان میدهد بابت پایین نگه داشتن قیمت نان. 4.2میلیارد دلار هر سال هزینه میکند و این در حالی است که نه مردم و زارعان راضی هستند نه نانواها و نه کارخانهداران.
سطح تکنولوژی صنعت آرد ایران نسبت به دنیای امروز در چه وضعیتی قرار دارد؟
ایران از لحاظ سطح تکنولوژی، کارآمدی و داشتن نیروهای کار متخصص در صنعت آرد جزو 10کشور اول دنیا محسوب میشود. در حال حاضر بهروزترین ماشینآلات در کشور ما وجود دارد و امکان تولید انواع آرد نیز هست اما دخالتهای دولت باعث میشود که این صنعت آن طوری که بایسته و شایسته است از امکانات خودش استفاده کند. ترکیه تمام بازارهای آرد عراق و افغانستان را گرفته در صورتی که من فکر میکنم با تکنولوژی خوبی که در ایران وجود دارد میتوانیم به راحتی بسیاری از آرد کشورهای منطقه را تامین کنیم. من تمام کارخانههای تولید آرد کشورهای مختلف دنیا را دیدهام و به صراحت میتوانم عنوان کنم که کشور ما در سطح تکنولوژی مدرن و البته نیروی متخصص جزو 5 کشور اول دنیاست. کما اینکه در تمام مجامع بینالمللی آسیابانی نام ایرانیها به خوبی میدرخشد.
اگر دولت میخواهد در حوزه گندم یا آرد هزینه کند، بهتر است این هزینهها را در احداث زیرساختهای مناسب در زراعت خرج کند. زیرا آبیاری زمینهای زراعی ایران همگی به روش سنتی است و اگر دولت این سرمایههای هنگفت را در زمینه زیرساختهای مدرن آبیاری هزینه کند قطعا تولید گندم کشور هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ کیفی وضعیت فوقالعاده پیدا خواهد کرد. اگر دولت 4.2میلیارد دلار را در مدرنیزه کردن زراعت کشور بکار گیرد، فکر نمیکنم که در سالهای آتی نیازی به واردات گندم، برنج یا جو داشته باشیم و ما مجبور نیستیم سالانه 15میلیون تن غلات وارد کشور کنیم.
ظرفیت نصب شده صنعت آرد در کشور چقدر است و چه میزان از ظرفیت آن در حال حاضر به کار گرفته میشود؟
ظرفیت ماشینآلاتی که در ایران نصب شده حدود 20میلیون تن است و حدود 13میلیون و 500 هزار آن در حال حاضر به کار گرفته میشود و در اطراف ما کشورهایی مثل سوریه، عراق و افغانستان جزو بزرگترین واردکنندگان آرد در دنیا هستند. اما به دلیل نبود یک سیاست درست اقتصادی و هزینهکردن و سوبسید دادن به جای اینکه راههای منطقی برای گرفتن بازارهای منطقه بهوجود بیاوریم بخشی از آرد کشور ما ممکن است به کشورهای منطقه قاچاق شود و این موضوع به هیچ عنوان خوب نیست. ما باید کشت را توسعه دهیم تا بتوانیم گندم را به اندازه نیاز و مصرف کشور تولید کنیم. تا پایان دوره ریاستجمهوری خاتمی ما علاوه بر اینکه مصرف خودمان را تامین میکردیم امکان صادرات آرد و گندم از محل گندمهای داخلی وجود داشت. علاوه بر آن کشورهای قزاقستان، روسیه و اوکراین بزرگترین صادرکنندگان گندم هستند و ما اگر بتوانیم زیرساختهای لازم را سرمایهگذاری کنیم میتوانیم یکی از صادرکنندگان گندم یا حتی آرد باشیم.
