کمبود خدمات تخصصی برای اطفال

۱۳ مهر ماه بود که خبر افتتاح بیمارستان فوق تخصصی کودکان حکیم در رسانهها منتشر شد. این خبر در حالی به انتشار رسید که زنگ خطر کمبود پزشک متخصص اطفال دیرزمانی است که در کشور به صدا درآمده است. در واقع ساخت بیمارستان تنها میتواند یک مرحله از تامین نظام سلامت برای کودکان باشد و مراحل مهمتر آن اعم از تجهیزات پزشکی تامین کادر درمان مجرب و البته تامین داروهای مورد نیاز نیز باید مد نظر قرار بگیرد.
تعادل|
۱۳ مهر ماه بود که خبر افتتاح بیمارستان فوق تخصصی کودکان حکیم در رسانهها منتشر شد. این خبر در حالی به انتشار رسید که زنگ خطر کمبود پزشک متخصص اطفال دیرزمانی است که در کشور به صدا درآمده است. در واقع ساخت بیمارستان تنها میتواند یک مرحله از تامین نظام سلامت برای کودکان باشد و مراحل مهمتر آن اعم از تجهیزات پزشکی تامین کادر درمان مجرب و البته تامین داروهای مورد نیاز نیز باید مد نظر قرار بگیرد.
اما مساله اینجاست که مسوولان ما فقط به دنبال وارونه جلوه دادن حقایقی هستند که در بطن جامعه در جریان است. از سوی دیگر ساخت یک بیمارستان فوق تخصص در تهران شهری که حداقلهای لازم را برای رسیدگی به کودکان دارد نمیتواند چندان کار خاصی به شمار بیاید چرا که در اکثر شهرها و استانهای کشور کودکان از داشتن یک بیمارستان فوق تخصصی مختص به خود محروم هستند و البته که حتی نبود پزشک متخصص کودک در بسیاری از شهرها به وضوح دیده میشود. همین چند روز پیش بود که ۶ نوزاد در یک بیمارستان در شهرکرد جان خود را از دست دادند. هر چند که گفته شد این موضوع هیچ ربطی به عدم رسیدگی و کمبود امکانات در بیمارستان نداشته است اما نمیتوانند منکر این قضیه شد که نبود پزشک متخصص اطفال در بیمارستانها به خصوص بیمارستانهای دولتی یکی از چالشهایی است که خانوادهها با آن دست و پنجه نرم میکنند.
در واقع به گواه اظهارنظر بسیاری از مسوولان استانی کمبود پزشک متخصص به خصوص در حوزه اطفال یکی از چالشهایی است که اکثر شهرها و استانهای کشور با آن مواجهاند. امری که از نظر مسوولان حوزه بهداشت و درمان گویا چندان مهم به نظر نمیرسد که تاکنون هیچ راهکاری برای رفع آن در نظر نگرفتهاند و همچنان بر همان روال سابق از بهبود وضعیت بهداشتی و درمانی کشور حرف میزنند. از سوی دیگر در تمام این سالها اگر اتفاق مثبتی در حوزه درمان کودکان رخ داده به مدد انجمنهای خیریه و خیرینی بوده که در این زمینه فعالیت داشتهاند. از ساخت بیمارستان گرفته تا تامین دارو و ...
نبود دارو برای کودکانی که به بیماریهای خاص مبتلا هستند هم یکی دیگر از مشکلاتی است که خانوادهها با آن دست به گریبانند هر چند که به نظر رییس دولت عمر دست خداست و دارو هم بالاخره در کشور تولید میشود اما دردی که این کودکان به دلیل نبود دارو تحمل میکنند چیزی نیست که در حد توان روحی و روانی آنها باشد. کودکان مبتلا به SMA کودکان مبتلا به بیماری پروانهای و حتی کودکان هموفیلی و سرطانی هر از گاهی با نبود دارو مواجه میشوند و این معضل ارمغانی جز درد و ناراحتی برای آنها نداشته و ندارد.
برخی شهرها تنها یک پزشک متخصص اطفال دارند
اگر به گزارشهایی که از شهرهای مختلف در حوزه بهداشت و درمان منتشر میشود نگاهی بیندازیم متوجه میشویم که بسیاری از شهرها از کمبود پزشک متخصص اطفال رنج میبرند بهطور مثال گیلانغرب بر اساس اخبار رسمی تنها یک پزشک متخصص اطفال دارد. در شهرهای دیگر مانند سمنان و ... نیز این وضعیت حکمفرماست. این در حالی است که بنا بر اظهار مرکز پژوهشهای مجلس از سال ۹۶ تاکنون میزان فارغالتحصیلان متخصص اطفال در کشور به زیر یک درصد رسیده است و از طرف دیگر هم مساله مهاجرت پزشکان نیز به ماجرای کمبود متخصص اطفال در کشور دامن زده است.
بیتوجهی برنامه توسعه هفتم به کمبود پزشک متخصص
بهراد محمدی، کارشناس حوزه درمان در این باره به «تعادل» میگوید: متاسفانه همه شواهد حاکی از این مساله است که زیرساختهای درمانی برای افزایش جمعیت در کشور آماده نیست. ما وقتی با کمبود پزشک متخصص اطفال در کشور مواجه هستیم چطور میخواهیم سلامت نوزادانی را که به دنیا میآیند تضمین کنیم. همین الان در اکثر بیمارستانهای دولتی حتی در تهران هم متخصص اطفال نداریم چه برسد به شهرستانها و شهرهای دور افتاده.
او میافزاید: تمام این اتفاقات در حالی رخ میدهد که در برنامه هفتم توسعه هیچ توجهی به کمبود پزشک متخصص در کشور نشده است. نه تنها در حوزه اطفال که در تمامی حوزهها این معضل نادیده گرفته شده و خود نشان میدهد که موضع دولت در برابر این کمبودها چیست.
محمدی در بخش دیگری از سخنان خود میگوید: نسخه اولیه برنامه هفتم که منتشر شد انتظار میرفت تا پایان اجرای سند، افزایش ظرفیت رشتههای تخصصی راهگشای مشکل کمبود پزشک متخصص در کشور باشد. در این نسخه به صورت صریح بیان شده بود که ظرفیت رشتههای تخصص پزشکی سالانه ۲۵ درصد افزایش یابد. اما در نسخه نهایی، که در پایان خرداد ماه توسط سازمان برنامه و بودجه منتشر شد، زاین بخش بهطور کامل حذف شده است. و عبارت مبهم و غیر استاندارد «نسبت دستیاران تخصصی و متخصصین بالینی به پزشکان عمومی حداقل به یک برسد.» جایگزین آن شده است. عبارتی که تفسیر پذیر بوده و با توجه به عدم انتشار شفاف تعداد پزشکان فعال در کشور توسط وزارت بهداشت، قابلیت تبدیل به محل نزاع بین این وزارتخانه و نهادهایی که به دنبال ارتقا دسترسی عادلانه مردم به پزشک هستند را خواهد داشت.
تختهای بیمارستانی برای کودکان بسیار کم است
هانیه مشوق، پزشک عمومی نیز در این باره به «تعادل» میگوید: بحث کمبود تختهای بیمارستانی برای کودکان مساله این نیست که مربوط به امروز و دیروز باشد. بسیاری از شهرهای کشور سالهاست که از این معضل رنج میبرند اما وقتی ما در مورد افزایش جمعیت صحبت میکنیم باید شرایط این افزایش را هم در جامعه فراهم کنیم. مادامی که همهچیز حول محور فرزندآوری باشد و توجهی به زیرساختهای مورد نیاز این امر نشود نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که قانون جوانی جمعیت با موفقیت اجرایی شود.
او میافزاید: متاسفانه دولتمردان گمان میکنند همهچیز را میشود با دستور و صدور ابلاغیه حل و فصل کرد در حالی که بسیاری از مسائل نیاز به تلاش برای بهبود وضعیت هم دارد. در حالی که ما با کمبود چشمگیر پزشک متخصص اطفال در کشور مواجه هستیم در حالی که طبق آمارهای رسمی سالانه ۱۰ هزار نفر از کادر درمان کشور مهاجرت میکنند تنها ساخت بیمارستان مخصوص کودکان نمیتواند مشکل گشا باشد. همانطور که کودک نیازمند آموزش، مسکن، خوراک و ... است درمان نیز یکی از نیازهای اساسی در این زمینه است که نباید نادیده گرفته شود.
این پزشک عمومی در بخش دیگری از سخنان خود به مساله دارویی کودکان اشاره میکند و میگوید: متاسفانه نه تنها در زمینه کودکان با کمبود پزشک متخصص و فوق تخصص مواجه هستیم که متاسفانه برای تامین داروی کودکان مبتلا به بیماریهای خاص نیز معضلات زیادی وجود دارد. هر چند که وزارت بهداشت و درمان و سازمان غذا و دارو همیشه این مشکلات را منکر شدهاند اما هر از گاهی حضور خانوادهها در برابر این سازمانها به نشانه اعتراض نشان میدهد که وضعیت دارویی اطفال هم در کشور چندان خوب نیست.
روزهایی که فقط در تقویم هستند
همین هفته گذشته بود که روز کودک در کشور را گرامی داشتند. مانند بسیاری از روزهای دیگر که مسوولان فرصتی پیدا میکنند تا در مورد موضوعی که شاید در طول سال حتی به آن فکر هم نمیکنند مسائلی را مطرح و وعدههایی را داده و البته با شعارهایی دهان پر کن آن را به پایان برسانند. روز کودک هم از آن دست روزهایی است که تنها به نشان دادن چند برنامه کودک خارج از کنداکتور از تلویزیون و شاید پخش یک فیلم و ... منتهی میشود امسال البته بازدید رایگان از برج میلاد نیز به این هبههای دولتی اضافه شده بود اما مساله اینجاست که وقتی به مسائل عمیقتر در مورد کودکان نیازها و کمبودهای آنها در جامعه میرسیم مسوولان چقدر میتوانند موفق عمل کنند. مساله کمبود دارو، نبود پزشک متخصص یعنی مسائلی که با جان کودکان سر و کار دارند چیزی نیست که بتوان بدون توجه از کنار آن عبور کرد یا تنها به دادن وعدههایی عملی نشدنی اکتفا کرد. اگر قرار باشد ما قانون جوانی جمعیت را اجرایی کنیم بیش از همه به کودکانی سالم نیاز داریم که بتوانند در آینده این سرزمین نقش
پر رنگی داشته باشند. کودکی که از کوچکترین امکانات دارویی و درمانی محروم است چطور میتواند آینده ساز سرزمینی باشد که در آن متولد میشود. بیتوجهی مسوولان به این موارد بسیار حیاتی میتواند در آیندهای بسیار نزدیک تبدیل به معضلی لاینحل برای جامعه شود. انکار کمبودها نمیتواند راهحل مناسبی برای رفع آنها باشد بلکه پذیرش این کمبودها و تلاش برای رفع آنهاست که باعث میشود اهداف تعریف شده برای جوانی جمعیت در کشور به نتیجهای مطلوب برسد.
