تحریک بی‌اعتمادی اجتماعی اشتباه است

۱۴۰۲/۰۶/۰۸ - ۰۲:۴۵:۱۴
کد خبر: ۲۱۴۲۱۹
تحریک بی‌اعتمادی اجتماعی  اشتباه است

گلی ماندگار|

زمانی که روحانی بر مسند ریاست دولت بود بارها و بارها از تاب‌آوری مردم در برابر مشکلات تقدیر و تشکر می‌کرد. اما این مساله باعث نشد تا مسوولان به این نتیجه برسند که ممکن است جایی این تاب‌آوری به مطالبه‌گری تبدیل شود و آنها توان پاسخگویی به موقع را نداشته باشند. مساله اینجاست که هر نسل دیدگاه‌های خواص خود در مورد حقوق شهروندی و مطالبه‌گری و... را دارد.

نسل تازه ایران دیگر با آن نسلی که در سکوت با مشکلات کنار می‌آمد و دم بر نمی‌آورد کاملا فرق کرده است. الان دیگر نسل تازه می‌داند اصل ۳۷ قانون اساسی بر تحصیل رایگان برای تمامی افراد جامعه تاکید دارد،به خوبی می‌داند که برخورداری از رفاه نسبی جزو حقوق شهروندی است و این را دریافته که ارایه خدمات بهداشت و درمانی مناسب به مردم وظیفه‌ای است که قانون بر دوش وزارت بهداشت و درمان گذاشته است.

در واقع آشنایی این نسل با حقوق شهروندی خود بیش از نسل‌های قبلی است و همین مساله باعث شده تا تاب‌آوری در نسل‌های قبلی به مطالبه‌گری در نسل‌های تازه بدل شود. مساله اینجاست که دیگر مسوولان نمی‌توانند برای اینکه رای بیشتری به دست بیاورند وعده بدهند و بعد هم وعده‌ها را فراموش کنند. نسل کنونی جامعه به دنبال اجرایی شدن تک تک وعده‌هایی است که مسوولان در هنگام انتخابات به آنها داده‌اند. نسل کنونی دیگر با صدای آژیر قرمز و پناهگاه و... غریبه است. او دسترسی به اطلاعات دارد. او دهکده جهانی را به خوبی می‌شناسد و می‌داند که مردم در هر کجای دنیا در چه شرایطی زندگی می‌کنند. نسل کنونی از داشته‌های زیست محیطی و طبیعی و ... موجود در کشور آگاه است.

او می‌داند از بین بردن محیط زیست چه عواقبی دارد و به خوبی می‌داند وقتی می‌گویند ایران سرزمینی خشک است از چه سخن می‌گویند. اما مساله اینجاست که مسوولان چقدر این نسل کنونی را باور دارند و صدای مطالبه‌گری آنها را می‌شنوند. با نسل کنونی نمی‌توان دستوری برخورد کرد. نمی‌توان استاد دستوری به کرسی دانشگاه اضافه کرد و از آنها خواست که سر کلاس درسی بنشینند که می‌دانند استادش درجه علمی لازم را برای ارایه آن درس ندارد. همان اتفاقی که برای مجری تلویزیون در دانشگاه شریف افتاد. نسل کنونی پرسشگری می‌کند و مسوولان باید در مقابل این پرسشگری پاسخگو باشند.

بی‌توجهی به خواست‌های نسل جوان کنونی آنها را عاصی می‌کند. دیگر از تاب‌آوری نسل‌های دهه ۵۰ و ۶۰ خبری نیست. از بی‌تفاوتی دهه ۷۰ هم نشانه‌ای باقی نمانده است. هر چه هست مطالبه‌گری نسل‌های دهه ۸۰ و ۹۰ است که می‌خواهند آن‌گونه که شایسته‌شان است زندگی کنند. آنها می‌دانند در سرزمینی به دنیا آمده‌اند که منابع طبیعی زیادی دارد. آنها می‌دانند وعده آوردن پول نفت بر سر سفره‌هایشان با یارانه ۳۰۰ هزار تومانی در ماه اتفاق نمی‌افتد. آنها می‌دانند برخورداری از حداقل‌های رفاه اجتماعی در جامعه چه شرایط و آدابی دارد.

آنها برای احقاق حقوق دوستان معلولشان که از حداقل‌های رفاهی هم برخوردار نیستند تلاش می‌کنند. نسل تازه این سرزمین دیگر در دایره محدودیت‌ها و ممنوعیت‌ها زندگی نمی‌کند. او با دنیای آزاد آشنا شده و از قوانین و قواعد جامعه داری سر در می‌آورد و به خوبی می‌تواند مسوولان ناکارآمد را به چالش بکشد. 

    مطالبه‌گری فرصت طلایی است نه تهدید

مصطفی اقلیما، پدر علم روانکاوی در ایران و جامعه‌شناس به «تعادل» می‌گوید: بر خلاف آن چیزی که برخی از مسوولان تصور می‌کنند مطالبه‌گری نسل جوان تهدید نیست بلکه یک فرصت طلایی است که باید به نفع جامعه از آن استفاده کرد. نسلی که مطالبه‌گری می‌کند در واقع پویایی دارد. یعنی می‌خواهد وطن خود را به بهترین شکل ممکن بسازد. یعنی در برابر مشکلات بی‌تفاوت نیست و برای به دست آوردن خواسته‌هایش روحیه مطالبه‌گری دارد. این نسل می‌تواند آینده درخشانی را برای ایران رقم بزند اگر از سوی مسوولان شناخته شود، درک شود و از همه مهم‌تر به کار گرفته شود. ما دیگر به یک سری جوان احساساتی که به دنبال رویای خوشبختی هستند طرف نیستیم. این نسل با علم روز دنیا آشنایی دارد. این یک فرصت است که باید به نفع جامعه از آن بهره‌برداری کنیم.

او می‌افزاید: وقتی از فرار مغزها و مهاجرت نخبه‌ها حرف می‌زنیم به این دلیل است که آنها امکان بروز و ظهور در جامعه خود پیدا نمی‌کنند برای همین ترجیح می‌دهند در جایی دیگر به اهداف شخصی زندگی خود دست پیدا کنند. در حالی که اگر این افراد در جامعه خود مورد توجه قرار بگیرند نه تنها برای رسیدن به اهداف شخصی خود تلاش می‌کنند که هدف‌های جمعی هم برایشان با ارزش و اهمیت بوده و برای رسیدن به آنها نیز تلاش می‌کنند. 

اقلیما در بخش دیگری از سخنان خود می‌گوید: بر خلاف نسل‌های قبل که مطالبه‌گری را تنها در خانواده دنبال می‌کردند و در جامعه همان تاب‌آوری را سرلوحه خود قرار می‌دادند این نسل بیش از همه از جامعه از نظام سیاسی و اجتماعی طلب می‌کند. در واقع نسل جوان به دنبال احقاق حقوقی است که معتقد است از پدر و مادر او دریغ شده است. همان حقوق شهروندی که در قانون به آن اشاره شده اما در عمل چندان به آن بها داده نشده است. 

   بروز نوزایی فکری در جامعه

امان‌الله قرایی استاد جامعه‌شناسی نیز در این باره به «تعادل» می‌گوید: اکنون یک نوزایی فکری در جامعه ایجاد شده که جوانان را به سمت خودمختاری یا خردگرایی هدایت می‌کند. این نسل به واسطه دانشی که دارد سنت خواهی و سنت گرایی را پشت سر گذاشته است و اطاعت کورکورانه از آداب و رسوم قدیمی برایش معنایی ندارد. 

او می‌افزاید: از سوی دیگر این نسل فرزندان همان نسلی هستند که پیوسته بر این باورند چون در برابر بسیاری از مشکلات سکوت کرده‌اند نتوانسته به حقوق خود در خانواده یا جامعه دست پیدا کنند به همین خاطر همیشه به فرزندانشان این نکته را گوشزد کرده‌اند که از حقوق حقه خودشان کوتاه نیایند همین مساله باعث شده که نسل امروز بر خلاف نسل‌های گذشته مطالبه‌گری بیشتری داشته باشد. 

این جامعه‌شناس در بخش دیگری از سخنانش می‌گوید: حالا دیگر تقدیر برای جوانان امروزی معنا و مفهومی ندارند. آنها بر این باور هستند که باید آینده خود را با تلاش بسازند و باید در این راه از تمام نیرو و امکانات استفاده کنند و البته از مسوولان نیز بخواهند که این امکانات را در اختیار آنها بگذارند. آنها دیگر با حرف‌های زیبا سر کیف نمی‌آیند بلکه این عمل است که آنها را مجذوب خود می‌کند. 

   دامن زدن به بی‌اعتمادی اجتماعی  اشتباه است

قرایی با اشاره به وعده‌هایی که داده می‌شود و اجرایی نمی‌شود می‌گوید: نسل جوان دیگر پذیرای این مسائل نیست. در واقع وقتی چنین اتفاقی در جامعه رخ می‌دهد بی‌اعتمادی اجتماعی به وجود می‌آید. مسوولان باید در نظر داشته باشند که دامن زدن به این بی‌اعتمادی اشتباه محض است. جوانان به دنبال اجرایی شدن وعده‌هایی هستند که از زبان مسوولان می‌شنوند پس باید وعده‌هایی داده شود که امکان اجرایی شدن داشته باشند وگرنه باعث بی‌اعتمادی می‌شود. 

او می‌افزاید: نکته مهم دیگر شنیدن صدای این نسل است. دانستن خواست‌هایی که این نسل دارد می‌تواند در پیشبرد اهداف جامعه بسیار تاثیرگذار باشد. باید از در دوستی با این نسل وارد شد. برخوردهای قهرآمیز و دستوری دیگر قابلیت اجرایی خود را از دست داده‌اند. به همین خاطر است که عده کثیری از این نسل بر ماندن و ساختن بیشتر از رفتن تاکید دارند.

    خاستگاه نسل مطالبه‌گر امروز  طبقه متوسط نیست

محمدعلی الستی، جامعه‌شناس ارتباطات و استاد دانشگاه نیز در این باره به عصر ایران گفت: نسل جدیدی که قبل از انقلاب با آن مواجه بودیم نسلی بود که از طبقه متوسط شکل و خط می‌گرفت و یک سری اصالت‌هایی را با خود همراه داشت. نه آنقدر فقیر بود که به خاطر فقر از اخلاق چشم بپوشد و نه آنقدر ثروتمند که ثروت برای آنها فساد به وجود بیاورد.

نسل متوسط نسلی است که فرصت مطالعه داشت و دارای تعهدات اخلاقی بود. اما امروز نسل جدید ما که مطالبه‌گر است از طبقه متوسط برنخاسته؛ چرا که طبقه متوسط در جامعه ما از بین رفته یا درحال محو شدن است. نسل جدید امروز آمیزه‌ای از طبقه ضعیف است که طبیعتاً خشونت خاص خودش را دارد و به راحتی در مورد خیلی از مسائل انعطاف نشان نمی‌دهد و نمی‌پذیرد و نسبت به بسیاری از زنجیره‌های تعهد و اخلاق نیز فاصله گرفته است.

به همین خاطر است که در مطالبه‌گری این نسل بارقه‌هایی از خشونت هم دیده می‌شود. به هر حال شنیدن صدای این نسل می‌تواند کمک بزرگی به پیشرفت جامعه باشد. این نسل باید مورد توجه قرار گیرد. آنها از دانش کافی برخوردار هستند اما زبان بیان این دانش را به درستی یاد نگرفته‌اند.

 

ارسال نظر