خانواده‌های ایرانی مصنوعی شده‌اند

۱۴۰۲/۰۵/۲۴ - ۰۲:۵۰:۱۶
کد خبر: ۲۱۳۰۰۸
خانواده‌های ایرانی مصنوعی شده‌اند

معنای خانواده در کشور ما بسیار تغییر کرده است. مساله اینجاست که تا قبل از این زندگی کردن افراد زیر یک سقف به آنها مفهوم خانواده می‌بخشید چرا که با تمام کمی و کاستی‌های موجود افراد ارتباط عاطفی مناسبی با یکدیگر داشتند.

جایگاه افراد در خانواده مشخص بود. پدر به عنوان ستون اصلی خانواده بود و ساعت‌های مشخصی را بیرون از خانه کار می‌کرد و مادر وظیفه رسیدگی به امور خانه را داشت. در ساعاتی از روز هم همه اعضای خانواده با هم در خانه جمع می‌شدند و ارتباط‌ها بسیار معنادار بود.

اما با تغییر سبک زندگی که البته بیشتر اجبار باعث به وجودآمدن این تغییر شد دیگر خانواده معنای واقعی خود را از دست داد. در حال حاضر خانواده‌های ایرانی بیشتر مصنوعی هستند تا واقعی. افزایش مشکلات اقتصادی، کاهش متراژخانه‌ها، افزایش ساعات دور بودن والدین از فرزندان به دلیل مشکلات معیشتی و... همه وهمه دست به دست هم داده‌اند تا خانواده از درون تهی شود. در حال حاضر دیگر پدر به تنهایی نمی‌تواند تنها نان آور خانواده باشد ضمن اینکه مجبور است ساعات بیشتری را کار کند تا از پس هزینه‌های زندگی بربیاید. برای اینکه چرخ زندگی بچرخد بسیاری از مادرها هم مجبور به کار کردن بیرون از خانه هستند.

این افزایش سرسام آور هزینه‌ها باعث شده افراد نه تنها ساعات کمتری را در خانه کنار هم بگذرانند که حتی این ساعات هم پر از تنش و عصبانیت‌های ناشی از مشکلات زندگی باشد. مساله مهم‌تر اینکه وقتی ما در مورد ازدواج جوانان و فرزند آوری صحبت می‌کنیم باید به این مسائل به گونه‌ای ریشه‌ای نگاه کرده و آنها را مورد بررسی قرار بدهیم. نمی‌توانیم بدون در نظر گرفتن شرایط اقتصادی از جوانان انتظار داشته باشیم ازدواج کنند و در نهایت هم به فکر  فرزند آوری باشند در حالی که هیچ کدام از حداقل‌های رفاهی را برایشان فراهم نکرده‌ایم.

 از سوی دیگر وقتی فضای خانه‌ها به زیر ۵۰ متر رسیده است حتی روابط عاطفی بین زوجین به علت نداشتن حریم خصوصی و وجود بچه‌ها با مشکل مواجه می‌شود. اینها مسائلی است که باید در بحث جوانی جمعیت به آن توجه کرد. متاسفانه نداشتن حریم خصوصی زوجین باعث بروز سردی در آنها می‌شود این مساله باعث بروز اختلافات زناشویی شده و حتی ممکن است به طلاق ختم بشود. مسائل اجتماعی خانواده‌ها را نمی‌توان با یک قانون و تبصره حل و فصل کرد. این کار نیاز به سال‌ها تحقیق و از همه مهم‌تر انجام کارهای عملی دارد.

ما وقتی از خانواده صحبت می‌کنیم دیگر نمی‌توانیم با اطمینان از پیشوند «کانون گرم» استفاده کنیم. چرا که به خوبی می‌دانیم شرایط حاکم بر جامعه به گونه‌ای شده است که اکثر خانواده‌ها در شرایط دشواری به سر می‌برند و آنچه بیش از همه در بسیاری از خانه‌ها جریان دارد بحث و جدل در مورد مسائل اقتصادی است. خانواده وقتی در معرض فشارهای روانی ناشی از مشکلات اقتصادی قرار می‌گیرد تا مرز از هم پاشیدگی پیش می‌رود.

دیگر فرزند مانعی برای جدایی زوجین از یکدیگر نیست. بسیاری از خانواده‌ها حتی با داشتن ۲ یا ۳ فرزند از هم می‌پاشند و در بسیاری از موارد وقتی دلایل این ازهم‌پاشیدگی مطرح می‌شود مشکلات اقتصادی همیشه بیش از دیگر مشکلات به چشم می‌آیند. ما نمی‌توانیم افزایش طلاق را در شرایطی که قیمت هر نان به ۱۰ هزار تومان رسیده باز هم به گردن ماهواره بیندازیم. ما نمی‌توانیم بالا رفتن سن ازدواج را وقتی حداقل هزینه برای تشکیل یک زندگی یعنی رهن خانه و خرید وسایل مورد نیاز به بیش از صدها میلیون تومان نیاز است به سختگیری خانواده‌ها و جوانان در زمینه ازدواج نسبت دهیم. باید بپذیریم یکی از پاشنه‌های آشیل مشکلات در خانواده‌های ایرانی مساله معیشت و اقتصاد است.

 

ارسال نظر