تک عکسِ مسکن
1- اگر از نشت قطرهچکانی دادههای مرتبط با بازار مسکن و تشتت آماری در همین محدوده کوچک بگذریم، از نتیجهگیریهای مثبت از تصویرهای لحظهای از بازار مسکن نمیتوان گذشت.
چه آنکه این نتیجهگیریها نه تنها افکار عمومی را از شرایط حاکم بر بازارها و از جمله بازار مسکن منحرف نمیکند و به عبارت دیگر، نه تنها در مردم خوشبینی ایجاد نمیکند و شوری نمیافزاید که آنها را نگرانتر و نسبت به آینده بدبینتر میکند.
2- در روزهای آخر تیرماه سال جاری، محمدرضا فرزین، رییس کل بانک مرکزی در جلسهای به طور کلی از کاهش قیمت مسکن به واسطه سیاستهای اجرا شده توسط این نهاد خبر داد. چند روز بعد، مشاور وزیر راه میزان این افت قیمت را 3.8 درصد اعلام کرد.
دیروز اما در نشست برخی از مسوولان اقتصادی کشور با رییس دولت سیزدهم، افت قیمت مسکن در تیرماه سال جاری نسبت به خردادماه 2.2 درصد به او گزارش شد. این در حالی است که از نظر کارشناسان مسکن، تغییرات ماهانه شاخصهای کلیدی مسکن یک تصویر لحظهای از تحولات این بازار به شمار میروند و معنادار نیستند و به همین علت، دستیابی به تحلیلی دقیق، مستلزم رصد و بررسی آمارهای فصلی یا نقطه به نقطه است.
3- در شرایطی که دوره انتظار برای دستیابی به مسکن در ایران به بیش از 100 سال رسیده است و ساخت مسکن نیز معمولا 18 تا 24 ماه زمان میبرد و جستوجوی خانه برای خرید یا حتی اجاره حدود یک ماه طول میکشد و اساسا مقوله مسکن در ذهن خانوار و افکار عمومی به عنوان یک مقوله زمانبر و طولانی مدت حک شده و نیازمند برنامهریزیهای بلندمدت نیز هست.
بزرگنمایی افتهای اندک ماهانه از سوی مسوولان دولتی چه خاصیت یا اثری میتواند داشته باشد؟ این در حالی است که بر اساس آمارهای رسمی منتشر شده، از ابتدای سال 1401 تا آذرماه سال گذشته، متوسط قیمت مسکن در شهر تهران بیش از 37 درصد رشد داشته است. یا از فروردین سال 1397 تا آخر آذرماه سال 1401 که آمارهای رسمی وجود دارند، متوسط قیمت هر مترمربع مسکن در شهر تهران حدود 860 درصد رشد را تجربه کرده.
اینها در حالی است که بهرغم حبس آمارهای رسمی در بانک مرکزی و مرکز آمار ایران، برآوردهای برخی از کارشناسان مسکن نشان میدهد، طی7 ماهه پس از آذر 1401 متوسط قیمت مسکن در شهر تهران 100 درصد افزایش داشته و به این ترتیب از حدود متری 48 میلیون تومان به متری 96 تومان افزایش یافته است. حالا در چنین شرایطی، آیا کاهش 2 درصدی قیمت مسکن معنادار است؟ مسوولانی که چنین آماری را به رییسجمهور ارایه میکنند، چه هدفی دارند؟
آیا میخواهند چنین القا کنند که وضعیت اقتصاد رو به بهبود است؟ در این صورت باید پرسید، آیا میتوان با اتکا به آمارهای یک ماهه چنین نتیجهای گرفت؟ آیا آمار روند قیمت مسکن طی دو سال گذشته نیز به رییسجمهور گزارش شده است؟ آیا روند قیمت مسکن طی 8 ماهه اخیر برای او تشریح شده است؟ در این حال، بهتر نیست ارکان دولت درباره عملکرد خود در کنترل تورم و نظم مالی گزارش بدهند؟ اینکه تا چه حد توانستهاند از هزینههای دستگاه متبوع خود کم کنند تا بلکه قدری از کسری بودجه دولت کاهش یابد و در پی آن خلق نقدینگی کمتر صورت گیرد؟