متاسفانه در شرایطی که حتی دولتمردان و جریانات مخالف برجام هم امروز متوجه شدهاند که بدون احیای برجام و حل مشکل FATF نمیتوانند گامی روبه جلو بردارند، هستند افرادی که اتیکت کارشناس را بر خود میزنند اما برخلاف منافع ملی ایرانیان از بیاثر بودن تحریمها و FATF صحبت میکنند.
حتی کسانی که در گذشته ادعا میکردند، مشکلات کشور ربطی به تحریمها ندارد و ناکارآمدی مدیران را تاثیرگذر میدانستند و اعلام میکردند، اگر با دولت جوان انقلابی روی کار بیایند، معضلات را پشت سر میگذارند، کارنامه مشخص خود را در اقتصاد و مدیریت ایران ثبت کردهاند. عملکرد این جریانات برای عموم ایرانیان روشن شده و حنایشان دیگر برای ایرانیان رنگی ندارد. حتی خود این افراد و جریانات هم به این صرافت افتادهاند که برای اصلاح روابط بینالملل باید کاری انجام بدهند.
مبتنی بر این رویکرد است که از سرگیری روابط با عربستان و سایر کشورهای منطقهای در دستور کار قرار گرفته و برنامهریزی برای احیای برجام هم با جدیت بیشتری انجام میشود. حتی محمد مخبر، معاون اول رییسجمهوری در مراسم افتتاحیه صنعت گاز صراحتا گفت که ایران میلیاردها دلار نفت و گاز دارد، اما نمیتواند از این سرمایهها استفاده کند. او گفت که باید سرمایهگذاری خارجی جذب شود و بخش خصوصی به میدان بیاید. مشخص است تا زمانی که مشکل FATF و تحریمها حل نشود، سرمایهگذاران خارجی راهی ایران نمیشوند و سرمایههای خود را به کار نمیگیرند.
در همین نمایشگاه نفت و گاز، با اینکه در ظاهر برخی شرکتهای روسی و چینی حضور داشتند، اما هیچ کدام از این شرکتها، شرکتهای معتبر چینی و روسی نبودند. تنها شرکتهای دسته 2 و دسته 3 این شرکتها در ایران حضور داشتند. چرا که چینیها و روسها و اساسا هر کشوری در دنیا میداند که بدون حل تحریمها و بهبود نقل و انتقالات بانکی نمیتوان در صحنه اقتصادی کار کرد. قاعدتا همه کارشناسان معتقدند که مقدمه حل و فصل مشکلات اقتصادی کشور، حل معضلات بینالمللی و پایان دادن به تحریمهای اقتصادی است.
تا زمانی که این معادلات مهم در اقتصاد ایران حل نشود، نهایتا میتوان در حد «بقا» اقداماتی را صورت داد اما در مسیر رفاه و توسعه نمیتوانم کاری کرد. یعنی در زمان تحریم، فقط میتوان نفت حداقلی به فروش رساند، رشد اقتصادی صفر درصدی یا منفی داشت، تورم 70 درصدی را تجربه کرد و نهایتا این وضع باعث میشود تا اغلب نیروهای متخصص، کیفی و فنی کشور مهاجرت کنند و سرمایههای مادی و معنوی کشور تضعیف شود. این واقعیتها هم دیگر نیاز به سند و دلیل ندارد. تنها افرادی که خود را به خواب زده باشند در برابر این واقعیتها موضعگیری میکنند. در حد فاصل سالهای منتهی به سال 93 در دولت روحانی، زمانی که خبر یک توافق موقت رسانهای شد، (بدون اینکه حتی تحریمها لغو شوند) دیدیم که فضای اقتصادی کشور آرام شد و مردم دیگر سراغ خرید ارز و سکه و رمزارز نرفتند و منابع به بانکها بازگشت.
در این بازه زمانی، رشد اقتصادی کشور از یک الی 2 درصد به بیش از 12 درصد در سال 95 رسید. این واقعیتهای عریان اقتصاد ایران است که نمیتوان آن را انکار کرد. خوشبختانه بیانیه گروه 7 بیانیه خوبی بود؛ آنجا بر احیای برجام تاکید شد. به نظر میرسد، فضای مذاکراتی در حال احیا شدن است. رهبری انقلاب هم از انعطاف در حوزه سیاست خارجی صحبت کردند که میتواند دریچهای برای شورای عالی امنیت ملی برای ورود به دور تازه مذاکرات باشد.
بنابراین اصل مذاکره امروز غیرقابل انکار است؛ همان طور که تاثیر تحریمها و fatf امروز غیرقابل انکار است. تنها افرادی که خود را به نشنیدن و ندیدن زده باشند این واقعیتها را انکار میکنند. تحریمها بدون تردید عامل اصلی در بروز مشکلات است، بدون پیوستن به fatf هم نمیتوان توقع داشت که با سایر کشورها روابط اقتصادی برقرار کرد. البته بهرغم همه این امور مبرهن، ممکن است باشند افراد و جریاناتی که تحریم را نعمت بدانند و محدودیت را گرهگشا!