مفهومسازی در راستای منافع ملی

رهبر انقلاب چند سال قبل یک بحث مبنایی را ذیل عنوان«عزت»، «حکمت» و «مصلحت» در حوزه سیاست خارجی مطرح کردند. گزارههایی که در حوزه دیپلماسی میتوانند منافع ملی را محقق کرده و زمینه دستیابی به دستاورد را فراهم سازند.
اصولا مفهومسازی یکی از ویژگیهای رهبران برجسته کشورهاست تا مفاهیمی را ساخته و آنها را تبیین کنند. این مفاهیم به بخشهای پایهای جامعه کمک میکنند تا درک درستی از سیاستگذاریهای کلان داشته باشند.
در واقع از طریق این مفهومسازی، مسیر روبه رو و نقشه راه کشور در بخشهای گوناگون نمایان میشود. رهبر انقلاب ابتدا این سه واژه را حدودا دو دهه قبل مطرح کردند و پس از آن مدتی بعد تلاش کردند، این مفاهیم را بازتر تشریح کنند. ایشان توضیح دادند وقتی از عزت صحبت میشود یعنی نفی دیپلماسی التماسی. التماسی که ممکن است هم در کلام و هم در محتوا متبلور شود. این گزارهها، نیازمند توضیح و تبیین بسیار است تا مشخص شود اصولا وقتی از دیپلماسی التماسی صحبت میکنیم یعنی چه؟ و مهمتر از آن التماس در کلام و در محتوا یعنی چه؟ به گمانم این گزارهها باید در سطوح علمی بررسی و تبیین شوند. تا مشخص شود مصلحت بر چه مبنایی است و چه کسی باید آن را بسنجد و آن را اجرایی کند. رهبری به صراحت اعلام کردند، مفهوم مصلحت به معنای انعطاف در موارد لازم است.
مانند مواردی که ما با سختی و صخره روبهرو میشویم. از آنجا که این گزاره با تقیه نظیرسازی شد، اهمیت بیشتری پیدا کرد. شیعیان در تقیه بر این اعتقادند که در شرایط سخت، ممکن است ناچار شد که در راستای مصلحت، دیدگاههای متفاوتی را در پیش گرفت. جالب اینجاست در یکی از درسهای ابتدایی دیپلماسی این مفهوم وجود دارد؛ میگویند «یک دیپلمات خوب به آنچه که میگوید عمل نمیکند، بلکه به آنچه نمیگوید؛ عمل میکند.» یعنی دیپلمات نباید هرچه را که به فکرش میرسد بر زبانش جاری سازد؛ بلکه تاکتیکهای متعددی وجود دارد که از طریق آن میتوانند از بیان منظور دقیق خود خودداری کنند. به عبارت روشنتر یک دیپلمات ابتدا صحبت نمیکند و بعد فکر کند، بلکه ابتدا فکر میکند بعد اظهارنظری میکند. تازه بیان طرح شده هم در راستای مصلحت و منافع ملی و امنیت ملی است.
بر این اساس معتقدم برای تشریح درست این گزارهها باید مقالههای متعددی نوشته شود تا موضوع دقیقا تبیین شود. موضوع بعدی موضوع «حکمت» است که رهبر انقلاب آن را گفتار خردمندانه، فکر شده یا اندیشیده شده و محاسبه شده دانستند. این گزاره هم دقیقا وظایف دیپلماتهاست. نه فقط در ایران بلکه در هر کشوری، دیپلمات باید فکر شده، اندیشه شده و با تامل صحبت کند.
دیپلمات باید منافع ملی را بیان سازد، نه منافع جناحی و سیاسی داخل کشور. متاسفانه برخی موارد مشاهده شده که دیدگاههای سیاسی و جناحی بر منافع ملی ارجح شمرده میشود. رویکردی که درست در نقطه مقابل منافع ملی و کلان جامعه است. اما دیپلماتها نباید یک چنین خصایصی داشته باشند. حتی اگر به ضرر خود دیپلمات هم تمام شود، لازم است حرف حق زده شود.
با این توضیحات در روابط خارجی و سیاست خارجی که در واقع تصمیمسازی درباره بایدها و نبایدهاست. این 3اصل عزت، حکمت و مصلحت در همه زوایا دارای اهمیت است. به نظرم ضروری است درباره تکتک این موضوعات، تحلیل و تبادل نظر صورت بگیرد تا تولید فکری صورت بگیرد. لازم است تا یک مفاهیم مصداقی از این اظهارات استخراج شود. چرا که ممکن است برخی افراد و جریانات برداشتهای متفاوتی از این موضوعات داشته باشند. برداشتها باید یکسان شوند تا کسی بر اساس دیدگاه شخصی، تصمیمسازی نکند. اگر شاخصها یکی شود، این شاخصها به تحقق منافع ملی کشور کمک میکنند.
