با این همه پارادوکس چه کنیم؟

۱۴۰۲/۰۲/۱۹ - ۰۴:۴۲:۵۱
کد خبر: ۲۰۵۳۸۸
با این همه پارادوکس  چه کنیم؟

مریم شاهسمندی

خبر کوتاه و تلخ است. 662 بیمار مبتلا به تالاسمی طی سال گذشته جان خود را از دست داده‌اند، رییس انجمن بیماران تالاسمی در مصاحبه‌ای با خبرگزاری دولت دلیل این مرگ و میرها را تحریم دارو از سوی کشورهای خارجی و عدم انجام تعهدات آنها دانسته است. همین چند کلمه سوالات زیادی را به وجود می‌آورد.

سال‌هاست که مسوولان کشور مدعی هستند تحریم‌ها هیچ ضربه‌ای به کشور وارد نکرده است. اینکه ایران توانسته با تمام قوا در برابر این تحریم‌ها مقاومت کند و هیچ خدشه‌ای هم به هیچ‌کدام از ارکان سیاسی و اجتماعی و اقتصادی وارد نشده است. اما هر وقت مردم از نبود امکانات، از گرانی‌های بی‌رویه و... گلایه می‌کنند هستند مسوولانی که مدام از ضربه‌های جبران‌ناپذیر تحریم‌ها سخن به میان می‌آورند. چطور می‌شود مسوولان مردم را با چنین پارادوکسی مواجه می‌کنند.

اینکه مسوولان وزارت بهداشت و درمان بارها و بارها اعلام کرده‌اند که بسیاری از داروهای بیماران خاص در داخل کشور تولید می‌شود به واردات خارجی هیچ نیازی نیست و از سوی دیگر بیماران از عوارض استفاده از داروهای داخلی همیشه گله‌مندند و از سوی دیگر مرگ و میر بیماران را به تحریم‌های خارجی نسبت می‌دهند و در این زمینه هم کاری صورت نمی‌گیرد. اگر تحریم‌ها جان افراد را به خطر می‌اندازد و باعث می‌شود تا داروهای مورد نیاز آنها تامین نشود آیا واقعا نباید یک بار برای همیشه برای این مشکل راه‌حلی منطقی پیدا کرد؟ چرا باید وزیر بهداشت و درمان ایران را قدرت اول منطقه در زمینه بهداشت و درمان بداند ولی ناگهان خبر فوت 662 بیمار تالاسمی در کشور به علت تحریم دارو از سوی مسوولان انجمن بیماران تالاسمی مطرح شود.

 اینکه یک روز در تقویم به نام بیماران تالاسمی نامگذاری شده برای رفع مشکلاتی که آنها هر روز با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، می‌تواند کفایت کند. از سوی دیگر چه کسی پاسخگوی جان‌های عزیزی است که به دلیل بی‌توجهی‌ها از بین می‌رود. مساله اینجاست که از سوی دیگر بارها و بارها شرکت‌های تولید‌کننده دارو در داخل کشور کمبود دارو به عدم به موقع تخصیص ارز برای تامین مواد اولیه نسبت می‌دهند و این در حالی است که اگر تحریم‌ها شامل دارو باشد نباید مواد اولیه هم اجازه ورود به کشور را داشته باشند. تمام این اما و اگرها فقط سرگردانی و مرگ بیمارانی را به دنبال دارد که علاوه بر رنج بیماری باید با این بی‌برنامگی‌ها و عدم هماهنگی‌ها نیز دست و پنجه نرم کنند. مساله تنها بیماران تالاسمی نیستند، دیگر بیماران خاص هم با همین مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند.

چطور می‌شود ما با تحریم دارو مواجه باشیم اما داروهای بیماران سرطانی با مارک‌های هلندی و آلمانی و... وارد کشور شوند و باقیمت‌های چند ده میلیون تومانی در اختیار بیماران گذاشته شوند. حداقل هزینه‌های درمان بیماران سرطانی درکشور در حال حاضر بالای 15 میلیون تومان در ماه است. از سوی دیگر بیماران هموفیلی و دیگر بیماران خاص نیز با مشکلاتی از قبیل کمبود دارو، گرانی دارو و... مواجه هستند و قطعا نمی‌توان همه این مشکلات را به گردن تحریم‌ها انداخت. واقعا تکلیف مردم در مقابل این سیاست یک بام و دو هوای مسوولان چیست. از یک طرف مسوولان کشور از دور زدن تحریم و نداشتن مشکل از این بابت حرف می‌زنند، از فروش بی‌دغدغه نفت می‌گویند و از سوی دیگر تورم افسار گسیخته باعث شده تا بسیاری از بیماران مجبور به ترک درمان شوند و روزشمار مرگ خود را قبول کنند.

چطور می‌شود که مسوولان می‌گویند از دیروز تا امروز تحریم‌ها کاغذ پاره‌ای بیش نمی‌دانند اما حالا مشخص شده که 662 بیمار تالاسمی تنها به علت تحریم دارو جان عزیز خود را طی سال گذشته از دست داده‌اند. در این بین مساله عدم تخصیص به موقع ارز برای ورود مواد اولیه تولید داروها چه می‌شود. مشکلاتی که داروسازان برای قیمت‌گذاری داروها با ارز آزاد دارند به کجا ختم خواهد شد. دولت آن زمانی که ارز دولتی دارو را حذف می‌کرد به مشکلاتی که بعد از آن اتفاق خواهد افتاد فکر کرده بود. اقدامات شتابزده همیشه باعث شده تا مردم با مشکلاتی تازه دست به گریبان شوند. حالا باید کسی پاسخگوی این همه تناقض گویی باشد و به مردم بگوید با این همه پارادوکس چه کنند.

 

ارسال نظر