روز کارگر، شعارهایی با رنگ و لعاب بیشتر

مریم شاهسمندی
این روزهایی که در تقویم ثبت میشوند، تنها به یک درد میخورند آن هم یادآوری افرادی است که در تمام طول سال از یاد رفتهاند. روز کارگر، روز معلم، روز پرستار و.... کارگران روزها و سالهاست که وضعیت معیشتی مناسبی ندارند، امنیت شغلی ندارند، حقوق مناسب دریافت نمیکنند، بیمه و مزایای مناسبی ندارند، اگر همه نه حداقل تعداد قابل توجهی از آنها از داشتن رفاه نسبی محروم ماندهاند. آنهایی که اگر نباشند، نه چرخ تولید میچرخد و نه اقتصاد کشور توان نفس کشیدن خواهد داشت.
همین نفسهای به شماره افتاده هم با تلاش کارگران است که هنوز قطع نشده اما .... در این بین اما بیتوجهی و بیتدبیری مسوولان هر روز نسبت به کارگران بیشتر و بیشتر میشود، مساله حقوق آنها حل و فصل نشده است، در واقع حقوقی که تعیین شده با تورمی که در کشور جریان دارد هیچ همخوانی نداشته و باعث شده تا قشر کارگر هر روز فقیرتر از روز قبل شود. چند سال است که کارگران ساختمانی چشم قرار گرفتن در لیست بیمههای درمانی هستند و هنوز که هنوز است تعداد قابل توجهی در این صف ایستادهاند و نوبت به آنها نرسیده.
این در حالی است که طبق آمار رسمی 1900 کارگر در حوادث کار سال 1401 جان خود را از دست دادهاند و نزدیک به نیمی از این تعداد یعنی 861 نفر از آنها کارگران ساختمانی بودهاند که با سقوط از ارتفاع جان باختهاند.
این آمارها شاید برای مسوولان تکاندهنده نباشد اما اگر بخواهیم زوایای اجتماعی و اقتصادی این اتفاق را بررسی کنیم متوجه میشویم که در واقع 1900 خانواده درگیر چنین اتفاق تلخی شدهاند، تعداد قابل توجهی از این افراد فوت شده نان آور خانواده بودهاند و این یعنی تعداد قابل توجهی خانواده بیسرپرست شدهاند. کارگران ساختمانی که به علت سقوط از ارتفاع جان باختهاند اغلب بیمهای نداشتند که بعد از فوت آنها خانواده را تحت پوشش قرار دهد، این مشکلاتی است که درصد بالایی از کارگران چه ساختمانی و چه کارگرانی که در بخشهای دیگر فعالیت میکنند با آن دست به گریبانند. در این بین اما تنها چیزی که شنیده میشود وعدههایی است که حتی شبحی از اجرایی شدن آنها هم دیده نمیشود.
وعدههایی که در فرصتهای مقتضی داده میشود و البته در فرصتهای مناسب از یاد میرود. یکی دیگر از مسائلی که کارگران با آن مواجهاند نداشتن امنیت شغلی است. در واقع کارگر حق اعتراض به وضعیت درآمد، شرایط سخت کار و ... ندارد، چرا که در این صورت کارفرما میتواند به پشتوانه قانونهایی که بیشتر از کارگر از او حمایت میکند، آنها را اخراج کرده و به این ترتیب شرایط زندگی را برایشان سختتر کند. مشکل کارگران تامین معیشت است، مشکل آنها نبود امنیت شغلی است، شرایط سخت و زیانآور کار است که توسط هیچ کارفرمایی لحاظ نمیشود.
خواسته آنها افزایش حقوق با توجه به افزایش تورم در کشور است که دولت هر بار به بهانههای مختلف از اجرایی کردن آن سر باز میزنند و در حالی که تورم روزانه در کشور افزایش پیدا میکند باز هم مدعی است که افزایش حقوق کارگران میتواند به افزایش تورم در کشور دامن بزند. در حالی که در طول سه سال گذشته بیتدبیریها، بیتوجهی به مسائل پایهای اقتصادی کشور و از همه مهمتر توسل به اقتصاد دستوری باعث شده تا تورم بدون توجه به حقوق کارگران راه خود را طی کند و بسیاری از خانوادهها که اغلب آنها هم کارگر هستند به زیر خط فقر سقوط کنند.
روز کارگر برای کارگرانی که تنها به دلیل اعتراض قانونی شغل خود را از دست دادهاند، برای کارگرانی که به دلیل عدم فراهم بودن شرایط ایمنی در میحط کار جان خود را از دست میدهند، برای کارگرانی که این روزها به سختی میتوانند معیشت خود و خانواده شان را تامین کنند، زمانی میتواند روز مهمی باشد که در آن مسوولان فارغ از هر شعار و وعدهای دست به کار عملی برای بهبود شرایط زندگی این افراد بزنند. روز کارگر برای مسوولان نماد فرصتی است که در آن شعارهای خود را با رنگ و لعاب بیشتری فریاد بزنند و برای کارگران حتی فرصتی برای اعتراض به سیاستهای غلط هم نیست. به هر حال روز کارگر هر چه هست در حال حاضر تعداد قابل توجهی از کارگران سفرههایشان خالی است و به جای شعار نیازمند تدبیری برای رفع این مشکلات هستند.
