رفاه نسبی و شادی را جدی بگیرید

۱۴۰۲/۰۱/۲۰ - ۰۴:۱۷:۱۱
کد خبر: ۲۰۲۸۴۹
رفاه نسبی و شادی  را جدی بگیرید

نوشین  منافی

استفاده از واژه «مرگ خودخواسته» این روزها به جای واقعیت تلخی به نام خودکشی باعث شده تا از بار معنایی و البته منفی این کلمه تا حد زیادی کاسته شود، اما آیا استفاده از این واژه‌ها که بیشتر به دلیل کم کردن بار منفی کلمه خودکشی استفاده می‌شود آمار کسانی را که دست به این کار می‌زنند یا قصد دارند که به زندگی خود خاتمه دهند، کاهش دهد. قطعا چنین اتفاقی رخ نخواهد داد.

در دنیای امروز فرقی نمی‌کند در پیشرفته‌ترین کشور دنیا زندگی کنی یا در دور افتاده‌ترین نقطه از این کره زمین، می‌توانی به جایی برسی که دیگر توان ادامه دادن را در خود نمی‌بینی، هر اتفاقی ممکن است باعث بروز چنین تفکری شود. هر انسانی ممکن است در شرایط مختلف به این مساله فکر کرده باشد. مساله خود کشی از زمانی که همه‌گیری کرونا در جهان رخ داد، وارد فاز تازه‌ای شد. بسیاری از افراد به دلیل از دست دادن عزیزان‌شان به دلیل از دست دادن سرمایه و شغل‌شان و به دلیل اینکه فکر می‌کردند دنیا به آخر رسیده و این بیماری بالاخره آنها را هم می‌کشد، به خودکشی فکر کردند یا به آن عمل کردند.

اما مساله مهم این است که جوامع و به خصوص مسوولان چه برنامه‌ای برای جلوگیری از گسترش این روند در جامعه هستند. در یک تعریف کلی باید بگوییم خودکشی تجلی فیزیکی مرگ روانی فرد است. از آنجا که انسان ابتدا به لحاظ روانی می‌میرد و سپس مرگ جسمی پدیدار می‌شود؛ قبل از مرگ جسمی نیز مرگ در جامعه، مرگ در فرهنگ و مرگ در اخلاقیات رخ داده است که انسانی دست به خودکشی می‌زند. از سوی دیگر وقتی فردی که حالا به هر دلیل در جامعه شناخته شده است دست به خودکشی می‌زند، افراد سعی می‌کنند از این اتفاق داستان‌های گوناگونی بسازند، به این ترتیب مرگ یک انسان دستخوش قصه‌هایی می‌شود که هیچ کدام واقعی نیستند و به این ترتیب برخی تحت تاثیر همین داستان و با گفتن این جمله که «او همه‌چیز داشت و به زندگی‌اش پایان داد من که چیزی ندارم» به این کار تشویق شوند. 

به همین خاطر است که باید ذهن جامعه بیدار باشد. بر اساس آمارهای جهانی خودکشی در بین نوجوانان و سالمندان بیشترین آمار را به خود اختصاص می‌دهد، سالمندان بیشتر به دلایل بیماری و نوجوانان هم که از سر عصیان دست به چنین کارهایی می‌زنند. مساله اینجاست که هم خانواده‌ها و هم جامعه در مقابل فردی که دست به این کار می‌زند مسوولیت دارند. باید شرایط به گونه‌ای فراهم باشد که افراد بتوانند در صورت بروز چنین افکاری بلافاصله با یک متخصص روان درمانگر تماس بگیرند و حرف بزنند.

متاسفانه بسیاری از اطرافیان فردی که دست به خودکشی می‌زند شاید بارها و بارها خواست او برای این اقدام را شنیده باشند یا در رفتارهایشان نشانه‌های آن را دیده باشند اما با این تصور که طرف قصد جلب‌توجه و جلب محبت دارد نسبت به آن بی‌تفاوت بوده‌اند در حالی که کوچک‌ترین هشدار در این رابطه را باید جدی بگیریم. فراموش نکنیم که بر اساس تحقیقات جهانی حداقل 70 درصد کسانی‌که اقدام به خودکشی می‌کنند، قبل از اقدام، به‌گونه‌ای قصد خودشان را نشان می‌دهند یا بیان می‌کنند. آگاهی از این نشانه‌ها و حاد بودن مشکلات فرد می‌تواند در پیشگیری از چنین تراژدی‌هایی کمک‌کننده باشد. به‌طور کلی وجود احساس افسردگی، ابراز درماندگی، تنهایی و ناامیدی شدید، می‌تواند بیان‌گر افکار منجر به خودکشی در فرد باشد و نباید ساده از کنار طرح چنین جملاتی بی‌تفاوت بود. گوش دادن به صحبت‌های فرد که نشانه درخواست کمک از طرف اوست، حائز اهمیت بسیاری است. چرا که معمولاً اینگونه صحبت‌ها تلاش ناامیدانه فرد جهت برقراری ارتباط، دریافت کمک و درک مشکلاتش توسط دیگران است. باید بدانیم که بیشتر افرادی که به خودکشی فکر می‌کنند روان پریش یا دیوانه نیستند.

آنها ناراحت، غمگین، افسرده یا ناامید هستند و باید نحوه درست برخورد با افرادی که به خودکشی فکر می‌کنند را بدانیم. نکته آخر این است که سعی کنیم از خودکشی افراد افسانه نسازیم آنها را تبدیل به قهرمان نکنیم همین افسانه ساختن‌ها باعث می‌شود تا میل و رغبت به خودکشی در برخی افراد بیدار شود، خانواده‌هایی که فرزندان نوجوان و جوان دارند بیش از هر چیز باید به این نکته توجه کنند، دولت‌ها باید به مساله رفاه نسبی و شادی در جامعه توجه داشته باشند، تمام این عوامل می‌تواند باعث کاهش آمار خود کشی شود در صورتی که هر چه افق‌های پیش رو افراد جامعه آینده مناسبی را در خود تصویر نکند، آمار اقدام به این رفتارها نیز بیشتر و بیشتر می‌شود.

 

ارسال نظر