رقیه ندایی
زمان کمی تا پایان سال مانده و سهامداران هم دم عیدی چشم به پرتفوی خود دوخته‌اند تا با رشد و سودآوری آن کامشان شیرین شود چراکه تورم و گرانی کام آنها را تلخ کرده است. کاری به گرانی و تورم نداریم زیرا این روزها این موضوع به مساله عادی کشور تبدیل شده است و هر روز شاهد وخیم شدن اوضاع هستیم. دوباره بگوییم کاری با این موضوع نداریم و مساله اصلی ما نرخ دلار در بازار آزاد و نیمایی است.
داستان از این قرار است زمانی که دلار سقف تاریخی خود را شکست و وارد محدوده بیش از ۶۰ هزار تومان شد برخی از کارشناسان گفتند که این نرخ دلار حتی به صورت روانی نیز نمی‌تواند روی بازار سرمایه تاثیر بگذارد و مهم‌ترین نرخ دلار نیمایی است؛ حتی به گفته این کارشناسان بازار نیم‌گاهی به دلار آزاد نداشت و تنها به واسطه دلار نیمایی نوسان می‌کند. اما در اصل این موضوع مورد قبول نیست چراکه طبق سوابق گذشته همیشه دلار نیمایی تاثیر بسزایی روی بازار سرمایه داشته و حتی در برخی از برهه‌های زمانی توانسته بورس را مدتی صعودی کند.
داستان اصلی اینجاست که این روزها دلار بازار آزاد نزولی بود و در مقابل دلار نیمایی صعود کرده و در این زمان انتظار می‌رود بورس نیز جهش بسیار خوبی داشته باشد اما این‌طور نیست! آمارها نشان می‌دهد که دلار نیمایی حدود ۳۶ درصد رشد داشته و در مقابل بورس در مثبت و منفی‌ها نوسان می‌کند. فرمول همیشه باید ساده و کاربردی باشد و نمی‌توان زمانی که به نفع‌مان است بگوییم تنها دلار نیمایی روی بورس تاثیر‌دارد که در زمانی که منفی نیست و افت بورس را به گردن دلار بازار آزاد بیندازیم چراکه در این وضعیت بورس را قربانی می‌کنیم.
همانطور که می‌دانیم دلار و بورس یک همبستگی با یکدیگر دارند و با رشد دلار بورس نیز رشد می‌کند و اکنون قیمت دلار نیمایی جهش خوبی را در بازار تجربه کرده و به همین واسطه انتظار می‌رود که به همین زودی‌ها نتیجه رشد نرخ دلار را در صورت مالی شرکت‌ها و سودآوری تنها ببینیم.
البته نباید فراموش کنیم که بورس تهران همچنان به صورت هیجانی و نوسانی از نرخ دلار تاثیر می‌گیرد و اکنون با افزایش دلار منتظر رشد نمادهای خاص و جان دوباره بازار هستیم.
از سوی دیگر آخر هفته پیش بود که گروسی پا به تهران گذاشت و همین موضوع باعث شد که دلار کاهش قیمت داشته باشد و به گفته برخی بورس نیز واکنش منفی نشان دهد مساله اصلی اینجاست که پس از سفر گروسی و مشخص شدن نتیجه بورس و دلار واکنش اساسی خود را نشان خواهد داد و اگر این واکنش منفی باشد این‌بار دولت با عملکرد سیاسی خود و به‌طور غیر مستقیم در بازار دخالت کرده و اگر این موضوع تحقق یابد مساوی با سقوط اعتماد بورسی است.
