قیمتها در دالان تعدیل

وحید شقاقی شهری
بعد از پایان انتخابات ایالات متحده، بسیاری به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش هستند که اثرات این تحولات سیاسی برای اقتصاد ایران چه خواهد بود. در واقع با پیروزی بایدن در انتخابات امریکا، اقتصاد ایران وارد دورانی میشود که من اسم آن را دوران «تعلیق» و« انتظار» میگذارم. حداقل ۲ماه زمان نیاز است تا بایدن به جای ترامپ سکان هدایت کاخ سفید را به دست بگیرد، ماههای ابتدایی حضور بایدن در کاخ سفید نیز بر اساس برنامهریزی اعلام شده، صرف امور داخلی ایالات متحده از جمله مقابله با کرونا و اقتصاد داخلی خواهد شد. از سوی دیگر دولت مستقر ایران هم حدود ۹ماه بر سر کار خواهد بود و بعد از استقرار دولت بعدی در ایران در شهریورماه، باید دید وضعیت مذاکرات چه سمت و سویی پیدا میکند. بنابراین حداقل ۲الی ۳سال زمان برای مذاکرات و مباحث پیرامونی بحث نیاز است. مجموعه این عوامل، دوره بایدن را به دورهای از تعلیق و انتظار برای سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی و مصرفکنندگان بدل میکند. از منظری خاص حضور بایدن به منزله تشدید رکود در اقتصاد ایران در کنار کنترل تورم و کاهش قیمتها است. دقیقا در نقطه عکس پیروزی ترامپ که اگر رخ میداد به منزله افزایش قیمتها، افزایش تورم و کاهش رکود بود.بر این اساس مصرفکنندگان، فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران چشم انتظار مذاکرات ایران و بایدن خواهند بود تا ببینند سرانجام این مراودات سیاسی و دیپلماسی به کجا ختم خواهد شد. این اتمسفر مذاکراتی، هرچند ممکن است باعث رکود در کشور شود، اما از سوی دیگر تورم افسارگسیخته و گرانیها را تعدیل خواهد کرد در بازار داراییها، طبیعتا قیمت دلار، طلا، خودرو و تا حدودی مسکن به تناسب کاهش مییابد. برآوردها این است که قیمت دلار بین ۱۵تا ۲۰هزار تومان نوسان کاهشی پیدا کند. ضمن اینکه میتوان پیشبینی کرد، قیمت طلا نیز پس از دلار کاهش یابد. خودرو بین ۳۰ تا ۵۰درصد افت قیمت و مسکن هم بین ۱۰تا ۱۵درصد کاهش قیمت را تجربه خواهند کرد. اما باید بدانیم که همچنان موتور رشد نقدینگی اقتصاد ما روشن است و روزانه حدود ۲هزار میلیارد تومان نقدینگی در اقتصاد کشور پمپاژ میشود. این نقدینگی طبیعتا باید راهی یکی از بازارها شود، بعد از فروکش کردن انتظارات تورمی در بازار ارز و طلا و... این نقدینگی حجیم یا راهی بازار بانکی میشود یا راهی بازار سرمایه خواهد شد. بر این اساس معتقدم اگر برنامهریزی و تدبیر درستی بر این نقدینگی از سوی مدیران بانکی و متولیان بورس، انجام شود میتوان توزیع مناسبی در خصوص این نقدینگی داشت و از این جریان سیال به نفع پروژههای مولد استفاده کرد. بازار سرمایه برای اقتصاد ایران بسیار مهم است، اگر هماهنگی میان مدیریت نظام بانکی و بازار پولی با بازار مالی و سرمایه صورت بگیرد، میتواند پمپاژ روزانه بالغ بر ۲هزار میلیارد تومان نقدینگی بطور کارآمد در بازارهای پولی و سرمایهای توزیع شود تا از آن برای توسعه اقتصاد استفاده شود.
سپردههای بلندمدت هم چنانچه به ساختار بانکی و پولی کشور وارد شود، ساختار پولی کشور میتواند از این ظرفیتها برای برنامهریزیهای زیربنایی اقتصاد استفاده کنند.چرا که بانکها تنها با استفاده از سپردههای بلندمدت است که میتوانند برای ارایه تسهیلات مولد استفاده کند و سپردههای جاری چنین ویژگی را ندارند. امیدواریم هماهنگیهای لازم میان مدیران پولی و سرمایهای به درستی شکل بگیرد تا سرمایه مورد نیاز برای طرحهای مولد اقتصادی و رویکردهای توسعهای کشور با استفاده از منابع بازار سرمایه در دستور کار قرار بگیرند. چرا که این روش در مقایسه با سایر الگوها، تصمیمی اقتصادی و عقلانی است.
