چهار سال پیش و در چنین روزهایی بود که نهاد مدنی «مجمع واردات» در فضایی تازه، متولد و رشد خود را آغاز کرد. موسسان و مدیران این نهاد نوپا در شرایطی که برخی اندیشهها و گروهها هنوز در فکر این بودند و احتمالا هستند که واردات مقولهیی است که منافع ملی را با تهدید مواجه میکند و مانع رشد و توسعه است، کار ویژهیی را انجام دادند. اکنون این نهال نوپا میرود که ریشهاش را در خاک ایرانزمین محکم و چندلایه بکند و با استفاده از روشهای مدرن در همه ابعاد زندگی اقتصادی ایران در سطح مورد انتظار مشارکت کند و موثر باشد. در شرایط پشتسر گذاشتن 4سال از فعالیت مجمع واردات و در موقعی که قرار است انتخابات اتاقهای بازرگانی، صنایع و معادن در سراسر کشور برگزار شود با محمدحسین برخوردار، رییس هیاتمدیره مجمع واردات گفتوگو کردهایم که در زیر میخوانید:
4سال پیش و در شرایطی که شاید کمتر کسی گمان میکرد، مجمع واردات متولد شد و در این مدت نیز در هر جا که لازم بوده با دیدگاههای کارشناسی برخی از مسایل مهم را طرح و راهحلهای کارساز ارایه داده است. در شرایطی که انتخابات اتاقهای بازرگانی را پیش رو داریم، نظر شما درباره تشکلگرایی و همچنین نقش اتاقهای بازرگانی در روانسازی و ابهامزدایی از فعالیتهای اقتصادی چیست؟
بهعنوان یکی از اعضای مجمع واردات از تاسیس این نهاد خرسندم. از اینکه با گروهی از نخبگان و دلسوزان به این مرز و بوم دور هم جمع شدهایم تا ضمن طرح و بررسی مسایل و تنگناهای فعالیتهای قانونی واردات و باز کردن گرهها، راه تعامل با دولت را نیز هموار کنیم خوشحالم. واقعیت این است که تشکلگرایی و استفاده از همه نیروهایی که یک فعالیت مشترک دارند تجربهیی کامیاب در همه سرزمینها و در همه دوران بوده و هست. تشکلگرایی و حضور از خرد جمعی افراد نوعی تشخص و شخصیت متین به اعضای یک انجمن یا کانون میدهد و البته قدرت چانهزنی را نیز افزایش میدهد. مجمع واردات امیدوار است در مسیر بالندهشدن بیشتر و انسجام عمیق همه کسانی که در این فعالیت قرار دارند گامهای بلندی در مسیر مدرنسازی کارها بردارد. همین نقش و سهمی که تشکلی مثل مجمع واردات دارد با توان چندبرابر در اتاقهای بازرگانی نهفته است و این نهاد دیرپای ایرانی که به همت گروهی از تجار سختکوش تاسیس شده بود امروز ارزش فوقالعادهیی پیدا کرده است. بزرگترین نقش اتاقهای بازرگانی مطابق قانون تاسیس و اداره آنها نقش مشاورهیی است که از این جایگاه میتواند به روسای سه قوه مقننه،
مجریه و قضاییه مشورت دهد. این نقش را نباید کم انگاشت و درباره آن داوریهای غیردقیق کرد.
اما گروهی میگویند که مشاورهدادن به سه قوه یک امر انتزاعی است و چون قدرت اجرایی ندارد نباید در نقش و اثرگذاری اتاقها زیاد امیدوار بود.
اتفاقا برعکس است. تجربه دنیای مدرن نشان میدهد که نقش و سهم مشاوران در اداره نهادهای مهم حتی در سطح دولت پررنگ و فزآینده است. این اثرگذاری بستگی دارد به اینکه مشاور در چه سطحی از دانش، تجربه، تخصص و قدرت متقاعدکنندگی باشد.
مشاوران نیرومند و متخصص حتی در بسیاری از نهادها از مدیران اجرایی اثرگذاری بیشتری دارند. در برخی از کشورها دیدهایم که نقش مشاور امنیتی، اقتصادی و سیاست خارجی رییس دولت از نقش وزیران مربوطه بیشتر است و آنها چهرههای نامدارتری هستند. علاوه بر این، زاد و رشد اندیشکدهها در کشورهایی مثل امریکا در یک طرف و چین در طرف دیگر و استفاده دولتها از این اندیشکدهها که نقش مشورتی دارند نشان میدهد نباید نقش مشاوران دستکم گرفته شود.
آیا اتاق ایران یا اتاق تهران در شرایطی بودهاند که این نقش مشورتی نیرومند را ایفا کنند؟
اگر بگویم که این اتفاق بهطور کامل رخ داده است شاید کمی دور از واقعیت باشد، اما میتوانم با جرات بگویم که در اتاق تهران چنین دیدگاهی وجود داشته و دارد. وقتی اتاق تهران از آقایان دکتر مسعود نیلی و دکتر دانشجعفری بهعنوان مشاوران اقتصادی استفاده میکند یا از فردی مثل دکتر مسعود کرباسیان بهعنوان مشاور امور بینالمللی دعوت بهکار میکند و همین افراد امروز مشاوران و معاونان ارشد رییس دولت و وزارتخانههای مهم هستند نشان میدهد اتاق تهران نشانهگیری دقیقی کرده بود.
اتاقها چه مشورتی باید دهند و شرط اثرگذاری چیست؟
شاید مراجعه به اساسنامه و قانون تاسیس اتاقها بهترین موقعیت را نشان دهد. هر اتاق در هر منطقه باید مشاور نیرومند کارشناس، منصف و عادل مسوولان سه قوه در سطوح مختلف باشد. شرط اثرگذاری این است که اعضا و مسوولان اتاقها که نمایندگان بخش خصوصی بهحساب میآیند خودشان به دانش روز مجهز باشند و تحولات مدیریتی، اقتصادی و حتی سیاسی روز ایران و جهان را خوب رصد کنند. مدیران و اعضای هیات نمایندگان اتاقهای بازرگانی کسانی هستند که از نزدیک در جریان فعالیت بخشهای مختلف صنعت، بازرگانی، معدن، کشاورزی و بانکی و پولی قرار دارند و بهقولی کف بازار را خوب میشناسند. تلفیق سازگار دانش و تجربه متخصصان و کارشناسان خارج از اتاق با اعضا و مدیران اتاق میتواند ترکیبی پرتوان برای اثرگذاری باشد.
آنچه گفتید میتواند مبنای قضاوت و داوری درباره اتاقهای کارآمد باشد. شاید توضیح جنابعالی درباره شرایط کسانی که میخواهند کاندیدا شوند برای کسانی که نامزد انتخابات نیستند، اما واجد شرایط رایدادن هستند مفید باشد.
پیش از اینکه به پرسش شما پاسخ دهم لازم است خوشحالی خود را از فعالشدن رسانههای الکترونیکی و رسانههای مکتوب در روزهای گذشته در مسیر شورآفرینی برای انتخابات اتاقها بیان کنم. اگر به انتخابات 4سال پیش نگاه کنید این شور و هیجان امروز در رسانهها دیده نمیشد این را باید به فال نیک گرفت.
اما اینکه چه کسانی شایستگی ورود به اتاقها را دارند نکته ظریف و باریکی است. برخی باورشان این است که فرد متقاضی ورود به جریان انتخابات فقط کافی است علاقه به تشکلگرایی داشته باشد و اهمیت اتاقهای بازرگانی را درک کرده باشد. البته این یک شرط مهم است و باید بهجای خود محترم شمرده شود. فردی که اهمیت اتاق و نقش آن را درک نکند اصولا نباید کاندیدا شود. برخی دیگر معتقدند داشتن استعداد و تخصص کافی است و عضو هیات نمایندگان اتاقها باید به این ابزار مجهز باشد.
ضمن اینکه این مساله را صحیح میدانم اما به نظرم میرسد یک شرط دیگر این است که عضو هیات نمایندگان اتاق باید از میان کسانی باشد که ابعاد اقتصاد ایران را در سطح کلان درک کرده باشند.
این درک بهدست نمیآید جز اینکه آن فرد در بنگاههای با مقیاس بزرگ فعالیت کرده باشد. بنگاههای با مقیاس بزرگ بهدلیل اینکه باید خود را با بازار پول، سرمایه، ارز و کالا سازگار کنند این بازارها و دردسرها و مشکلات آنها را بهتر میشناسند و به همین دلیل وقتی در اتاقها حاضر میشوند ابعاد کلان اقتصاد را در دستور کار قرار میدهند و وقت و انرژی خود و اتاق را برای رویدادهای کماهمیتتر هدر نمیدهند.
نهادهایی مثل دولت، مجلس و قوه قضاییه وقتی با چنین افراد و اتاقهایی که همه مسایل کلان اقتصاد، سیاست و فرهنگ را میشناسند مواجه شوند درک متقابل پدیدار میشود.
آیا در جامعه فعالان اقتصادی ایران چنین افرادی وجود دارند و توصیه شما چیست؟
به نظرم میرسد خوشبختانه افراد دارای سابقه، مهارت و تجربه بالا در سطحی که یادآور شدم در میان جامعه فعالان اقتصادی ایران وجود دارد. آنچه مهم است، متقاعد شدن آنها برای حضور در این نهاد است. این منطقی نیست که گروهی از افراد با حضور در اتاقها و کمیسیونهای تخصصی راه را برای حل مسایل هموار سازند و گروه دیگری کنار نشسته و از منافع بهره ببرند.
شاید برخی افراد با ویژگی یادشده تصور میکنند که نهاد دولت به اتاقها اهمیت نمیدهند و بهتر است کار خود را به شکل دیگری پیش ببرند؟
آنچه من امروز میبینم این است که مدیران ارشد اقتصادی دولت مثل معاون اول، رییس دفتر رییسجمهور محترم، وزیران صنعت، نفت، اقتصاد و سایر معاونان رییسجمهور مثل معاون اجرایی ایشان همه آمادگی همکاری کافی و لازم با اتاق را دارند و اتفاقا مشوق توسعه فعالیتها بهحساب میآیند.
اگر اتاقها بتوانند مطالعات و بررسیهای دقیق، علمی و کارشناس درباره تفویض اختیارات غیرحاکمیتی به دولت ارایه کنند در سطح بالای دولت موافقت وجود دارد. شاید در میان مدیریت میانی و ردههای پایین مدیریت دولتی نسبت به اهداف و انگیزههای فعالیت نهادهایی مثل اتاق آگاهی کافی نباشد یا اینکه نوعی لجبازی باشد، اما باید با کار مستمر فرهنگی این دسته از مدیران را نیز متقاعد کرد. باید به آنها یادآور شویم که کامیابی کشورمان این است که افراد خصوصی جای نهادهای دولتی را در اداره امور غیرحاکمیتی بگیرند و این کامیابی ممکن است نصیب فرزندان آنها شود. آیا این مدیران میخواهند فرزندانشان نیز در شرایط رشدهای ناکافی اقتصاد ملی زندگی کنند. این گروه از مدیران اگر توجه داشته باشند که آینده این کشور در گرو نیرومند شدن بخش خصوصی است که احتمالا تعدادی از آنها فرزندان همین مدیران هستند حتما در مسیر روان شدن فعالیتها اقدام خواهند کرد.
باتوجه به آنچه گفته شد داشتن علاقه، استعداد و فعالیت در بنگاههای با مقیاس بزرگ از شرایط اصلی است که واجدان این شرایط میتوانند عضو هیات نمایندگان شوند. آیا چیزی در اینباره هست که توضیح دهید؟
تجربه نشان میدهد در کنار صفات خوب و پیشبرنده یادشده، یک نماینده بخش خصوصی در اتاقها باید دارای صفت شریف شجاعت نیز باشد. اگر افراد در این نهادها این صفت را نداشته باشند و توانایی و شهامت نشاندادن آنچه میدانند را از دست بدهند فایدهیی برای جامعه فعالان اقتصادی نخواهند داشت.
حرف آخر در اینباره چیست؟
آنچه درباره صفات و ویژگیهای کسانی که میخواهند به اتاقهای بازرگانی بیایند میتوان گفت این است که اگر بدون اخلاق حرفهیی باشند بیمعناست. متقاضیان ورود به اتاق و پوشیدن لباس نمایندگی بخش خصوصی باید اخلاق حرفهیی داشته باشند و در صنف و صنعت خود به این صفت متخلق باشند. اخلاق حرفهیی حکم میکند که آنها بیشترین وقت، انرژی و تجربه خود را برای حل مسایل تجار، صنعتگران، کشاورزان و معدنکاران اختصاص دهند و از اینکه حضور در یک نهاد برایشان فقط حضور است اجتناب کنند.