آزادی به شرط پاریس

نوشتن فرمان مشروطیت، وزارت، وکالت، زندان، تبعید، سکوت، قیام ۳۰ تیر علیه او و... از احمد قوام، چهرهیی پیچیده و خاص در تاریخ معاصر ایران ساخته است.
پس از نوشتن فرمان مشروطیت و امضای آن به دست مظفرالدینشاه، رابط شاه با مشروطهخواهان شد، ولی پس از مرگ مظفرالدینشاه و در دوران محمدعلی شاه، از سیاست کناره گرفت و راهی اروپا شد و به تحصیل در رشته حقوق پرداخت.
در پی فتح تهران توسط مشروطهخواهان، قوام به ایران بازگشت. در نخستین کابینه سپهدار معاونت وزارت داخله را برعهده گرفت و بعد والی خراسان شد و ثروت هنگفتی اندوخت. اما بعد از کودتای ۱۲۹۹، با دستور سیدضیاء بازداشت شد، اما بعد از ۵۵ روز، با برکناری سیدضیاء با دستور احمدشاه، از زندان عشرتآباد به قصر فرحآباد رفت و رییسالوزرایی یا همان نخستوزیری را از احمدشاه پذیرفت. پس از یک بار گنارهگیری و بازگشت دوباره به وزارت، قوام در مجلس پنجم که در تابستان ۱۳۰۲ شمسی افتتاح شد به نمایندگی از تهران انتخاب شد. ولی او در مهر این سال مقهور یک پروندهسازی ازسوی رضاخان شد. رضاخان مهر این سال برای از میان برداشتن قوام که مانع قدرت او بود، قوام را به توطئه برای قتل خود متهم و بازداشت کرد. این بازداشت چند روز طول نکشید و قوامالسلطنه نخستوزیر پیشین، بر پایه گفتوگوهای صورت گرفته با وزیر جنگ و مصوبه ۵۷۵ هیات وزیران به شرط مسافرت به اروپا از زندان آزاد شد. او پس از آزادی، نزد برادرش وثوقالدوله در پاریس رفت. بعد از اینکه رضاخان، رضا شاه شد، با اجازه او به ایران بازگشت، اما به لاهیجان رفت و به شالیکاری پرداخت و تا سال ۱۳۲۰، در سکوت و سکون سیاسی بود. او پس از روی کار آمدن محمدرضا، چند بار وزارت و نمایندگی مجلس را تجربه کرد.
قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱، در دفاع از محمد مصدق (وزیر مالیه قوام در دولت قوام در سال ۱۳۰۰) و مخالفت با قوام برپا شد که در نهایت منجر به بازگشت مصدق به وزارت شد.
قوام سیویکم تیر ۱۳۳۴ بر اثر بیماری قلبی درگذشت و در قم دفن شد.
