رئالیسم و ایده‌آلیسم در اقتصاد

۱۳۹۶/۰۷/۲۵ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۹۱۷۵
رئالیسم و ایده‌آلیسم در اقتصاد

 منصور بیطرف   

سردبیر

در اوضاع و احوال سیاسی کشور و در بحبوحه موضوع احتمالی خروج ایالات متحده از برجام، گزارشی در قالب «دورنمای اقتصادی» ‌از سوی صندوق بین‌المللی پول منتشر شد که در ایران به دلایل گفته شده، بازتاب گسترده‌یی نداشت.

صندوق بین‌المللی پول طبق روال گذشته هر ۶ ماه یک گزارش در قالب «دورنما» به بررسی و آنالیز تحولات اقتصادی جهان می‌پردازد. در این دورنما مثل همیشه نرخ رشد اقتصادی و نرخ تورم کشورها– اعم از توسعه یافته، ‌درحال ظهور و درحال توسعه– آورده و در صورت لزوم بازنگری هم می‌شود. برای مثال رشد اقتصادی جهان در دورنمای فعلی نسبت به دورنمای قبلی اندکی کاهش نشان می‌دهد – حدود یک دهم درصد. اما آنچه در مورد ایران برای ما مهم است اعلام و برآورد رشد اقتصادی ایران تا سال ۲۰۲۲– یعنی سال ۱۴۰۰- است.

 سال ۱۴۰۰ برای ایران از هر لحاظ یک «حس به خصوص» است. مارتین لوترکینگ در مورد این حس که قابل بیان نیست، ‌تعریف جالبی دارد، او می‌گوید «حس کسی بودن»(somebodiness). برای ایران هم سال ۱۴۰۰ همان حس بود. برنامه‌ریزی‌هایی که در این باره انجام شده بود، ‌این ایده‌آل ر ا که در سال ۱۴۰۰ ‌ایران از هر جنبه رتبه اول را در منطقه دارا خواهد شد به تصویر کشیده بود. از لحاظ اقتصاد صنعتی و دانش‌بنیان، ‌ایران حرف اول را در منطقه می‌زند، ‌از لحاظ نیروهای تحصیل‌کرده درحال اشتغال ایران سرآمد کشورهای منطقه است، ‌از لحاظ امنیت سرمایه‌گذاری و رقابت‌پذیری، ‌کشوری جلودارتر از ایران در منطقه نیست ‌و.... در این زمینه حتی دو برنامه هم نوشته شده بود. برنامه ۲۵ساله که سال ۱۳۷۵ توسط دولت دوم هاشمی‌رفسنجانی و با الگو گرفتن از اقتصاد مالزی تدوین شده بود و برنامه چشم‌انداز ۱۴۰۴ که در سال ۱۳۸۴ نوشته شد. آن طور که گفته شده بود برای نوشتن این دو برنامه بیش از ۱۰هزار ساعت وقت گذاشته شده بود. اما با انتخابات سال ۱۳۸۴ و با روی کار آمدن احمدی‌نژاد این دو برنامه هم مانند برنامه‌های دیگر اقتصاد در قفسه‌های کتابخانه سازمان برنامه و بودجه به بایگانی سپرده شد.

حال با گذشت ۲۰سال از نخستین برنامه‌یی که ایران ۱۴۰۰ را هدف قرار داده بود، صندوق بین‌المللی پول از نخستین برآورد خود از اوضاع اقتصادی ایران در آن سال پرده برمی‌دارد. بنابر پیش‌بینی این صندوق نرخ رشد اقتصادی ایران در آن سال ۴,۱درصد برآورد شده است. آن طور که معلوم است از امسال تا سال ۱۴۰۰– یعنی ۴سال آینده– نرخ رشد اقتصادی ایران در همین طیف خواهد ماند. حال این برآورد را با پیش‌بینی برنامه‌نویسان ایران برای برنامه ششم توسعه که تا سال ۱۴۰۱ را در برخواهد گرفت، مقایسه کنید. برنامه‌نویسان ما رشد اقتصادی در طول این برنامه را به ‌طور میانگین ۸ درصد در نظر گرفته‌اند یعنی در واقع ۲برابر برآورد صندوق بین‌المللی پول.

تاکنون برآوردهای صندوق بین‌المللی پول از رشد و دیگر شاخص‌های اقتصاد ایران همچنین دیگر کشورها نشان داده که این برآوردها با ضریب خطای کمی محقق شده است اما این ضریب خطاها تاکنون ۱۰۰درصدی نبوده است. ضریب خطای ۱۰۰درصدی از نگاه برنامه‌نویسی یعنی فاجعه، ‌یعنی عدم شناخت از محیط و فضایی که برنامه آن نوشته شده است. لذا آنچه مورد سوال است بیش‌برآوردی برنامه‌نویسان ایران نیست بلکه چگونگی واقع‌بینی کارشناسان صندوق بین‌المللی پول است که برنامه‌نویسان ما متاسفانه نشان داده‌اند فاقد آن هستند. این بدان معنی است که کارشناسان صندوق بین‌المللی پول چه زوایایی از اقتصاد ایران را می‌بینند که برنامه‌نویسان ایران یا ندیده‌اند یا نتوانسته‌اند ببینند؟ هر چند که ۶ برنامه توسعه گذشته نشان می‌دهد که برنامه‌نویسان ایرانی همواره ایده‌آل‌های خود را جایگزین واقعیت‌ها کرده‌اند.