در اقتصاد ایران تشکلهای زیادی شکل گرفته است. تشکلها با موضوعات و مسائل مختلف در نهادهای متنوعی به ثبت رسیده است. از نظر اقتصادی بررسی این تشکلها به خوبی نشان میدهد که در هر نهادی که منابع مالی و همچنین مشکل وجود دارد احتمال شکل گرفتن تشکل بیشتر است. اما اتفاقی که در این ارتباط رخ میدهد این است که تشکلهایی برای حل مشکلات فضای کسب و کار کمتر شکل میگیرد. اکثریت تشکلهای ایرانی با درخواست افراد و برای حفظ منافع یک گروه از فعالان اقتصادی شکل گرفتهاند در حالی که به مساله اهمیت تعیین فضاهای خالی تشکلی توجه نشده است.
بسیاری از مشکلات به یک بخش خاص از اقتصاد نیست و روی همه فعالان اقتصادی اثر میگذارد. در مدل فعلی تشکلهای بالادستی مانند اتاقهای سهگانه تا حدی به موضوعاتی که مربوط به بهبود محیط کسب و کار است ورود میکنند اما جای خالی تشکلهایی با موضوعات مربوط به فضای کسب و کار کاملا به چشم میخورد.
برای مثال روز گذشته انتخابات شورای شهر برگزار شد اما جای خالی تشکلهایی که در زمینه مشکلات اقتصاد شهری کار کرده باشند کاملا احساس میشد. نتیجه آن شد که بسیاری از بحثهای شورای شهر که اصولا یک نهاد اجتماعی است به مسائل سیاسی کشیده شد و لیستهایی از جنبه سیاسی نوشته شد. اگر تشکلهای بخش خصوصی با موضوع اقتصاد شهری به فعالیت میپرداختند یا تشکلهای محدود و موجود فعلی قویتر ظاهر میشدند مطمئنا امکان حضور چند فعال تشکلی با رویکرد بهبود وضعیت کسب و کار بخش خصوصی فراهم میشد.
در مورد سایر مسائل همچنین مسالهیی در حال رخ دادن است. وظایف تشکلها حمایت از اعضا و بهبود شرایط اقتصادی آنها است اما طبیعتا مسائلی که روی همه فعالان اقتصادی و نه تنها یک قشر خاص از فعالان اثر میگذارد باید مورد بررسی تشکلهایی تخصصی قرار گیرد. اگر چنین موضوعی رخ ندهد به دلیل ماهیت این موضوعات که مشمول وضعیت سواری مجانی میشود هیچ تشکلی به آن موضوعات ورود نمیکند و بسیاری از موضوعات تشکلی دیده نشده باقی میماند.