رضا قنبری
کارشناس کمیسیون صنعت و معدن اتاق بازرگانی تهران
مواد معدنی و ذخایر زیرزمینی موجود همواره به عنوان سرمایههای بالقوه یک کشور بوده که استفاده از آنها و تبدیل آنها به سرمایه بالفعل نیازمند توجه و برنامهریزی ویژه برای اکتشاف و استخراج در سطح ملی است. بیشتر کشورهای غنی از مواد معدنی، سالانه بخشی از بودجه خود را صرف برنامههای اکتشافی و یافتن ذخایر جدید میکنند. کشور ما نیز به سبب بهرهمندی از ذخایر طبیعی فراوان مانند نفت و گاز و مواد معدنی نیازمند تهیه برنامه منظم اکتشاف و گسترش فعالیتهای اکتشافی است.
این در حالی است که سهم فعالیت اکتشافی از تولید ناخالص داخلی ایران معادل 0. 007درصد است. دلیل این امر را میتوان در قدیمی بودن فناوریهای اکتشاف در داخل کشور و هزینه سرمایهگذاری زیاد برای اکتشافات تکمیلی وعمق اکتشافهای انجامشده جستوجو کرد که در سالهای اخیر حدود ۵۰۰ متر بوده و شکی نیست که با رفع تحریمها و ورود فناوریهای جدید به کشور عمق اکتشافات میتواند به حدود ۱۰هزار متر هم برسد. موضوع تعارضات قانونی معدن و سازمان حفاظت محیطزیست نیز موضوع مهم دیگری است که متاسفانه تعارضات قانونی بیشماری بین اصلاحیه قانون معدن و قانون حفاظت محیطزیست وجود دارد.
البته مقوله محیط زیست در دنیا به خصوص در اروپای غربی، امریکا و ژاپن حل شده است و معدن در این مناطق خود را با محیط زیست وفق داده است، اما در کشور ما یک واحد معدنی به خاطر مشکلاتی که با مسائل محیط زیست دارد با چالش مواجه است و دچار گرفتاریهایی میشود. از این رو برای رفع موانع پیش روی معدن باید تعارضات بین معدن و محیط زیست به یک تعامل و هم زیستی تبدیل شود و از بروز مشکلات جلوگیری کرد. برای مثال لازم است که سربارهای معادن باز مدیریت و هدایت شود.
یا معادنی که در کنار منابع آب قرار دارند باید خود را با شرایط زیست محیطی منطقه وفق دهد تا محیط زیست فدای معدن کرد یا بالعکس نشود. از سوی دیگر به نظر میرسد دیدگاه سازمان محیط زیست در خصوص معدنکاری دیدگاه درستی نیست و این نگاه نیازمند بازنگری است. نمیتوان معدنکاری را به دلیل مسائل زیست محیطی تعطیل کرد و اهداف این بخش را نادیده گرفت. بلکه باید با الفبای تعامل بخش معدن را با محیط زیست آشتی داد.