دکتر مهدی عسلی
معاون پژوهشی موسسه مطالعات بینالمللی انرژی
دکتر مصدق همچنین در آن دوران به ترومن اطمینان داد که تجاوزی به حقوق حقه شرکت نخواهد کرد. وی این نکته را تاکید کرد که حتی تادیه غرامات و خسارات به شرکت پیشبینی و تامین شده است بنابراین جای نگرانی برای دولت و ملت انگلستان باقی نخواهد ماند. دولت ایران همچنین برای گشایش باب جدید مذاکرات، فرمولی را پیشنهاد کرد که مطابق آن اگر دولت بریتانیا ملی شدن نفت را به نیابت از شرکت سابق نفت میپذیرفت دولت ایران حاضر بود با نمایندگان آن دولت به وکالت از کمپانی نفت مذاکره کند. از آنجا که بریتانیا حکمیت در مورد نفت ایران را به دیوان لاهه ارجاع داده بود، دیوان لاهه در 14 تیر 1330 قرار موقت تامین صادر کرد که در آن از طرفین دعوا خواسته بود از خود خویشتنداری نشان دهند. این حکم به معنی ادامه کار شرکت نفت انگلیس- ایران و عدم اختلال در کار شرکت نفت از سوی دولت ایران تا صدور رای نهایی بود. دیوان لاهه همچنین توصیه کرده بود کمیسیونی با توافق طرفین برای تضمین ادامه فعالیت شرکت نفت تشکیل شده و ضمن پرداخت هزینههای طرفین از منابع نفتی کلیه درآمدهای زاید بر هزینهها را به حسابهای بانکی که خود کمیسیون تعیین میکند واریز کند. مصرف این وجوه با توافق طرفین یا با تصمیم دیوان عالی لاهه بود. دولت بریتانیا از این رای استقبال کرد اما همانطور که پیشبینی میشد دولت ایران آن را بیارزش خوانده و دیوان لاهه را برای رسیدگی به مسایل نفت ایران دارای صلاحیت ندانست. در اواخر تیرماه ترومن رییسجمهور امریکا نماینده ویژهیی به نام اورل هریمن به ایران فرستاد. وی در ملاقاتی که با مقامات ایرانی داشت، موافقت ایران برای ادامه مذاکرات با نمایندگان شرکت سابق نفت انگلیس- ایران را در صورت قبول و اعلام اصل ملی شدن نفت توسط دولت بریتانیا به نیابت از شرکت نفت حاصل کرد. هر چند امریکا از ملی شدن نفت در ایران چندان ناراحت نبود زیرا با از بین رفتن انحصار انگلیسیها در صنعت نفت ایران میتوانست جای پایی برای شرکتهای امریکایی باز شود، اما از عمیقتر شدن نهضت ملی شدن نفت در ایران هم نگران بود. این نگرانیها بهدلیل احتمال تاثیر نهضت ملی شدن نفت در ایران بر سایر کشورهای نفتخیز منطقه و نیز خطر دخالت شوروی در ایران با توجه به آنچه در اروپا و شبهجزیره کره میگذشت نیز بود. سیاست امریکا در قبال ملی شدن نفت در ایران فیصله یافتن هر چه زودتر بحران با کاهش نفوذ بریتانیا و پذیرش تسهیم 50-50 عایدات نفت بین شرکتهای نفت و دولت میزبان، جلوگیری از دخالت شوروی و بهدست آوردن نقش بزرگتر برای امریکا در ایران بود. بنابراین تلاشهای ترومن که در آن مقطع با اعزام نماینده مخصوص به ایران که فرمول ایران را شخصا به لندن برده و موافقت دولت بریتانیا را برای قبول ملی شدن نفت در ایران و اعلام آن کسب کرد در این راستا قابل توجیه است. گفتنی است، در هر حال با طولانیتر شدن زمان حل اختلافها از حمایت امریکا از دولت دکتر مصدق کاسته میشد. اصرار مصدق به حذف کامل نفوذ انگلیسیها در صنعت نفت ایران، با توجه به روابط نزدیک امریکا و بریتانیا، و نگرانی شرکتهای نفت امریکا از تسری جنبشهای ملی کردن نفت به سایر کشورهای نفتخیز و درخواست افزایش سهم دولتهای میزبان از درآمدهای نفت به بالاتر از فرمول تقسیم 50-50 سود از دلایل کاهش حمایت دولت امریکا از دولت مصدق بود. ناتوانی دولت مصدق در کنترل وخامت اوضاع اقتصادی و آشوبهای اجتماعی که احتمال سقوط کشور به دامان کمونیسم را افزایش میداد از دلایل دیگر کاهش حمایت امریکا از وی بود.