موسم انتخابات اتاق بازرگانی نزدیک است؛ انتخاباتی که در آن سرشناسان بخش خصوصی خود را در معرض رای صاحبان کارتهای بازرگانی قرار میدهند تا به پشتوانه اعتماد آنها، قدرت بخش خصوصی را در دست گیرند. در یک تعریف ساده میتوان قدرت را عاملی دانست که هرکس آن را در اختیار داشته باشد و نسبت قدرتی که در دست دارد بیش از قدرت دیگران باشد میتواند اراده و خواستهاش را بر یک جمع اعمال کند. برخلاف تصور عموم انسانهای فرهیخته، باهوش و دانشمند نه تنها «قدرتطلبی» را رفتار و صفت ناپسندی نمیدانند بلکه انسانها را تشویق میکنند قدرت بهدست آورند تا از آن در جهت افزایش درجه رضایت و خوشبختی افراد و جامعه استفاده کنند. آنچه در نکوهش قدرتطلبی و قدرت گفته میشود این است که اولا، فردی یا جریانی قدرت را از روشهای غیردموکراتیک و در فضای غیررقابتی بهدست آورده باشد، ثانیا اراده و خواستهاش گونهیی باشد که با اعمال قدرت از سطح رضایت و خوشبختی جامعه کاسته شود.
اما این پرسش مطرح میشود که کسب قدرت در اتاقهای بازرگانی چه فایدهیی دارد؟ کسانی که این دغدغه ذهنی را دارند معتقدند ساختار اتاق و شرایط تاریخی آن بهگونهیی است که در نهایت گروه شناخته شدهیی بر صندلیهای ریاست مینشینند و مشارکتها کمفایده است. این گروه همچنین اعتقاد دارند قدرت اتاقهای بازرگانی در برابر قدرت نهاد دولت آنقدر ناچیز است که حتی اگر در آن قدرت نیز داشته باشید کاری پیش نمیرود و اتفاقی نمیافتد. شاید این دیدگاه تا حدی درست باشد اما سوالی که در مقابل این دیدگاه مطرح میشود این است که اگر از حق رای خود استفاده نکنید آیا به تثبیت ساختار مورد انتقادتان کمک بیشتری نکردهاید؟ یک محاسبه ساده نشان میدهد که رای دادن این فایده را دارد که همبستگی صنفی بخش خصوصی را نشان خواهد داد. نشان دادن همبستگی خود نوعی قدرتنمایی است که نباید آن را نادیده گرفت. این یک حقیقت است که تفاوت دیدگاههای بخش خصوصی از نظر سیاسی و اقتصادی را نمیتوان درنظر نگرفت و تضاد و ناسازگاری منافع گروههای مختلف اتاق قابلانکار نیست. اما پرسش دیگری که به میان میآید این است که چه کسانی را باید در مسند هیات رییسه اتاقهای بازرگانی
نشاند؟
نخستین ویژگی کسانی که از این طریق به هیات رییسه اتاقهای بازرگانی راه مییابند سابقه حضور مشخص و قطعی در بخش خصوصی واقعی است، تا دردها و مشکلات این بخش را بشناسند، این افراد باید از سواد و دانش کافی برای بیان این مشکلات نیز برخوردار باشند تا تعابیر نادرست از صدای بخش خصوصی نشود. آنها همچنین باید جرات و جسارت بیان مشکلات را داشته باشند تا صدای بخش خصوصی بهخوبی شنیده شود. افراد انتخاب شده همچنین باید تشکلگرا بوده و از حرکتهای فردی که منافع تشکل مربوطهشان را به خطر بیندازد احتراز کنند. اگر افرادی با این مشخصهها به هیات رییسه اتاقها راه یابند آنگاه میتوان طلیعه حضور پرقدرت بخش خصوصی را در اقتصاد ایران نیز مشاهده کرد.