گروه اقتصاد اجتماعی
رییسجمهور روز گذشته در میان سخنانش پاسخ نامه سرگشادهیی را داد که یکی از کارگردانهای سینمای ایران خطاب به او نوشته بود. اصغر فرهادی در این نامه آورده بود:«در تاریخ خواندهایم که گاهی حاکمان با لباس مبدل به میان مردمان میرفتهاند تا به دور از محافظان و ملازمان و متملقان گوشهیی از درد و رنج مردم را بیواسطه درک کنند. پیشنهاد میدهم لااقل برای تنوع در نگارش تاریخ امروز که آیندگان بهتزده خواهند خواند، گاهی صاحب منصبان بیهمراه و ناشناس به میان مردم بروند.»
او ادامه داده بود:«در این گزارش نام یکی از کسانی که شبهای سرد استخوانسوز را در گوشه گوری نشسته به صبح میرساند و به تعبیر تلخ گزارشگر مرگ را زندگی میکند «آرمان» است. این نام مرا رها نمیکند. «آرمان» گم شدهیی که در گور پیدایش کردهاند. شرم بر ما... این است شهر نوید داده شده؟ این است شهر آرمانها؟» حسن روحانی نیز در پاسخ او گفت:«خوانده بودیم و دیدیم که مردم از فقر به کارتنخوابی روی میآورند ولی قبرخوابی را ندیده بودیم که فقیری به خاطر فقرش در قبر زندگی کند... چه کسی میتواند در جامعه بزرگی مانند ایران، با این دین، با این فرهنگ و با این عشق به خاندان رسالت و نبوت در این باره سکوت کند.»
سیدحسین هاشمی، استاندار تهران اما در حاشیه جلسه شورای اشتغال استان تهران درباره گورخوابهای شهریار، با بیان اینکه در خبرها گفته شده که گورخوابهای شهریار نانی برای خوردن نداشتند و گرسنه بودند، گفت:«این اطلاعرسانی، کم لطفی و کاری غیراخلاقی بوده است.» او ادامه داد: «این افراد از معتادان متجاهر بودند و قبرستانی که آنها میخوابیدند دارای نگهبان است و کنترل میشود. درحال حاضر این افراد جمعآوری و به کمپ شهرستان شهریار منتقل شدند.
امیدواریم سایر معتادان متجاهر نیز با کمک سایر بهزیستی، نیروی انتظامی و سایر دستگاههای ذیربط جمعآوری شوند.» او افزود:«به فرماندار شهریار تاکید کردم با توجه به ظرفیتی که برای شرق و غرب استان تهران جهت جمعآوری معتادان داده شده نسبت به جمعآوری معتادان متجاهر در این شهرستان اقدام کنند. با افزایش همکاری نیروی انتظامی و با توجه به سردی هوا، جمعآوری این افراد افزایش پیدا خواهد کرد.»
استاندار تهران درباره برخورد خشونتآمیز با این افراد گفت:«بسیاری از این افراد از رفتن به کمپها خودداری میکنند به همین دلیل، هنگام جمعآوری مقاومتی از سوی آنها صورت میگیرد اما در مورد گورستان نصیرآباد به هیچ عنوان در جمعآوری آنها، کتک زدن مورد تایید نیست؛ چراکه این افراد بیمار هستند و باید با آنها به شکل بیمار برخورد کنیم. امیدواریم با سیاستها و ظرفیتهای ایجاد شده این مشکل مرتفع شود.»
رضا جهانگیریفر، معاون توسعه و خدمات اجتماعی سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران، دو سال پیشتر به مهر گفت: «بررسیها نشان از آن دارد که حدود ۱۵هزار کارتنخواب و بیخانمان در تهران وجود دارد که ۱۵درصد از این افراد را زنان بیخانمان تشکیل میدهند.»
او ادامه داد:«در بین افراد بیخانمان از همه گروههای سنی از ۱۸سال گرفته تا بیش از ۹۰سال مشاهده میشود اما بیشتر افراد بیخانمان در گروه سنی ۳۵تا ۴۰سال هستند.» او افزود:«آمارها نشان میدهد که ۸۰ درصد از کارتنخوابها معتاد هستند و در واقع علت بیخانمان شدن این افراد همان اعتیاد بوده است. فقر، اختلافات و مشکلات خانوادگی نیز از دیگر عوامل شایع در بیخانمان شدن این افراد است.»
بنا بر آمارهای موجود در دفتر آسیبهای اجتماعی شهرداری تهران در سال 1387 نیز 6/1درصد افراد بیسرپناه و بیخانمان مراجعهکننده به گرمخانههای شهر تهران مدرک تحصیلی لیسانس و 7/4درصد نیز دارای مدرک فوق دیپلم بودهاند.
رکوردهایی که جابهجا شدند
پس از آغاز جنگهای تازه خاورمیانه، کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل اعلام کرد بیش از 50 میلیون نفر در سراسر جهان به ناچار بیخانمان شدهاند که این بالاترین رقم بعد از جنگ جهانی دوم است. به گزارش مهر، آمارها نشان میدهد شمار افراد بیخانمان در امریکا بیش از ۵۰۰ هزار نفر است که از این میان ۱۲۵هزار نفر کودک هستند. بر این اساس از سال ۲۰۱۳ تاکنون شمار بیخانمانها در امریکا ۲.۵ درصد رشد داشته است. به گزارش الجزیره و براساس گزارش گروه«ائتلاف ملی برای پایان دادن به بیخانمانی در امریکا» هر شب در این کشور بیش از 560 هزار نفر بیخانمان شبها را در خیابانها سپری میکنند و در خیابانها میخوابند زیرا جایی برای ماندن ندارند.
آمارهای موجود نشان میدهد که از هر 10هزار نفر شهروند امریکا حدود 17نفر بیخانمان هستند، اما هزینه مقابله با این بیخانمانی چیست؟
خانهای که نیست
بیخانمانی، کلمهیی است که برای حال فردی که سرپناهی مشخص و تا حدودی پایدار ندارد، به کار میرود.
تقریبا تمام منابع مربوط به مسکن، بیخانمان را در رابطه با محل اقامت شبانه تعریف میکنند. وزارت مسکن و توسعه شهری ایالات متحدۀ امریکا (HUD)، بیخانمان را فردی میداند که شب هنگام، جای اقامتی ثابت، معمولی و مناسب ندارد. این یعنی ساعت تاریکی مهمترین سخن در تعریف بیخانمان و بیخانمانی است. سازمان ملل، بیخانمانی را به دو گونه بیخانمانی مطلق و نسبی تقسیم میکند. بیخانمان مطلق، کسی است که در خیابانها زندگی میکند و در اثر حوادث مختلف در زندگی به این وضعیت مبتلا شده است و بیخانمان نسبی کسی است که استانداردهای اسکان را ندارد و باید برای تامین استانداردهای اساسی، حمایتهای مناسب و کافی از او برای دسترسی به آب سالم، خدمات بهداشتی و امنیت شخصی فراهم شود، تا به توان مالی و فاصله منطقی از محل کار برسد.
بیخانمانی حالا دیگر نه تنها دامنگیر کشورهای رو به توسعه، بلکه معضلی بزرگ برای کشورهای توسعهیافته صنعتی نیز هست. معضلی که افزایش بیماریهای جسمانی و روانی به دلیل عدم رعایت بهداشت فردی، انتقال بیماریهای واگیردار، تخریب اموال عمومی، اعتیاد به مواد مخدر، تکدیگری، سرقت، فحشا و دیگر آسیبهای اجتماعی را از پی میآورد و همین، بیخانمانی را تبدیل به تهدیدی جدی برای قانون، عدالت و در نهایت دیگر شهروندان میکند.
آنان چون وضعیت مناسب اقتصادی و اجتماعی ندارند، به جرایم و انحرافهای اجتماعی روی میآورند تا بتوانند زندگی بگذرانند. از همینرو در مناطقی از شهر که بیخانمانها زیاد باشند، حس ناامنی و میزان وقوع جرم بیشتراست. «بومشناسی ترس» در جرمشناسی نوین، برای وضعیتی است که بهدلیل افزایش بیخانمانها وگرایش آنها به انحرافات اجتماعی و جرایم، ترس از قربانی شدن در بین شهروندان عادی بیشتر شده است. بیخانمانی در شهر، تداعی فقر است و ترس.
تصویر بالا نشان میدهد که چه میزان بودجه لازم است تا بیخانمانی در ایالات متحده امریکا ریشهکن شود. هر چند این تصویر متعلق به ایران نیست اما میتواند تصویری به دست دهد که چگونه میتوان با تغییر سیاستها و اختصاص بهینه منابع، بیخانمانی را ریشهکن کرد از این رو انتشار آن خالی از لطف نیست.