مفاهیم تازه عدالت از زبان «رالز»

۱۳۹۵/۰۳/۲۹ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۴۵۵۶۱

گروه گوناگون| در ایران کمتر کسی با نام «جان رالز» آشنایی دارد. فیلسوف امریکایی که نقد او در باب مفهوم رایج عدالت در میان فیلسوفان قرن بیستم بسیار سروصدا به‌پا کرد. او با این نقد عملا راه را برای نظریه خود در باب عدالت باز کرد. فی‌الواقع از قدیم‌الایام مفهوم «عدالت» همواره مورد چالش بوده است. از نظر افلاطون، عدالت، ‌فضیلتی سیاسی است که همه فضایل را دربر می‌گیرد. در اصل، «فضیلت در نظام اخلاقی افلاطون و ارسطو کیفیتی نفسانی است و فاعل اخلاقی برای سعادتمند شدن، باید واجد آن صفت باشد و افعال او برخاسته از همان فضایل درونی باشند.» همین موضوع باعث می‌شود که رویکرد فیلسوفان به بحث عدالت و اجرای آن در طول قرن‌ها فرازونشیب‌های زیادی داشته باشد تا آنجا که هنوز هیچ‌کس به مفهومی که همگان بر آن اتفاق‌نظر داشته باشند، دست نیافته‌اند.

داستانی در باب عدالت است که نشان از پیچیدگی مفهوم و برداشت عدالت می‌دهد. گروهی از سربازان تکاور را درنظر بگیرید که به‌دنبال یاغیانی هستند که جان و مال کشور را به خطر انداخته‌اند. در میانه جست‌وجو به نوجوانی روستایی برخورد می‌کنند که گوسفندان را برای چرا به بیرون از ده آورده است. آنها این احتمال را می‌دهند که یاغیان در ده باشند. نوجوان روستایی را دستگیر می‌کنند، عده‌یی می‌گویند که او را بکشند اما فرمانده مصر است که این روستایی آزاد شود چون گناهی نکرده است. او را آزاد می‌کنند و این نوجوان به ده می‌رود و محل سربازان را به یاغیان خبر می‌دهد و آنها هم سربازان را می‌کشند. عدالت در اینجا کجاست؟ آیا بهتر نبود که تکاوران این نوجوان روستایی را می‌کشتند؟

جان رالز در کتاب خود که عنوان «نظریه‌یی در باب عدالت» است، سعی کرده به مفهومی جدید از عدالت دست یابد. به اعتقاد رالز، «نظام عادلانه باید پشتوانه دوام خویش را فراهم آورد؛ یعنی باید به‌گونه‌یی سازماندهی شود که حس عدالت را در اعضای خود بپروراند؛ میلی موثر به عمل کردن طبق قواعد آن نظام به‌خاطر عدالتی که در آن تحقق یافته است‌، بنابراین شرط پایایی و معیار تضعیف امیالی که با اصول عدالت ناسازگارند، الزام‌های دیگری برای نهادها پدید می‌آورد. آنها نه تنها باید عادلانه باشند بلکه باید به‌گونه‌یی سازمان یابند که فضیلت عدالت را در اعضای خود تقویت کنند.» اما حس عدالت چیست؟ مرتضی نوری، مترجم کتاب «نظریه‌یی در باب عدالت» جان رالز که ازسوی نشر مرکز منتشر شده، ‌می‌نویسد که حس عدالت درواقع ظرفیتی اخلاقی است برای فهم و به‌کارگیری اصول عدالت و عمل طبق آنها و به خاطر آنها. (ص 15)

اما نکته‌یی در باب خود جان رالز بنویسیم. جان رالز در سال1921 در بالتیمور ایالات‌متحده امریکا به دنیا آمد و در سال2002 هم درگذشت. او به‌همراه نوام چامسکی پایه‌گذار کرسی تاریخ و فلسفه علم در MIT امریکا بود‌. در سال1961 پیشنهاد استادی فلسفه دانشگاه هاروارد را قبول کرد و تا زمان بازنشستگی یعنی سال1991 در آنجا بود.

فیلسوفان قرن بیستم معتقدند که جان رالز اگر در رده اول فیلسوفان قرن بیستم نباشد در رده دوم است، با آنکه آنها معتقدند که او در رده اول فیلسوفان قرن بیستم است. جاناتان ولف می‌گوید: «هر چند بر سر این نکته اختلاف هست که در میان فیلسوفان سیاسی سده بیستم رتبه دوم از آن کیست‌، اما همه یک‌صدا اذعان دارند که رتبه نخست برازنده کسی جز جان‌ رالز نیست.»

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر