عفیفه عابدی
پژوهشگر مرکز تحقیقات استراتژیک
از نوع جدید روابط ایران و روسیه میتوان دو استنباط داشت؛ اینگونه که ابتدا، روسها پس از توافق هستهیی، ایران را به عنوان قدرت نوظهوری میبینند که هزینه برای آن، مزیتهای بیشتری ایجاد خواهد کرد. در حالی که تا پیش از این به نظر روسها، روسیه به ایران به عنوان هزینه فایدهیی نگاه میکرد که هزینهها غالب بر فایدهها بودند. سپس به دلیل همگرایی و همپوشانیهای خاص که سیاستهای ایران و روسیه در هر سه منطقه خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز دارد، مسکو، تهران را شریک قابل اعتماد میبیند. بر این اساس روابط ایران و روسیه از چند جهت پتانسیل گسترش دارد؛ از بعد دوجانبه، هر سه بعد منطقهیی (خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز و جنوبآسیا) و بینالمللی. با این حال همچنان چالشهایی فرا روی این رابطه وجود دارد. یکی از زمینههای گسترش روابط دوجانبه، مناسبات اقتصادی است؛ کما اینکه یکی از نقاط ضعف روابط ایران و روسیه در دهههای گذشته، رابطه در بعد اقتصادی بوده است. حجم مبادله تجاری بین ایران و روسیه اکنون چیزی حدود یک و نیم میلیارد دلار است که نه تنها اصلا قابل مقایسه با حجم روابط این کشورها با سایر شرکایشان نیست بلکه متناسب با
ظرفیتها و قابلیتهایی که ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک دو کشور ایجاد میکند، نیست. لغو تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد و غرب علیه ایران فرصتهایی برای روسیه در بازار ایران ایجاد کرده و متقابلا به دلیل تحریمهای غرب علیه روسیه فرصتهایی برای ایران در بازار روسیه ایجاد شده است. روسیه در صنایع گوناگون ازجمله صنایع نظامی، صنایع نفت و گاز، حمل و نقل، ارتباطات، صنایع هوا-فضا از کشورهای پیشرو است. بر این اساس ایران نیز در این صنایع فرصتهای زیادی در اختیار روسها قرار داده است. در دو سال اخیر قرارداد احداث نیروگاه دوم اتمی، چند نیروگاه حرارتی و مشارکت در مدرنیزاسیون خطوط راه آهن، خرید هواپیماهای مسافری منعقد شده و قراردادهای احتمالی نفت و گاز و... ازجمله این موارد است. در همین حال، ایران میتواند در صادرات موادغذایی و تولیدات کشاورزی نقش قابل توجهی در روسیه بیابد که اکنون با تحریم اروپا و ترکیه، واردات این اقلام را از این کشورها کاهش داده است. روسیه در این زمینه با لغو و کاهش تعرفه برخی کالاهای ایرانی برای اتحادیه اوراسیا موافقت کرده است. درباره اینکه چرا با وجود تلاشهای زیاد برای افزایش مناسبات اقتصادی، نتیجه
قابل توجهی مشاهده نمیشود، میتوان به دو نکته اشاره کرد:
- اول اینکه هنوز عوامل دیگری در روابط دوجانبه ایران و روسیه تاثیرگذار هستند و به نظر میرسد روسیه قدمهای خود در لغو تحریمها علیه ایران را متناسب با غرب تنظیم میکند. بهطور نمونه بین بانکهای ایران و روسیه باید هماهنگی به وجود آید. زمانی که در زمان ریاستجمهوری آقای مدودف، قطعنامه 1737 علیه ایران تصویب شد، روسیه همکاریهای بانکی با ایران را قطع کرد. اکنون که تحریمها لغو شده، با وجود فرمان رسمی آقای پوتین رییسجمهوری روسیه درباره لغو آثار قطعنامه ٢٢٣١ بر روابط ایران و روسیه، شواهد نشان میدهد موانع همکاریهای بانکی میان ایران و روسیه برطرف نشده است. روسها میگویند یک دلیل آن ملاحظات بانکهای روسی است که با بانکهای امریکا رابطه دارند و این به معنای آن است تا زمانی که امریکا تحریمهای یکجانبه علیه ایران را لغو نکند، بانکهای روسی عملا با بانکهای ایرانی کار کنند که این در تعارض با سیاست اعلامی مسکو است. این در حالی است که نه تنها روسیه میگوید تحریمهای یکجانبه علیه ایران را رد میکنیم، بلکه روسیه نیز از تحریمهای یکجانبه امریکا آسیب دیده است.
- دوم آنکه با وجود اراده رهبران دو کشور روسیه و ایران برای افزایش مناسبات و اغماضهایی که از سوی دو طرف درباره سیاستهای مستقل طرف مقابل میشود، بعد فرهنگی روابط و به عبارت دیگر رضایت عمومی از روابط هم بسیار مهم است. این مساله به این دلیل مهم است که از سوی روسیه بهطور عمده نهادهای دولتی در رابطه اقتصادی با ایران و پروژههای کلان مشارکت دارند، اما برای افزایش صادرات ایران به روسیه در زمینه تولیدات کشاورزی و مواد غذایی، باید تجار و بازرگانان سطوح خصوصی وارد عمل شوند که عمدتا متاثر از همان ذهنیت منفی تاریخی هستند. به نظر میرسد در این زمینه باید اقدامات فرهنگی بیشتری صورت گیرد؛ بهویژه از طریق روسیه با انجام درست و به موقع تعهدات مهمتر مانند قراردادهای تسلیحاتی استراتژیک بهطور نمونه اس-٣٠٠. با افزایش وابستگی متقابل اقتصادی تهران و مسکو، روابط سیاسی و امنیتی نیز تقویت خواهد شد. البته این بعد از روابط تحت تاثیر عوامل بینالمللی قرار دارد.