مقوله گردشگری با روی کارآمدن دولت روحانی از همان آغاز به شکل خیلی جدی در دستور کار دولت قرار گرفت. بهنظر میرسد نگاه دولت روحانی به این مقوله نه از دیدگاه صرف اقتصادی و نه سیاسی، بلکه بهعنوان یک فرصت بزرگ برای نشان دادن واقعیتهای جامعه مدرن ایران به جهانیان است. در منطقهیی که جز اخبار انفجار، جنگهای قومی و مذهبی و داعش خبر دیگری نیست در ایران صلح و آرامش حاکم است و مردم صلحطلب ایران خواهان تعامل و همکاری منطقهیی و بینالمللی هستند. در واقع اگر دولت از ظرفیتهای گردشگری ایران به نحواحسن استفاده کند، میتواند به دیپلماتهای ایرانی در مذاکرات با 1+5 پشتوانه و عقبه خوبی تزریق کند و دشمنان رسانهیی ایران را وادار به عقبنشینی کند. ازسوی دیگر گردشگری میتواند ظرفیتهای خوبی برای سرمایهگذاری و ایجاد اشتغال و درآمدزایی ایجاد کند تا دولت بتواند نیروی خود را صرف سایر مشکلات اقتصادی کند. درآمدهای گردشگری میتواند جانشین خوبی برای کاهش درآمدهای نفتی باشد، با آنکه هنوز بسیار دور از دسترس است. دکتر سعید شیرکوند نیز معتقد است که طی 35سال گذشته تقریبا سرمایهگذاری نکردهایم. اما این فرصتی است که نباید از دست
برود.
استراتژی سازمان میراث فرهنگی در توسعه زیرساختها و سرمایهگذاری در صنعت توریسم باتوجه به سند چشمانداز سال 1404 چیست؟
باید بگویم که متاسفانه ما در 35سال گذشته تقریبا هیچ سرمایهگذاری در گردشگری انجام ندادهایم. پیش از انقلاب 5 هتل 5 ستاره داشتیم که چند سال پیش یک هتل به این تعداد افزوده شده است. ضمن اینکه هتلهای موجود نیز در این سالها بهطور طبیعی دچار فرسایش شدهاند. شاید به این دلیل که ما از توریسم تصور دیگری داشتیم. توریسم را موجب هنجارشکنی و عملی ضدفرهنگی میدانستیم که نیاز به آن نداشتیم. البته فعالیتهایی در دوره دولت آقای خاتمی در زمینه جلب توریست انجام شد که متاسفانه توسط گروههای خودسر این اقدامها بینتیجه ماند. مانند سنگپرانی به اتوبوس گردشگران و اقدامهایی از این دست. ازسوی دیگر اقدامهای ماجراجویانه و نوع ادبیات رییس دولت نهم و دهم آسیبهای جدی به وجهه ایران و ملت ایران در نزد کشورهای غرب وارد کرده است که با روی کارآمدن دولت جدید تلاش بسیاری صورت گرفته تا این غبار از چهره ملت ما زدوده شده و چهره واقعی ما به جهانیان نشان داده شود. در این دولت اقدامهای خوبی دارد انجام میشود ولی متاسفانه حجم خرابیهای بهجا مانده از دولت دهم در سازمان آنچنان گسترده است که سالها طول میکشد که این ویرانیها بازسازی شود.
اقدامهایی هم برای زمینهسازی ورود توریست به کشور انجام شده یا در دست انجام است که اوضاع رو به بهبودی و امیدوارکنندهیی را نشان میدهد.
بیتوجهی به گردشگری را در برنامه چهارم توسعه که در دوران دولت مهرورزی تهیه شده است، میتوانید ببینید. در این برنامه اصلا نامی از گردشگری برده نشده است. یعنی خط بطلان کشیده شده بر موضوع گردشگری. پس ما در واقع باید بگوییم برنامه چشمانداز که درسال1384 تدوین شده از سال1393 به اجرا درآمده است و اگر بنا به زمان آن یعنی 20سال برای توسعه و تجهیز زیرساختها زمان نیاز بوده از سال1393 به بعد را باید درنظر گرفت زیرا تا امسال عملا هیچ حرکتی در این زمینه انجام نشده است.
تمرکز سازمان در جلب توریست از کدام کشورها و به چه منظوری است؟
ما در درجه نخست روی گردشگران مذهبی تاکید داریم که هم به لحاظ زیرساختهایی که در مشهد وجود دارد، قدری زمینه آماده است هم اینکه به لحاظ فرهنگی با ما نزدیکی دارند و میتوانند چهره خوبی از ملت ما را در کشورهایشان با خود به ارمغان ببرند. توریسم سلامت را درنظر داریم. ما الان بهترین پزشکان و بیمارستانهای مجهز را در سطح منطقه داریم که میتوانیم سالانه هزاران نفر از کشورهای همسایه در این زمینه جذب کنیم که البته نیاز به کارهای فرهنگی و اقتصادی بیشتر هم دارد. من این را به شما عرض کنم که در دولت جدید دیدگاه نسبت به گردشگری عوض شده و نوع نگاه به گردشگر از جنبه تهدید به یک فرصت سرمایهگذاری، اشتغالزایی و درآمد برای عموم مردم تبدیل شده است. خوشبختانه این دیدگاه نزد عموم مردم ایجاد شده و مسوولان نیز باتوجه به کاهش بهای نفت به این رویکرد دولت توجه نشان دادهاند. هر گردشگری که به کشور ما وارد میشود، قطعا در هنگام خروج از ایران نظرش صد درصد تغییر کرده و ایران را کشوری پیشرفته و مدرن توصیف میکنند با مردمی بسیار مهماننواز و بافرهنگ و بامحبت. این برای ما دستاورد کمی نیست. حتی اگر بخواهیم با ادبیات اول انقلاب صحبت کنیم، اگر
بخواهیم انقلابمان را صادر کنیم این بیخطرترین و بیضررترین و یکی از بهترین راهها است. چون هر گردشگر که به کشور ما وارد میشود، در هنگام بازگشت به یک سفیر ایران در کشور خودش تبدیل میشود. البته هنوز هم باید روی برخی گروههایی که وجود خود را در گرو ایجاد تنش میبینند، کار شود.
یکی از مهمترین زمینهها برای جلب توریست تامین امنیت روانی و فیزیکی از سوی کشور میزبان و رعایت مقررات و آداب مذهبی، فرهنگی، زیست محیطی از سوی میهمان است. چه اقدامهایی در این زمینه انجام شده و توریستها در بدو ورود به کشور ایران چه آموزشهایی میبینند؟
همانطور که در ابتدای عرایضم گفتم ما باید نگاهمان را به توریسم عوض کنیم. خوشبختانه این اتفاق در دولت جدید افتاده است. دولت تمام تلاشش را بهکار برده تا چهره واقعی ایرانیان را به دنیا نشان دهد. فعالیتهایی که در زمینه دیپلماسی و مذاکرات ایران با 1+5 در جریان است خودش کمک زیادی به این موضوع کرده است. الان تعداد گردشگرانی که به کشور وارد شدهاند نسبت به سال گذشته یعنی 9ماهه امسال نسبت به همین دوره در سال گذشته سه برابر شده است. عامه مردم نگاهشان به گردشگر عوض شده و این را بهعنوان یک فرصت نگاه میکنند. مثلا در جنوب مردم از توریسم داخلی نان درمیآورند و نسبت به توریستها مهربان هستند. زمینههایی هم کم و بیش در آنجا شکل گرفته و در کیش هم همینطور ولی هنوز خیلی کاستی وجود دارد. توریستهایی که به ایران میآیند نسبت به شرایط فرهنگی و مذهبی ایرانیان آگاهی دارند و توجیه هستند.
این سه برابر که میگویید عددش چقدر است؟
قدر مطلق آن رقم بالایی نیست. مثلا در 9ماهه سال گذشته 6 هزار نفر از آلمان به ایران وارد شدند که الان این تعداد به 18هزار نفر رسیده است.
با توجه به هشدارهایی که هنوز روی سایت وزارت خارجه کشورهای غربی درباره سفر به ایران وجود دارد کسانی که به ایران میآیند باید افراد خاصی باشند. گردشگر فرهنگی، افراد مسن یا کسانی که علاقه به خطر کردن دارند یا در سالهای بسیار دور به ایران آمدهاند. اگر قرار باشد گردشگران بهصورت انبوه به ایران بیایند چه آموزشهایی باید برای ورود به ایران ببینند.
ما همان جور که گفتم هدفمان جلب توریستهای فرهنگی است. کسانی که برای گردشگریهای غیرفرهنگی میخواهند به ایران بیایند بهتر است به دیگر کشورهای همجوار بروند.
همانگونه که ریاست سازمان چندبار به این موضوع اشاره کردهاند سند چشمانداز و سند توسعه برای سال 1404 جلب 20میلیون توریست است. زمینههای تحقق این هدفگذاری چیست؟ و سازمان چه اقدامهای مشخصی (جلب سرمایهگذاری بخش خصوصی و ایرانیان خارج از کشور و تجهیز زیرساختها و...) انجام داده است؟
ما هنوز خیلی کار داریم تا بتوانیم به جذب سرمایه برسیم. اقدامهای زیادی هم انجام شده اما ما هنوز در شرایط تحریم قرار داریم. آوردن سرمایهگذار به این صورت نیست که ما از او دعوت کنیم و تضمین بدهیم. سرمایهگذار باید خودش این تضمین را حس و درک کند تا به تصمیم برسد. این یک پروسه زمانبر است.
سازمان در این زمینه برای به تصمیم رسیدن سرمایهگذار چه کاری کرده است؟ از سوی دیگر اگر توریستی در کار نباشد چرا سرمایهگذار باید به این کشور بیاید و سرمایهگذاری کند. این موضوع مثل مرغ و تخممرغ است مثلا دولت برای ورود توریست به ایران چه تبلیغاتی در کشورهای خارج انجام داده است؟
عرض کردم این در یک روند اتفاق میافتد. ما باید به جایی برسیم که دولت نظارت و برنامهریزی کند. ما قصد نداریم برای ورود گردشگر به ایران تبلیغات کنیم. این را باید هتلها، مناطق گردشگری و... انجام دهند. یک برند در زمینه هتلداری وقتی برای هتلش در فلان کشور تبلیغ میکند نمیخواهد که در و دیوار هتل را نشان بدهد. او مناظری که هتل در آن شهر یا کشور قرار دارد را نشان میدهد و اینگونه برای هتلش تبلیغ میکند. سازمان در زمینه گردشگری اطلاعرسانی میکند.
معاونت سرمایهگذاری در زمینه جذب سرمایه ایرانیان خارج از کشور که قبلا قول آن داده شده بود همچنین سایر سرمایهگذاریها چه اقدامهایی انجام داده است؟ همچنین تاثیر تحریمها بر صنعت گردشگری تا چه حد موثر است و بر عکس برنامهریزی اصولی در جلب توریست تا چه حد میتواند بر تضعیف تحریمها موثر باشد؟
ریاست سازمان در این زمینه بسیار فعال بوده و هستند. دولت جدید با تغییر ادبیات و رویکردی که نسبت به کشورهای دیگر داشته زمینهسازیهای خوبی انجام داده تا ایرانیان خارج از کشور همچنین برندهای مهم گردشگری به ایران بیایند و از امکانات و فرصتهای سرمایهگذاری در امرگردشگری ایران بازدید کنند. ما افقهای روشنی را پیش رو میبینیم و مطمئن هستیم دراین امر میتوانیم به موفقیتهای خوبی دست یابیم. گردشگری ظرفیتهای فراوانی برای ما دارد چه در زمینه اقتصادی و چه در زمینه سیاسی حتی میتواند به برداشتن تحریم نیز کمک کند زیرا مردم کشورهایی که به ایران میآیند با ما احساس همدردی پیدا میکنند و همین میتواند علیه سوءتبلیغات در کشورهای خارجی به ما کمک کند.
فرض کنیم تحریمها لغو و هشدارها برای ورود به کشور ایران از روی سایتها برداشته شود آیا در ایران زمینه ذهنی و فرهنگی برای پذیرش توریست مهیاست؟
مسلما همیشه یک عده مخالف پیدا میشوند که آنها در اقلیت قرار دارند و اگر بخواهند در صحنه سیاسی و اجتماعی کشور حضور داشته باشند باید نسبت به روش خودشان بازنگری داشته باشند. گردشگری فرصتی است که نباید آن را از دست بدهیم. هم به لحاظ درآمدزایی برای دولت و برای مردم و هم اینکه دولت قرار نیست نقش تصدیگری در این صنعت داشته باشد و بخش خصوصی خودش حضور چشمگیر باید داشته باشد؛ و دیگر از بعد فرهنگی برای ما مهم است که نشان دهیم ایران چه ظرفیتها و پتانسیلهای بالایی برای سرمایهگذاری و همکاریهای بینالمللی دارد.