هیولای آلودگی هوا

۱۳۹۸/۱۰/۰۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۹۶۸۷
هیولای آلودگی هوا

مجید اعزازی|

دبیر گروه راه و شهرسازی|

1- بر اساس گزارش اخیر بانک جهانی، آلودگی هوا سالانه خسارتی معادل 6‚2 میلیارد دلار به شهروندان تهرانی وارد می‌کند که با احتساب جمعیت7‚8 میلیونی تهران سهم هر شهروند در زیان متاثر از آلودگی هوا، برابر با ۳۰۰ دلار در سال است. اگر معادل ریالی رقم اعلام شده 6‚2 میلیارد دلار را با نرخ هر دلار 13 هزار تومان محاسبه کنیم، هزینه آلودگی هوای تهران سالانه 33 هزار و 800 میلیارد تومان (برای هر فرد معادل 300 دلار نیز حدود 3 میلیون و 900 هزار تومان) می‌شود که رقمی حدود 2 برابر بودجه سالانه شهرداری تهران است. بی‌گمان، خسارت‌های پنهان آلودگی هوا بیش از این رقم‌ها است، چرا که در محاسباتی از این دست، آنچه به دست فراموشی سپرده می‌شود، «هزینه- فرصت» پدیده‌ای همچون آلودگی هوا است. فرض کنید که نه در تهران که در سایر کلان‌شهرهای کشور نیز با این پدیده مواجه نبودیم. هوا پاک بود و سالم. در این صورت، هر نفسی که فرو می‌رفت، ممد حیات بود و چون بر می‌آمد، مفرح ذات! مدارس و دانشگاه‌ها تعطیل نمی‌شدند و دانش‌آموزان و دانشجویان فرایند آموزش را با نظم و دقت بیشتر طی می‌کردند. در صنایع و کارگاه‌های تولیدی بسته نمی‌شد و در روند تولید خللی ایجاد نمی‌شد. مردم بشاش و با نشاط بودند و لبخندشان را پشت ماسک قایم نمی‌کردند. سالخوردگان و کودکان به راحتی در سطح شهر رفت و آمد می‌کردند و از امکانات شهری بهره‌مند می‌شدند. حتی گیاهان، درختان و پرندگان حال و روز خوش‌تری داشتند و ... اما حیف که چنین نیست!

2- طی چند دهه گذشته دلایل گوناگونی برای آلودگی هوا و ترافیک در پایتخت عنوان شده و دستگاه‌های متعددی (14 دستگاه) مسوول این وضعیت شناخته شده‌اند. اما شاهدیم که هیولای آلودگی هوا از مرزهای پایتخت فراتر رفته و در کلان‌شهرهای دیگر کشور نیز جا خوش کرده است. همین مساله به خوبی نشان می‌دهد که بحران آلودگی هوا نه در جغرافیای خاص تهران با کوه‌های بلند البرز و انسداد کریدورهای هوایی آنکه در مسائل دیگری ریشه دارد. در سطح خرد، می‌توان انگشت اتهام را به سوی عواملی همچون کیفیت بنزین، کیفیت خودروهای ساخت داخل، کیفیت موتور سیکلت‌های ساخت داخل، نبود سیستم حمل و نقل عمومی گسترده و فراگیر همچون مترو، تراموا و ...عدم نوسازی ناوگان‌های شهری و جاده‌ای، ‌عدم نوسازی صنایع، ‌استفاده از انرژی‌های فسیلی و... گرفت. عواملی که اصلاح هر یک از آنها مستلزم اصلاح سیاست‌گذاری‌های کلان سیاسی و اقتصادی از جمله سیاست‌های حمایتگرایانه از تولیدات داخل است.

در سطحی دیگر، گسترش آلودگی هوا از تهران به کلان‌شهرها متهمان دیگری دارد. تمرکز جمعیت، صنایع، تجارت و بازرگانی و... در کلان‌شهرها و به ویژه در تهران است. بر اساس نتایج سرشماری نفوس و مسکن سال 1395، 74 درصد جمعیت کشور در شهرها و تنها 26 درصد در روستاها ساکن هستند.در این میان، ‌استان تهران با مساحتی حدود یک درصد از مساحت کل کشور، دارای جمعیتی حدود 13 میلیون و 300 هزار نفر است که نشان‌دهنده تراکم بسیار بالای جمعیت، ‌مشاغل، ‌صنایع و... است. تمرکز جمعیت، صنایع، ‌تجارت، ‌مراکز مهم سیاسی و اداری کشور در تهران اما خود ریشه در سیاست‌های کلان سیاسی و اقتصادی دارد.

3- بی‌گمان، تعطیلی زندگی و شهر برای چند روز یا چند هفته، از سر ناچاری است و حتی راهکاری تسکین‌دهنده نیز به شمار نمی‌رود که رویکردی دفاعی در برابر هیولای آلودگی هوا است. دفاع از انسان‌ها و شهروندان کوچک و بزرگ شهر. اما استفاده از این رویکرد ناکارآمد تا چه زمانی دوام خواهد آورد؟ به بیانی دیگر، جمیع ارکان دولت و حکومت چه زمانی متوجه این هیولا خواهند شد و چه زمانی رویکردهای دفاعی را کنار گذاشته و با اصلاح سیاست‌های سیاسی و اقتصادی و ساختارهای منسوخ به فکر حمله به این هیولا و حل مشکلات دیگر خواهند افتاد؟

 

 

ارسال نظر