در شرایط کنونی که اقتصاد و تولید کشور با رکودی سخت دست به گریبان است هرگونه کمک و حمایت دولت از صنایع بهخصوص صنایع کوچک و متوسط میتواند بسیار مهم باشد، چراکه شرایط اقتصادی کشور هماکنون به نحوی است که هر کمکی و به هر اندازهیی به واحدهای تولیدی میتواند مفید باشد و به اعتقاد من این رویهیی که دولت انتخاب کرده برای پرداخت تسهیلات به واحدهای کوچک و متوسط و توجه به آنها میتواند بسیار خوب و مثبت باشد؛ در این میان البته، نقش نمایندگان مجلس دهم نیز در بهبود اوضاع صنعتگران شایان توجه است. نمایندگان مجلس جدید باید به دنبال تدوین قوانینی باشند که گره از بار مشکلات فعالان اقتصادی باز کند؛ نه اینکه بدتر از قبل، قوانین زایدی حذف کنند که نه تنها گرهگشا نیست، بلکه بر موانع و چالشهای فعالان اقتصادی و بنگاههای صنعتی میافزاید. در هر حال، در این میان، هم دولت مطالباتی از مجلسیها دارد؛ هم فعالان اقتصادی. در این نوشته برخی چالشهای کنونی واحدهای تولیدی را بازشماری میکنیم تا شاید حل قانونی آنها از نظر فعالان اقتصادی دور نماند. برخلاف نظر بعضی کارشناسان که میگویند دولت باید بیشتر توجههاتش به شرکتها و واحدهای بزرگ باشد، به نظر میرسد، در شرایط کنونی شرکتهای کوچک و متوسط نیاز بسیاری به حمایت دارند؛ بنابراین پرداخت این تسهیلات مثبت است اما اینکه فکر کنیم با پرداخت این تسهیلات و کمکها همه مشکلات واحدها حل خواهد شد، این طور نخواهد بود. برای مثال فرض کنید در طول 10سال گذشته هیچ نوع افزایش بهرهوری را بهدلیل استفاده از تکنولوژیهای روز و کارآمدتر شاهد نبودهایم و تکنولوژیهای جدیدی از سوی واحدهای صنعتی کشور خریداری نشده است، خوب با این تسهیلات این اتفاق همچنان نخواهد افتاد و این مشکل پابرجا خواهد ماند. با این حال، با این تسهیلات بسته به چالش واحدها و اولویتهایشان بیشتر عمل خواهد شد، ممکن است واحدی آنقدر بدهی و معوقات داشته و تحت فشار باشد که این پول از این دست به آن دست برای پرداخت این بدهیها شود یا در واحد دیگر برای تامین نقدینگی به کار رود، بنابراین برای هزینه کرد این تسهیلات نمیتوان نسخه واحدی داد و بسته به شرایط شرکتها متفاوت خواهد بود. موضوع مهم این است که در کنار پرداخت این تسهیلات شرایط استفاده از آن هم برای واحدها و تولیدکنندگان مناسب باشد و این میتواند تحرک در صنعت کشور ایجاد کند و حرکتهای بعدی را هم به وجود بیاورد و نباید به یک مرحله تنها نگاه کنیم؛ تحریک تولید و واحدهای تولیدی با پرداخت تسهیلات میتوانند همانند ماشینی باشد که هول داده میشود و بعد بیش از انتظارات چرخهایش به حرکت در میآیند. در همین حال نیز تحریک تقاضا اقدام درستی نیست چراکه تحریک تقاضا قابل کنترل و هدایت نیست؛ یعنی وقتی شما وجهی را دراختیار مردم قرار میدهید الزاما در آن مسیری که شما پیشبینی میکنید و میخواهید، هزینه نخواهد شد بنابراین حاصلی هم ندارد ولی در عوض وقتی شما تولید را حمایت میکنید نتیجه آن دیده میشود و میدانید که در کارخانهیی خاص هدف مند هزینه خواهد شد و اشتغال ایجاد خواهد کرد.