گــــروه اقتـصاد اجتماعی| ترجمه - مهدی کریمیان|
تِد یک جامعه جهانی است و به هر کسی از هر فرهنگ و با هر زبانی فرصت میدهد تا ایدههای خود را به گوش جهانیان برساند. ایدههایی که هر کدام میتوانند ما را به فکر وادارند، زندگی هایمان را تغییر دهند یا حتی مشکلی بزرگتر را از پیش روی بشریت بردارند. این سایت خبری در تازهترین به روز رسانی خود «مایکل متکالف»، کارشناس مالی، محقق حوزه بانکداری و رییس استراتژی شرکتی جهانی و فعال در حوزه اقتصاد را پشت تریبون خود قرار داد. این محقق حوزه بانکداری با طرح پرسشی به واکاوی راههای اقتصادی برای مقابله با تغییرات اقلیمی پرداخت که در زیر خلاصه مهمترین رویکردهای این مصاحبه را میخوانید.
آیا ما هر آنچه برای کاهش تغییرات آب و هوایی لازم است انجام میدهیم؟
من این سوال را به عنوان یک طرفدار محیط زیست نمیپرسم. در واقع، به جواب این سوال امیدوار نیستم. من به عنوان یک مشاهدهگر حرفهیی در سیاستهای اقتصادی به این سوال رسیدهام و مایل هستم بدانم آینده در مورد ما چه فکری خواهد کرد. پدربزرگ من یک کارگر معدن بود. در آن زمان استفاده از سوختهای فسیلی برای چرخاندن چرخهای اقتصاد امری عادی و پذیرفته شده بود و بحث انتشار گازهای گلخانهیی مطرح نبود. اما امروزه من نگرانم که آیندگان در مورد فعالیتهای صنعتی که من هم جزئی از آن هستم و باعث تغییرات آب و هوا شده است چه قضاوتی خواهند داشت.
من در صنعت بانکداری کار میکنم که نخستین چیزی که به ذهن متبادر میکند بحران مالی سال 2008 است. بحرانی که تمرکز و منابع مالی را از تعدادی از مسائل و مسوولیتهای بسیار مهم دور کرد. مثل توافقنامهیی که در سال 2009 در کپنهاگ امضا شد و قرار بود تا سال 2020 در هر سال 100 میلیارد دلار برای کمک به کشورهای در حال توسعه جهت کاهش استفاده از سوختهای فسیلی و گسترش استفاده از انرژیهای پاک اختصاص بدهد. آن توافقنامه در خطر است و این بدترین خطر است چرا که این انتقال هر چه سریعتر باید اتفاق بیفتد. اولا به دلیل اینکه گازهای گلخانهیی منتشر شده تا سالها در جو باقی میمانند. ثانیا اگر اقتصادی بر پایه سوختهای فسیلی بنا شد و پیشرفت کرد تغیر این وضعیت بسیار مشکل میشود. ممکن است آیندگان بگویند که بحران مالی در زمان بدی اتفاق افتاد.
بحران و شکلگیری خرد جمعی
در میان سیاستمداران جهانی
سه سال پیش گفتم که دولتها ابزارهایی در اختیار دارند که با استفاده از آنها میتوانند بودجههایی را برای مواجهه با دیگر چالشهای جهانی ذخیره کنند. و این استدلالها با گذشت زمان قویتر هم شدهاند. اجازه بدهید نگاهی به این ابزارها بیندازیم. هنگامی که بحران مالی سال 2008 شروع شد، بانک مرکزی کشورهای امریکا شروع به خریدن اوراق قرضه از طریق دولت نمود. این عمل در سیاست با نام کاهش کمی شناخته میشود. صرف نظر از اینکه این اوراق قرضه در کجا مصرف شدند، در واقع این اوراق همان پول بودند که تغییر نام داده بودند. و بسیار زیاد هم بودند.
ایالات متحده به تنهایی 4 تیلیارد دلار اوراق قرضه به وجود آورد که پشتوانهاش پول کشور یعنی دلار بود. البته امریکا تنها کشوری نبود که این سیاست را در پیش گرفت بلکه 188 کشور جهان که عضو سازمان صندوق بینالمللی پول هستند 250 میلیارد دلار اوراق قرضه با پشتوانه ارز خود جهت بالا بردن ذخیره خود چاپ کردند.
وقتی بحران به اروپا رسید، ماریو دراگی رییس وقت بانک مرکزی اتحادی اروپا اعلام کرد که از هیچ کاری برای مبارزه با رکود فروگذار نمیکند؛ و به واقع هر کاری که میخواست انجام داد. بانک مرکزی ژاپن هم دقیقا همین قول را داد تا به اقتصاد کشورش تحرک ببخشد. در هر دو مورد هرکاری به این معنی بود که چاپ پول و اوراق قرضه افزایش چند تیلیارد دلاری پیدا کند که تا امروز هم ادامه دارد.
این رفتار نشاندهنده این است که وقتی جهان به مشکلی در این حد برخورد میکند، سیاستمداران این قابلیت را دارند که به صورت دسته جمعی و فوری تصمیم بگیرند و خطر رفتارهای خلاف عرف مانند چاپ بیرویه پول را به جان بخرند.
اجازه دهید سوال اولم را طور دیگری بیان کنم. آیا میتوانیم برای مشکل تغییرات آب و هوایی پول چاپ کنیم؟ به محض اینکه ایده محدود بودن منابع مالی مطرح میشود، دولتها فورا اقدام به چاپ پول بیشتر جهت مصارفی از جمله آموزش، سلامت، رفاه و حتی ارتش میکنند. و چند نمونه بهشدت ناموفق در زمینه چاپ بیرویه پول وجود دارد که به تورم شدید منجر شده است. مانند جمهوری وایمر در سال 1933 و زیمباوه در سال 2008 که در این کشور قیمت یک محصول مصرفی مانند نان هر روز دو برابر میشد. اما تمام این اتفاقات منجر به این شد که بحث به جلو پیش برود. آن پول برای مردمی چاپ شد که امروز آزادانه در رسانههای اقتصادی و سیاسی در موردش صحبت میکنند.
راهحل جهانی در دستان
صندوق بینالمللی پول
اما مهم این است که این بحث به همینجا یعنی صرفا چاپ بیشتر واحد پول کشورها ختم نشود. چرا که تغییرات آب و هوایی یک مشکل مشترک است و دلایل قانعکنندهیی وجود دارد که ما باید با پشتوانه صندوق بینالمللی پول برای این مشکل پول چاپ کنیم. حق برداشت مخصوصSDR پول الکترونیکی است که از طرف صندوق بینالمللی پول به کشورها داده میشود تا بین هم رد و بدل پول کنند. این واحد پول الکترونیکی یک واحد جهانی است. همه 188 عضو صندوق بینالمللی پول سهمی از SDR به عنوان بخشی از ذخیره ارزی خود دارند. این واحد پول در واقع یک ذخیره ثروت برای کشورهاست تا در مقابل بحرانهای مالی احتمالی آمادگی داشته باشند.
اما نکته جالب اینجاست که بیش از نیمی از SDRهایی که در سال 2009 چاپ شد - 150میلیون دلار- به بازارهای کشورهای توسعه یافته سرازیر شد، که در بسیاری از بازارها نیاز ناچیزی به این سرمایه داشتند چون نرخ ارز شناور داشتند. و این مبلغ زیاد تقریبا دست نخورده و استفاده نشده باقی مانده است.
برای قدم اول، چرا از این اعتبارات بلا استفاده برای مقابله با تغییرات آب و هوایی استفاده نکنیم؟
می شود این اعتبارات را برای خرید اوراق قرضه توسط صندوق سبز اقلیم (GREEN CLIMATE FUND) اختصاص داد. این صندوق در سال 2009 و در پی توافق کپنهاگ تاسیس شده است و هدفش این است که به کشورهای در حال توسعه برای برنامههای مقابله با تغییرات آب و هوایی اعتبار اعطا کند. این صندوق یکی از موفقترین صندوقها در نوع خود است و تا امروز حدود 10 میلیارد دلار به کشورهای در حال توسعه اعتبارات داده است. اما اگر SDRهای بلااستفاده در این بخش سرمایهگذاری شود به دولتها اجازه میدهد که به وعده خود یعنی اختصاص 100میلیارد دلار در سال برای تغییرات آب و هوایی وعده عمل بپوشانند.
همچنین میتوان به آن به عنوان یک مورد آزمایشی نگاه کرد. اگر عواقب تورمی استفاده از این اعتبارات کم و قابل کنترل بود، میتوان از نتایج این آزمایش برای توجیه چاپ بیشتر SDR مثلا در هر پنج سال یک بار استفاده کرد با این شرط که کشورهای توسعه یافته متعهد شوند سهم خود را به مقابله با تغییرات آب و هوایی اختصاص دهند.
چاپ واحد الکترونیکی پول نسبت به چاپ پول ملی کشورها چند مزیت دارد. نخست اینکه به راحتی میتوان کشورها را قانع کرد که اختصاص این پول به تغییرات آب و هوایی به نفع خودشان است. هیچ بخشی از جامعه نسبت به بخش دیگر بیشتر یا کمتر سود نمیبرد. همچنین میتوان گفت از آنجا که بسیاری از کشورها درگیر این پروژه خواهند شد احتمال اینکه عواقب آن از کنترل خارج شوند خیلی کم است. به این ترتیب ما به یک اجماع جهانی خواهیم رسید و با توجه به تجربهیی که از چاپ پول کسب کردیم، میتوانیم در مقابل هر مشکلی متحد شویم.
صدور SDR میتواند به 5درصد ارز جهانی محدود شود. این محدودیت میتواند به نگرانی امریکا از اینکه SDR جای دلار را در مبادلات جهانی بگیرد پایان دهد. در واقع تنها چیزی که SDR از امریکا میگیرد؟
کمک 300میلیارد دلاری
کشورهای پیشرفته
به این ترتیب کشورهای پیشرفته میتوانند تا 300میلیارد دلار در جهت مقابله با تغییرات آب هوایی اختصاص دهند. در سال 2009، نروژ یکمیلیارد دلار به مقابله با قطع درختان در برزیل اختصاص داد. این برنامه تا به حال باعث کاهش 70درصدی قطع درختان در برزیل و درنتیجه کاهش انتشار 3.2میلیارد تن دیاکسید کربن شده است.
این رقم برابر است با میزان انتشار کربن دیاکسید تمام خودروهای امریکا در مدت سه سال. این رقم قابل توجه فقط با یک میلیارد دلار حاصل شده است. حدس بزنید با 300میلیارد دلار چه کارهایی میشود انجام داد.
بگذارید قاطعانه در این مورد حرف بزنم. سوال اصلی این است. آیا ما آنقدر به نسلهای بعد فکر میکنیم که حاضر باشیم اقدامی مشابه اقدام در زمان بحران مالی سال 2008 انجام دهیم؟ زمانی که خودمان در خطر بودیم. ما بطور قطع باید هر کاری برای مقابله با تغییرات آب و هوا انجام دهیم.