خوشبختانه یکی از سیاستهای اخیر سازمان توسعه و تجارت خصوصا در دوران پسابرجام و جذب سرمایهگذاری خارجی، الزامی است که برای سرمایهگذاران خارجی در نظر گرفته است. براساس این سیاست، سرمایهگذاران خارجی موظف هستند 30درصد از محصولات تولیدیشان را با موضوعیت صادرات تولید کنند و 70درصد مابقی را در بخش داخلی کشور و برای مصرف داخل عرضه کنند. این موضوع از دیدگاه من دو پیام دارد. یکی از پیامهای که در دل این سیاست وجود دارد، این است که با توجه به اینکه تولیدکننده خارجی موظف خواهد شد که کالای خود را برای صادرات تولید کند، تمام سعیاش را به کار میگیرد تا استانداردهای جهانی را به خوبی رعایت کند. همین موضوع یکی از مهمترین دلایلی خواهد بود که ارزش کیفیت کالاها در زمان تولید با افزایش رو به رو شود. اما پیام دومی که در مورد سیاست اخیر سازمان توسعه و تجارت وجود دارد این است که با صادرات کالاهای تولید شده به خارج از کشور، موقعیت و فرصت بسیار خوبی برای تولیدکنندگان ایرانی مهیا میشود تا به بازارهای صادراتی در دنیا وصل شوند و حضورشان را در بازارهای جهانی تثبیت کنند. اما نکته دیگری که در این شرایط وجود دارد، این است که آیا این
سیاست سازمان توسعه و تجارت باعث کاهش جذابیت میشود یا خیر؟ من فکر میکنم که به هر حال باید در تصمیماتی که اتخاذ میشود منافع ملی کشور را در نظر داشت. در این شرایط و با نگاه به منافع ملی در مییابیم که آیا حضور یک سرمایهگذار خارجی برای ما لازم و ضروری است یا خیر. زمانی که نگران باشیم که سرمایهگذار خارجی با وجود گنجاندن این قید و شروط در تفاهمنامهها و توافقات حاضر به سرمایهگذاری در کشور نخواهد بود فقط حضور در بازار داخلیمان برایش جذابیت خواهد داشت؛ بهتر که در ایران سرمایهگذاری نکند چراکه سرمایهگذاری که قرار است در بازار داخلی حضور پیدا کند و نگاهش فقط به تامین خواستههای بازار داخلی باشد و نگاه صادرات محور نداشته باشد، برای اقتصاد کشور نیز مزیتی نخواهد داشت. بنابراین به عقیده من قیدی که سازمان توسعه و تجارت آورده بسیار هوشمندانه، تخصصی و کارشناسی شده است و این نگرش به سرمایهگذار خارجی این موضوع را القا میکند که اگر میخواهید در بازار ایران حضور پیدا کنید باید نگاه صادرات محور داشته باشید. دولت باید جهت حمایت از صنایع کوچک و متوسط با ایجاد و تشویق مشارکت سرمایهگذاران خارجی به صورت مشترک با
تولیدکنندگان ایرانی و با ارتقای دانش فنی، افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای تولید و با تولید مشترک بتوان از مزیتهای حضور در بازارهای جهانی استفاده کرد.
از سوی دیگر حضور بیش از 4 هزار سرمایهگذار و فعال اقتصادی از سراسر جهان خصوصا کشورهای صاحب صنعت در دنیا بیانگر موقعیت بسیار خوب کشور ما و جذابیتی است که برای سرمایهگذاران خارجی وجود دارد. اما اینکه ما فکر کنیم تمام سرمایهگذارانی که حضور پیدا کردهاند در نهایت به سرمایهگذاری ختم میشود اینگونه نیست. موج اول سرمایهگذارانی که طی 7 یا 8 ماه گذشته بیشتر هدف بررسی اوضاع و شرایط کشور ما از نظر سرمایهگذاری و قوانین و اینگونه مسائل بود. یعنی در اصل بیشتر به دنبال بررسی فرصتهای سرمایهگذاری بوده است. اما موج دوم، سرمایهگذارانی هستند که در پسابرجام و با لغو تحریمها در کشور حضور پیدا میکنند و به دنبال حضور و اجرایی شدن سرمایهگذاری در بازار ایران هستنند. از آنجا که ما برای رسیدن به رشد اقتصادی 8 درصدی طبق گفته رییسجمهور محترم نیازمند 50 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی در سال هستیم، من فکر میکنم که دولت هم باید شرایطی را فراهم کند که سرمایهگذار خارجی بتواند در کشور به راحتی حضور پیدا کند. درحال حاضر موضوع چند نرخی بودن ارز یکی از موضوعات اصلی است که به دلیل چند نرخی بودن، سرمایهگذار خارجی را با مشکل مواجه میکند و شرایط خروج سرمایه و سود سرمایهگذار خارجی نیز به خوبی مشخص نیست که همین موضوع سرمایهگذار خارجی را با نگرانی و تردید میکند همچنین قوانین جذب سرمایهگذاری خارجی با شرایط امروز متناسب نبوده و نیازمند بازنگری، تسهیل و کوتاه شدن زمان ثبت است.