گروهی از تحلیلگران امور بینالملل، مذاکرات هستهیی ایران با کشورهای 1+5 را به یک مکعب روبوتیک تشبیه میکنند که تا زمانی که تمام قطعات آن سرجای خود چیده نشوند، توافق نهایی میان دو طرف شکل نمیگیرد.
بهعبارت روشنتر برای ساختارسازی معقولانه مناسبات کشورمان با کشورهای غربی (اروپا و امریکا) باید اجزای متکثر پازل دیپلماسی در بخشهای مختلف روی یک نقطه تعادل قرار بگیرد تا قفل پرونده هستهیی کشورمان باز شود.
روز گذشته خبری روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت که طبق گزارش سالانه جیمز کلاپر، مدیر اطلاعات ملی امریکا به مجلس سنای امریکا، ایران و گروه حزبالله از فهرست تهدیدهای تروریستی خارج شدهاند؛ براساس استدلال جدید سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده، گروههای تکفیری بهعنوان مهمترین خطر پیش روی منافع امریکا، شناخته میشوند و در توضیح نقش منطقهیی ایران، این گزارش به تمایلات تهران برای کاهش فرقهگرایی، ایجاد شرکایی علاقهمند و کاهش تنش با عربستان سعودی اشاره شده است.
بسیاری از کارشناسان مسایل سیاسی معتقدند که این اقدام امریکا در آستانه رسیدن به یک توافق احتمالی هستهیی با ایران و در پاسخ به نامه سرگشاده 47 نماینده جمهوریخواه کنگره است که انجام میشود تا سیگنال مهمی را روی میز مذکرات طرف مقابل در لوزان سوییس ارسال کند ضمن اینکه با این حرکت بخشی از اعتماد از دست رفته ایران برای ادامه مذاکرات نیز جلب میشود.
اما نکتهیی که در این ماجرا نباید مورد غفلت قرار بگیرد به بار نشستن بخشی از برنامههایی است که دولت تدبیر و امید برای بازگرداندن قطار سیاست خارجی کشورمان به مسیر اعتدال و تنشزدایی طراحی کرده است. در حساسترین شرایط ملی و منطقهیی کابینه یازدهم به خوبی درک کرد که اگر بخواهد در عرصه منطقهیی و بینالمللی حضور تاثیرگذاری داشته باشد. امروزه عمدتا سیاست خارجی هر کشور از تحولات داخلی آن کشور همراه با متغیرهای بینالمللی تاثیر میپذیرد.
بنابراین هر حرکت سیاستمداران داخلی میتواند ساختار دیپلماسی کشور را تحت تاثیر قرار دهد. باید منتظر ماند و دید که نتایج دیپلماسی کشور که بر مدار تعادل قرار داشته و مورد حمایت ویژه رهبر معظم انقلاب است چه تاثیری بر آینده سیاست خارجی کشور میگذارد.