کاهش اخیر قیمت نفت در کشورهای مختلف جهان آثار متفاوتی بهجا خواهد گذاشت. بهنظر میرسد روند کاهش قیمت نفت که از 110دلار در هر بشکه در ماه جولای شروع شده و هماکنون ارزشی کمتر از 70دلار در هر بشکه را دارد، کماکان ادامه داشته باشد. این کاهش 40درصدی منجر به تغییرات قیمت سایر داراییها در تمام دنیا خواهد شد. کاهش قیمت انرژی منجر به کاهش شاخصهای تولید جهانی بهواسطه کاهش شاخص تولید ناخالص ملی در کشورهای تولیدکننده و صادرکننده نفت خواهد شد.
کاهش ارزش نفت اثرات قابل توجهی بر اقتصاد روسیه که در سال گذشته بیش از نیمی از درآمدهای بودجهاش از استخراج نفت و گاز بوده است، خواهد داشت. ارزش روبل روسیه نیز در پی نگرانیهای ناشی از اثرات کاهش قیمت نفت بر اقتصاد این کشور، کاهش چشمگیری داشته بهطوری که در جولای گذشته هر دلار معادل 35روبل بوده درحالی که هماکنون هر دلار معادل 55 روبل است. اقتصاد کشور ونزوئلا نیز که همانند روسیه صادرکننده بزرگ نفت در جهان است دچار بحران شده است. در پی کاهش قیمت نفت، نرخ بهره اوراق قرضه دولتی بلندمدت این کشور بهعلت نگرانیها از عدم توان دولت در بازپرداخت آنها 2درصد افزایش یافته است. از طرفی کشورهای مصرفکننده نفت از این روند خوشحال هستند زیرا کاهش قیمت انرژی منجر به افزایش رشد اقتصادی و کنترل بیشتر تورم در این کشورها میشود. بهعنوان نمونه کشور ژاپن برنده آشکار این روند است. صنایع این کشور مصرفکننده سهم زیادی از واردات انرژی این کشور هستند که در پی کاهش هزینهها، رشد خوبی در قیاس با رقبای خود خواهند داشت. کشورهای چین و هند نیز از دیگر برندگان این روند خواهند بود چراکه از مصرفکنندگان بزرگ انرژی بوده و واردات سنگینی در
حوزه انرژی دارند.
کاهش ارزش نفت و گاز برای کشور امریکا پیامدهای مثبت و منفی خواهد داشت چون امریکا بهعنوان بزرگترین تولیدکننده نفت وگاز در جهان بهواسطه کاهش درآمد در این حوزه متضرر خواهد شد. از طرفی سایر بخشهای اقتصاد امریکا که مصرفکننده انرژی هستند از این کاهش سود خواهند برد.
انگلستان نیز در موقعیت خوبی نخواهد بود چون فرصتهای سرمایهگذاری در تولید نفت بهعلت هزینه بالا از بین میرود و اخذ مالیات ناشی از درآمدهای نفتی کاهش خواهد یافت. اما همانند امریکا مصرفکنندگان انرژی از کاهش قیمت آن منتفع شده و امکان کنترل تورم نیز افزایش مییابد.
بهنظر میرسد، عربستان سعودی بهعنوان اثرگذارترین عضو اوپک که برخی معتقدند میتوانست به تنهایی با کاهش عرضه خود قیمت نفت را بالا نگه دارد، برنده این روند باشد. این کشور کمترین هزینه تولید نفت را در جهان دارد، هزینهیی نزدیک به 5 دلار در هر بشکه بنابراین، این کشور قیمتهای پایین نفت را به سهولت میتواند تحمل کند. همچنین تجربه نشان داده که سهم زیادی از سود ناشی از کاهش تولید نفت در عربستان به سایر تولیدکنندگان نفت میرسد زیرا علاوه بر فروش نفتشان در قیمت بالاتر سهم بازارشان نیز افزایش مییابد. در اوایل دهه 1980 عربستان استراتژیی را اتخاذ کرد که طی آن ظرف 6 سال تولید نفت خود را 75درصد کاهش داد این امر منجر به افزایش قیمت نفت شد. اما از طرفی این افزایش موجب رغبت سرمایهگذاران در سایر کشورها ازجمله انگلستان و نروژ برای سرمایهگذاری در این حوزه شد. تلاش برای نجات اوپک با استراتژیهای کاهش تولید امروزه بسیار خطرناکتر است. حفظ قیمت نفت در سطوح بالا خبر خوبی برای تولیدکنندگان نوظهور آن مانند امریکاست زیرا با سرعت بیشتری تکنولوژی نفتی خود را رشد خواهد داد. نفت گرانتر باعث بروز استراتژیهای کاهش مصرف میشود همچنین
رشد صنایع مبتنی بر انرژیهای غیرنفتی را سرعت میبخشد بنابراین چرا عربستان و اوپک باید تولید خود را کاهش دهد؟!
بهنظر میرسد، شرکتهای بزرگ نفتی در بلندمدت از کاهش قیمت نفت سود بیشتری خواهند برد. زیرا نفت ارزانتر از 70دلار برای اقتصاد کشورهای تولیدکننده نفت ازجمله امریکا و کانادا همچنین صادرکنندگان نفت ازجمله ونزوئلا، نیجریه، مکزیک و روسیه که از درآمدهای نفتی مخارج دولتی و بدهیهای خارجی خود را تامین میکنند، بسیار مشکل خواهد بود. از طرفی این امر برای شرکتهای بزرگ امریکایی و اروپایی که مصرفکننده انرژی هستند میتواند بسیار مفید باشد. درحقیقت سهامداران شرکتهای بزرگ نفتی مانند Exxon, Chevron, Shell, BP و totalمیتوانند از بهرهمندان واقعی کاهش قیمت نفت باشند بهشرطی که کاهش قیمت نفت مدیران این شرکتها را به بهبود فرایندها و سیستمهای تولید سوق دهد. از سال 1974 که اوپک بهعنوان اتحادیهیی اثربخش شکل گرفته و بازار انحصاری قیمت نفت را برای 40سال در دست داشته، افزایش قیمت نفت مانعی بر سر راه انگیزه مدیران شرکتهای نفتی جهت بهبود سیستمها و فرآیندها بوده است. حال اگر طبق گفته عربستان، دوره انحصار اوپک سرآمده باشد لاجرم زمان آن نیز فرا رسیده که مدیران شرکتهای بزرگ نفتی بار دیگر بر اصول اولیه بهرهمندی از منابع اقتصادی توجه بیشتری کنند. یکی از این اصول اقتصادی بیان میدارد در شرایطی که بازار بهطور کامل انحصاری نیست، قیمتها را هزینه نهایی تولید کاراترین تولیدکننده تعیین میکند. هزینه تولید نفت برای شرکتهای غربی که سالانه 450میلیارد دلار صرف اکتشافات و توسعه در این حوزه میکنند، بسیار بیشتر از هزینه تولید نفت در مقایسه با عربستان با منابع سهلالوصول است. در یک بازار رقابتی، استراتژی منطقی برای شرکتهای غربی، توقف اکتشافات جدید و تداوم تولید تکنولوژی و ارایه خدمات استخراج نفت به صاحبان منابع در دسترس مثل عربستان است. بهنظر میرسد، اوپک با سیاست کاهش تولید، قیمت را در یک سطحی ثابت خواهد کرد اما این سطح بسیار کمتر از سطوح قبلی آن خواهد بود. سعودیها معتقدند در پی سیاست کاهش تولید، سهمشان در بازار فروش نفت به تولیدکنندگان دیگر خواهد رسید، و این امر عربستان را در معرض ریسک عدم امکان فروش منابع نفتی خود در آینده قرار میدهد. سعودیها بهدنبال حفظ سهم بازار خود در امریکا هستند. با افزایش قوانین محدودیت تولید گازهای گلخانهیی همچنین کاهش هزینه تولید انرژیهای غیرفسیلی در پی پیشرفت تکنولوژی، چندی پیش یکی از بانکهای انگلستان هشدار داده که ادامه این روند میتواند منجر به تبدیل نفت به دارایی متروک و بدون ارزش بازاری شود بنابراین چه بسا عصر نفت به پایان خود نزدیکتر شده و سعودیها این را پیش از غربیها درک کردهاند.