زمين تخت، بيگانگان فضايي و يك جدال ناتمام

۱۴۰۲/۰۸/۱۳ - ۰۰:۳۴:۲۳
کد خبر: ۳۰۰۴۱۱

از بيگانگان فضايي باستاني گرفته تا توطئه‌هاي مطرح شده درباره بشقاب پرنده‌ها؛ هريك از اينها مي‌تواند به نحوي نمودي از شبه‌علم باشد. موجودات فضايي باستاني؛ طالع‌بيني؛ تئوري‌هاي مطرح شده درباره مسطح بودن كره زمين يا تئوري‌هاي توطئه درباره بشقاب پرنده‌ها؛ هر يك از اينها مثالي از شبه‌علم هستند؛ سيستمي از باورها كه به شكل علم واقعي ظاهر شده ولي فاصله زيادي با علم دارند. براي درك آنكه شبه‌علم چيست و چرا تا اين حد محبوبيت دارد، بايد بتوانيد موارد شبه‌علم را تشخيص دهيد.

از بيگانگان فضايي باستاني گرفته تا توطئه‌هاي مطرح شده درباره بشقاب پرنده‌ها؛ هريك از اينها مي‌تواند به نحوي نمودي از شبه‌علم باشد. موجودات فضايي باستاني؛ طالع‌بيني؛ تئوري‌هاي مطرح شده درباره مسطح بودن كره زمين يا تئوري‌هاي توطئه درباره بشقاب پرنده‌ها؛ هر يك از اينها مثالي از شبه‌علم هستند؛ سيستمي از باورها كه به شكل علم واقعي ظاهر شده ولي فاصله زيادي با علم دارند. براي درك آنكه شبه‌علم چيست و چرا تا اين حد محبوبيت دارد، بايد بتوانيد موارد شبه‌علم را تشخيص دهيد.

شبه‌علم چيست؟

شبه‌علم، تعاريف زيادي دارد و برخي افراد بر اين باورند كه نبايد تحت هيچ شرايطي از اين مفهوم استفاده شود. شايد كاربردي‌ترين تعريف براي شبه‌علم دقيقا از ريشه كلمات تشكيل‌دهنده آن مي‌آيد. پيشوند «Pseudo» (شبه) از كلمه يوناني «غلط/نادرست» گرفته شده؛ پس شبه‌علم به معناي واقعي كلمه، به معني «علم نادرست» است. اما در مورد برخي از مسائل مثل شكار ارواح يا طالع‌بيني، مواردي وجود دارد كه آنها را تا حدودي شبيه علم مي‌كند؛ حتي اگر فاقد ساختارهاي زيربنايي باشند. شبه‌علم، علمي است كه گرچه از بيرون شبيه علم است، اما با بررسي دقيق‌تر متوجه مي‌شويد كه اينگونه نيست. اما چه چيزي آن را شبيه علم مي‌كند؟ از ديد دنياي بيرون، علم با قواعد رياضي پيچيده، اصطلاحات غيرقابل درك و مجموعه گيج‌كننده‌اي از ابزارها و وسايل اندازه‌گيري تعريف مي‌شود. شبه‌علم هم از مجموعه‌اي از ويژگي‌هاي سطحي علم بهره‌مند است؛ در مثال‌هاي شبه‌علمي از اصطلاحاتي متراكم استفاده مي‌گردد كه گاهي داراي مقادير قابل توجهي از مفاهيم رياضي و حتي دستگاه‌هاي اندازه‌گيري محرمانه و عجيب نيز مي‌شود.

 روح علم

اما بايد اين را در نظر داشت كه رياضيات و اصطلاحات، در حقيقت تنها در حكم «پوست علم» هستند. يعني ويژگي‌هايي سطحي كه براي دنياي خارج واضح‌تر بوده و به چشم مي‌آيند. به عبارت ديگر، اينها بسان ابزارهايي هستند كه دانشمندان براي انجام كارهايشان از آنها استفاده مي‌كنند؛ دقيقا مثل استفاده از چكش و اره توسط كارگران ساختماني يا استفاده وكلا از پرونده‌هاي حقوقي و درخواست‌هاي دادگاه. درصورتي كه اين ابزارها، تعريف‌كننده آن شغل نيستند؛ بلكه فراتر از اين ظاهر سطحي، علم داراي مجموعه بسيار عميق‌تري از اعمال و سنت‌هاست كه علم را از شبه‌علم مجزا مي‌كند. در اين ميان مي‌توان به چند ويژگي كليدي ذهنيت علمي كه آن را از شبه‌علم متمايز مي‌كند اشاره كرد؛ مثلا علم دقيق است. يعني دانشمندان ايده‌هاي خود را جدي گرفته و كشف نتايج منطقي هر فرضيه برايشان اهميت بالايي دارد. در عين حال علم شكننده است؛ يعني اين احتمال وجود دارد كه خلاف هر تئوري، حتي نظريه‌هايي كه قرن‌ها پابرجاست، هر لحظه ثابت شود. به علاوه علم مشكوك است؛ يعني براي شواهد اين امكان وجود دارد تا باورها را ديكته كنند و نه برعكس. از سوي ديگر علم باز و در دسترس است؛ يعني روش‌ها و تكنيك‌ها بايد به اشتراك گذاشته شده و در جوامع گسترده‌تر منتشر شوند. علم به هم متصل است؛ يعني هر جمله مطرح شده توسط يك دانشمند، بايد با دانش گسترده‌تر كل جامعه مرتبط باشد و در نهايت اينكه علم به لطف شواهد و ايده‌هاي جديدي كه جايگزين باورها و ايده‌هاي قبلي مي‌شوند، تكامل مي‌يابد.

شبه‌علم در دنيا

تمايز بين ويژگي‌هاي سطحي علم و هسته عميق‌تر آن، به ما اين امكان را مي‌دهد تا مرزهايي بين شبه‌علم و خود علم مشخص كنيم. شبه‌علم با ويژگي‌هاي سطحي مثل اصطلاحات، رياضيات يا مفاهيم درگير است و سخت‌گيري، صراحت، شك و ارتباطات را رد مي‌كند.مثلا طرفداران فرضيه موجودات فرازميني باستاني به چيزي شك نمي‌كنند و هر مدرك و شواهدي كه برخلاف باورهايشان باشد را ناديده مي‌گيرند. برعكس محققان SETI معمولا از شك و ترديد، احتياط و تحليل دقيق داده‌ها قبل از هرگونه جمع‌بندي نهايي استقبال مي‌كنند. افرادي كه طالع‌بيني مي‌كنند، متدها و روش‌هايشان را مخفي نگاه مي‌دارند. افرادي كه به مسطح بودن كره زمين باور دارند، ايده‌هايشان را در راستاي نحوه عملكرد مسائل مرتبط نمي‌كنند. اگر شما به سيستم باوري برخورديد كه در نگاه اول شبيه علم به نظر مي‌رسيد ولي با روح نهفته در علم در تضاد است، احتمالا با يك مورد شبه‌علم روبرو شده‌ايد. مثلا اگر گزاره‌هاي نظام اعتقادي و سيستم باوري، ادعايي مبني بر دسترسي به دانشي پنهان و غيرقابل دسترس داشته باشد، احتمالا با يك مورد از شبه‌علم مواجهيد. اگر مورد روبرويتان، ثابت و بدون تغيير است و در آن از شواهدي كه براي تقويت باور اصلي به كار مي‌رود استفاده مي‌شود و هيچ چيزي در آن در حال تكامل نيست. اگر بحث توطئه در ميان باشد و ادعا كند كه برخي امور در تلاشند تا اين مورد را سركوب كنند، مشخص است كه اين مورد با جامعه گسترده‌تر دانش ارتباطي ندارد. زماني كه با موارد بيشتري روبرو شويد، تشخيص دادن يك مورد شبه‌علم ضروري‌تر و درعين حال عملي‌تر خواهد بود. شبه‌علم از بيرون شبيه علم به نظر مي‌رسد ولي از ويژگي‌هايي كه علم را به عنوان راهكاري قدرتمند و حياتي براي بررسي عملكرد دروني جهان متمايز مي‌كند، بي‌بهره است.

ارسال نظر