واکاوی پیامدهای طرح ترامپ در‌مورد قدس

۱۳۹۶/۱۰/۰۲ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۱۳۳۲۲
واکاوی پیامدهای طرح ترامپ در‌مورد قدس

محمدرضا مرادی  پژوهشگر مسائل غرب آسیا

تعادل: این نوشته قبل از نشست مجمع عمومی سازمان ملل و رای مثبت این سازمان در مورد تصویب پیش‌نویس قطعنامه‌یی که هر گونه تغییری در اوضاع قدس را رد می‌کند، تقریر شده است.

دونالد ترامپ، رییس‌جمهور امریکا چهارشنبه 15 آذر ماه مهم‌ترین گام در مسیر منافع اسراییل را برداشت و با اعلام شهر بیت‌المقدس به عنوان پایتخت اسراییل موجی از محکومیت‌ها و اعتراض‌ها را به راه انداخت. قدس همواره برای مردم فلسطین و جهان اسلام اهمیت و جایگاهی فراتر از یک شهر داشته و به همین دلیل حتی اسراییل نیز جرات اقدام عملی در جهت اشغال این شهر را نداشته است.

image002

تنها در سال 1995 بود که تندروهای جمهوری‌خواه در کنگره امریکا رأی به انتقال سفارت امریکا از تل‌آویو به بیت‌المقدس دادند ولی هیچ رییس‌جمهوری در امریکا طی این 22سال، انجام این امر را به‌صلاح نمی‌دانست. چراکه این اقدام در تقابل با حقوق بین‌الملل بود و سرنوشت بیت‌المقدس باید از طریق مذاکره تعیین می‌شد نه اینکه به صورت یک‌جانبه تعیین تکلیف شود. اقدام ترامپ به نوعی شلیک به مذاکرات سازش بود و حتی در صورت تداوم این مذاکرات، امریکا نقش خود را از دست داد. اما این اقدام ترامپ از لحاظ حقوقی با موانع زیادی رو به رو است و به همین دلیل پیامدهای زیادی برای امریکا به همراه خواهد داشت.

 چالش حقوقی امریکا

شهر بیت‌المقدس شامل دو بخش غربی و شرقی است که مناطق غربی آن در جریان جنگ 1948و تاسیس رژیم صهیونیستی به تصرف نظامیان اسراییلی درآمد و سازمان ملل نیز آن را به رسمیت شناخت اما قسمت شرقی بیت‌المقدس که مسجدالاقصی نیز در آن قرار دارد و شامل بخش قدیمی شهر است در جریان جنگ 1967 توسط صهیونیست‌ها اشغال شد. اما سازمان ملل آن را محکوم و پیشروی صهیونیست‌ها را به شرق بیت‌المقدس غیرقانونی و تحت عنوان اشغال سرزمین عنوان کرد. بنابراین شهرک‌سازی‌ها و کنترل قسمت شرقی بیت‌المقدس توسط اسراییل از نظر سازمان ملل غیرقانونی به شمار می‌رود. شورای امنیت نیز با صدور قطعنامه شماره 478 در سال 1967 حضور اسراییل در شرق بیت‌المقدس را غیرقانونی و اشغالگری نامیده است. اقدام ترامپ در معرفی بیت‌المقدس به عنوان پایتخت اسراییل در تقابل آشکار با قطعنامه‌ها و تصمیمات سازمان ملل ازجمله قطعنامه‌های ۲۴۲(سال ۱۹۶۷)، ۳۳۸(سال ۱۹۷۳)، ۴۴۶(سال ۱۹۷۹)، ۴۵۲(سال ۱۹۷۹)، ۴۶۵(سال ۱۹۸۰)، ۴۷۶(سال ۱۹۸۰)، ۴۷۸(سال ۱۹۸۰)، ۱۳۹۷ (سال ۲۰۰۲)، ۱۵۱۵(سال ۲۰۰۳)، ۱۸۵۰(سال ۲۰۰۸) و در نهایت ۲۳۳۴ در سال ۲۰۱۶ است.

اما از سوی دیگر این تنها سازمان ملل و قطعنامه شورای امنیت نیست که حضور اسراییل در شرق بیت‌المقدس را غیرقانونی عنوان کرده است. کنوانسیون چهارم ژنو که مرتبط با مخاصمات بین‌المللی است به وضوح بر حمایت از حقوق قربانیان اختلافات بین‌المللی تاکید کرده و بر این اساس با توجه به بین‌المللی بودن بحران فلسطین به ویژه وضعیت قدس، تعیین وضعیت این شهر تنها در صورت برآورده کردن حقوق همه طرف‌ها و در اینجا طرف فلسطینی امکان‌پذیر است. در این صورت براساس پروتکل اول کنوانسیون چهارم ژنو که در آن بر حمایت از قربانیان مخاصمات بین‌المللی تاکید شده، تعیین تکلیف مخاصمه بین‌المللی فلسطین و تعیین تکلیف حقوقی شهر بیت‌المقدس تنها با پذیرش همه طرف‌ها امکان‌پذیر خواهد بود و اقدامات یک جانبه ازجمله اقدام امریکا در مورد به رسمیت شناختن بیت‌المقدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی با توجه به عدم توجه به حقوق طرف فلسطینی و نارضایتی فلسطینی‌ها فاقد ارزش قانونی و حقوقی است.

 از سوی دیگر براساس توافق صلح اسلو میان یاسر عرفات و اسحاق رابین در سال 1993 که با وساطت رییس‌جمهور وقت امریکا بیل کلینتون انجام شد، پیگیری مذاکرات میان تشکیلات خودگردان فلسطین و صهیونیست‌ها منوط به تعیین تکلیف وضعیت بیت‌المقدس در مذاکرات آتی عنوان شد و دولت امریکا به عنوان دولت ناظر و میانجی پیگیری این مذاکرات را تضمین کرد. حال اما اقدام یک جانبه واشنگتن در تعیین تکلیف شهر بیت‌المقدس به عنوان پایتخت اسراییل در عمل به معنای آن است که وضعیت بیت‌المقدس خارج از توافق اسلو و برخلاف نقش میانجی‌گری واشنگتن صورت گرفته است.

 پیامدهای انتخاب قدس به عنوان پایتخت اسراییل

با توجه به مطالب فوق می‌توان به این نتیجه رسید که امریکا اقدام به یک عمل مغایر با توافقات گذشته همچنین حقوق بین‌الملل کرده است. این مساله بدون شک می‌تواند پیامدهایی برای اسراییل و امریکا به دنبال داشته باشد.

 شکاف در روابط امریکا و اروپا

طی سالیان متمادی روابط میان اروپا و امریکا، روابطی محکم و کمتر دارای تنش بوده است. خصوصا پس از جنگ جهانی دوم و پذیرش چتر امنیتی امریکا بر سر اروپا این روابط به وابستگی نزدیک‌تر شده است. اما پس از انتخابات ریاست‌جمهوری 2017 در ایالات متحده وضع تا حدودی مبهم شده است. انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رییس‌جمهور امریکا با مواضع خاصی که در دوران تبلیغاتش از خود بروز می‌داد هرگز خوشایند مقامات کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا نبوده است اما در نهایت نتیجه انتخابات در امریکا مشخص کرد که این رهبران با چالش تازه‌یی این ‌بار از سوی متحد خود مواجه خواهند بود. اظهارنظر ترامپ در مورد برگزیت و جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا که عنوان کرد، مردم بریتانیا تصمیم گرفتند، کشورشان را دوباره پس بگیرند به خوبی مواضع ضد اروپایی وی را نشان می‌داد. در پاسخ به این مواضع مرکل، صدر اعظم آلمان، امریکا را شریک غیرقابل اعتماد اروپا معرفی کرد. چنین اظهاراتی از سوی دو طرف به خوبی بر آینده مبهم و دشوار روابط دو طرف صحه می‌گذارد.

علاوه بر این، انتقادهای ترامپ از توافق هسته‌یی ایران و 1+5 (برجام) نیز با انتقاد برخی کشورهای اروپایی مواجه شده است. در شرایط کنونی ترامپ مهم‌ترین تصمیم تنش‌زا در روابط اروپا و امریکا را اتخاذ کرد. اعلام قدس به عنوان پایتخت اسراییل با واکنش قاطع اتحادیه اروپا مواجه شد و حتی انگلیس به عنوان متحد استراتژیک امریکا نیز به ‌شدت با این تصمیم مخالفت کرد. دیپلمات‌های اروپایی معتقدند که برای نخستین بار طی چند دهه گذشته دولت‌های قدرتمند اروپایی نظر خاصی درباره سیاست خارجی رییس‌جمهور امریکا ندارند و مشاوران سیاست خارجی وی ارتباط بسیار اندکی با رهبران اروپایی داشته‌اند. این اقدام ترامپ می‌تواند باعث تشدید اختلافات بین امریکا و کشورهای اروپایی و به اصطلاح دوری پایتخت‌های اروپایی از واشنگتن شود.

 هراس راهبردی اسراییل

امنیت مهم‌ترین کالا و واژه نزد صهیونیست‌هاست چراکه اسراییل همواره از سال 1948 از این جنبه بیشترین هراس را داشته و این مساله تبدیل به یک هراس دایمی برای تل آویو شده است. در واقع اقدامات و تصمیمات اسراییل همواره با توجه و تمرکز بر مفهوم امنیت اتخاذ می‌شود. بنابراین اسراییل بیشترین حساسیت و نگرانی را از جنبه امنیتی احساس می‌کند. پس از جنگ 2006 حزب‌الله و اسراییل سپس جنگ‌های 2008و 2012و دیگر درگیری‌ها بین مقاومت فلسطین و اسراییل، ساکنان سرزمین‌های اشغالی بیش از هر زمان دیگری احساس عدم امنیت کرده‌اند. شروع انتفاضه سوم در سال 2015 نیز مزید بر علت شد و این مساله به مهاجرت معکوس در اسراییل منجر شده است. در شرایط کنونی اعلام قدس به عنوان پایتخت اسراییل می‌تواند ضمن آنکه به شروع انتفاضه چهارم بینجامد امنیت اسراییل را بیش از پیش مورد تهدید قرار دهد.

پس از اقدام ترامپ در مورد قدس نشانه‌هایی از شروع انتفاضه چهارم دیده می‌شود که در جریان آن تاکنون بیش از 2هزار نفر زخمی و 8 نفر نیز شهید شده‌اند. تاکنون 3 انتفاضه علیه اسراییل شکل گرفته که همگی در دفاع از قدس بوده است. انتفاضه اول از سال 1989تا 1994، انتفاضه دوم از سال 2000تا 2004 و انتفاضه سوم که از اواخر 2015 شکل گرفته است.

 روزنامه ایندیپندنت انگلیس نیز با توجه به پیامدهای این طرح ترامپ برای اسراییل در گزارشی نوشت، اقدام ترامپ در اعلام کردن شهر قدس به عنوان پایتخت اسراییل باعث فراگیر شدن آشوب خواهد شد. گروه‌های نظامی فلسطینی نیز به صراحت اعلام کرده‌اند که این تصمیم ترامپ باعث جنگ خواهد شد. این مساله در نهایت می‌تواند روند مهاجرت معکوس در اسراییل را تشدید کند.

طبق نظرسنجی روزنامه اسراییلی معاریو 28درصد از اسراییلی‌ها در اندیشه مهاجرت از اسراییل هستند. در سال 2015، 16هزار و 700نفر از اسراییل به کشورهای دیگر مهاجرت کرده‌اند. از این تعداد تنها 8 هزار نفر به اسراییل برگشته‌اند. طبق تحقیقات 95درصد کسانی که از اسراییل مهاجرت می‌کنند، یهودی‌ها هستند.

 به حاشیه رفتن نقش امریکا در مذاکرات فلسطین

گفت‌وگوهای سازش از سال 1978و با پیمان کمپ دیوید شروع و تاکنون ادامه دارد. از سال 2000 تاکنون بیش از 100جلسه بین گروه‌های فلسطینی و صهیونیستی در قالب 18طرح صلح برگزار شده است. این گفت‌وگوها به دنبال راه‌حلی سیاسی برای پایان بحران فلسطین بود که هیچگاه به نتیجه نرسیدند. (البته این گفت‌وگوها همواره از طرف مقاومت فلسطین محکوم شده است) اقدام اخیر ترامپ را می‌توان به معنای پایان مذاکرات سازش دانست. حتی در صورتی که این مذاکرات تداوم داشته باشد، امریکا جایگاه خود را در این مساله از دست داده است.

 محوریت یافتن مجدد مساله فلسطین

فلسطین تا زمانی می‌تواند به عنوان یک پرونده زنده و پویا مطرح باشد که در جهان اسلام این مساله به عنوان مهم‌ترین مساله درحال پیگیری باشد. از سال 2011 به بعد کشورهای منطقه درگیر مبارزه با داعش و دیگر گروه‌های تروریستی بودند و همین مساله به نوعی مساله فلسطین را به حاشیه رانده بود. اقدام ترامپ در شرایط فعلی باعث خواهد شد تا این مساله بار دیگر به مرکز توجهات جهانی بازگردد. واقعیات و واکنش‌های پس از اقدام ترامپ نیز به خوبی موید این مساله است. در واقع این اقدام ترامپ مهم‌ترین عامل و فاکتور در اتحاد مسلمانان در حمایت از فلسطین است.

واکنش جهان اسلام به ماجرای اعلام قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی از سوی امریکا، تعیین‌کننده‌ترین تاثیر را نه‌ تنها در سرنوشت فلسطین، منطقه خاورمیانه، جهان عرب و جهان اسلام خواهد داشت بلکه تکلیف اجرای سایر طرح‌های ائتلاف ضد ‌ایرانی را نیز مشخص خواهد کرد. هنر دیپلماسی ایران این خواهد بود که بتواند با اقدامات جمعی جهان اسلامی- عربی با این تجاوز آشکار صهیونیست‌ها به مقدسات مسلمانان مقابله کند؛ در غیر این صورت هر گونه اقدام محاسبه نشده و تکروانه ایران نه ‌تنها تاثیر تعیین‌کننده‌یی در تغییر وضعیت نخواهد داشت بلکه ممکن است اهرمی در اختیار تل‌آویو قرار دهد تا افکار عمومی جهان به ‌ویژه افکار عمومی جهان عرب را از ماجرای قدس به سمت ایران منحرف کرده و زمینه اقدامات بیشتر علیه ایران را فراهم کند.

 پایان سخن

اقدام ترامپ در معرفی قدس به عنوان پایتخت اسراییل را می‌توان شلیک به تمامی مذاکرات سیاسی در مورد حل پرونده فلسطین دانست. اقدام ترامپ را می‌توان بزرگ‌ترین چالش و تهدیدی دانست که قضیه فلسطین در طول 7دهه اخیر با آن مواجه شده است. حتی می‌توان این اقدام امریکا را «نکبت دوم» دانست و آن را برابر با «نکبت 1948» و حتی فراتر از آن دانست. علاوه بر این خطای راهبردی ترامپ در مورد قدس یک فاجعه بزرگ برای حقوق بین‌الملل و قوانین جهانی است. براساس اسناد و قطعنامه‌های سازمان ملل، قدس شهری اشغالی محسوب می‌شود. در حقیقت این تصمیم واشنگتن قبل از اینکه اقدامی علیه فلسطین و جهان اسلام باشد، علیه حقوق بین‌الملل و نقض آشکار کلیه این قطعنامه‌هاست.

منبع: شمس

 

ارسال نظر