تقسیم یک شهر را به مناطق ویژه و با مرزهای معین برای نقشپذیری هر یک از این مناطق «منطقهبندی شهری» میگویند. منطقهبندی استفاده منطقی و نظامپذیر از زمینهای شهری در آینده بلندمدت است و در آن موقعیت، میزان ارتفاعیابی، شکل، میزان بهرهگیری و ساختهای داخلی هر یک از مناطق مورد نظر قرار میگیرد.
درواقع منطقهگرایی را میتوان کوششی برای تعیین حدود حوزههایی بزرگتر از حوزههایی دارای ساختار دولت محلی تعریف کرد که هدف آن موثرتر کردن دولت ملی و محلی و برنامهریزی است. منطقهبندی به این معنی بیشتر از آنکه صرفا به تعیین محدوده حوزههای سطح زمین بر مبنای خصوصیات کالبدی آنها بپردازد، سطح جدید واسطی از دستگاه دولتی و اداری را تعریف میکند.
درمجموع چند نوع طبقهبندی برای تقسیم مناطق وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از: منطقهبندی تراکمی، منطقهبندی ارتفاعی و منطقهبندی کاربری که هر کدام از اینها شاخصها و اثرات مثبت و منفی خود را دارند. در منطقهبندی تراکمی از تراکم زیاد جمعیت جلوگیری میشود، قیمت زمین برای مدتی تثبیت شده و سلامت مردم برای استفاده از روشنایی، نور و تهویه هوا تامین میشود.
در منطقهبندی ارتفاعی برای کنترل ارتفاع ساختمانها، کنترل توسعه عمودی شهر در منطقه مرکزی با توجه به اوضاع خاص بخش مرکزی شهرها، تعیین بخشهای خاص برای ساختمانهای بلندمرتبه و رعایت استفاده ساختمانهای بلند مرتبه از روشنایی روز ضروری است. تاکید بر امر ترافیک و تحرک روزانه مردم در منطقه نیز از مواردی است که باید به آن توجه شود.
منطقهبندی کاربری که بیشتر رایج است، خود دارای 4گروه است و مناطق بر اساس کاربری آنها به مسکونی، منطقه تجاری، منطقه صنعتی و منطقه گذران اوقات فراغت تقسیم میشوند.
سهم هر یک از این کاربریها در شهرها و کشورهای جهان متفاوت است. اما بهطور کلی میتوان گفت منطقه مسکونی ۴۰ تا ۵۰ درصد، منطقه تجاری ۲ تا ۲۵ درصد و منطقه فرهنگی باقی مانده زمین شهری را در این تقسیمبندی به خود اختصاص میدهند.
تفاوت منطقهبندی با سایر نظامهای شهری این است که منطقهبندی هر منطقه استاندارد و نظام ویژهیی دارد و از نظر استانداردهای شهری با مناطق دیگر شهری تفاوت پیدا میکند.
در کلانشهرهای دنیا بعد از جنگ جهانی دوم طرحهای جامع منطقهبندی کاربری مدنظر قرار گرفت و هر منطقه براساس کاربری خاصی که داشت تعریف میشد. اما با گذشت زمان تئوریهای جدیدی مانند نوشهرگرایی مطرح شد که منطقهبندی ترکیبی را بهترین نوع تقسیمبندی مناطق شهری میدانستند.
به اعتقاد من باید ابتدا طبقهبندی واحد در یک شهر ایجاد شود. برای این منظور اول قدم این است که شهر منطقهبندی کالبدی داشته و در طرحهای جامع منطقهبندی ارتفاعی و تراکمی را نیز در دستور کار قرار گیرد. مهمترین مقیاس منطقهبندی کالبدی جمعیت و مساحت است.
در دنیا 4 تئوری در زمینه مدیریت کلانشهرها وجود دارد. انتخاب عمومی یا گزینش عمومی، تئوری اصلاحطلب، تئوری منطقه گرایی و نئو منطقه گرایی. هر کشور نیز الگوی خاص خودش را در این زمینه دارد برای مثال در انگلستان تقسیمبندیها بر اساس نقشه عملیاتی منطقه انجام میشود.
بررسیها از شهر تهران حاکی از آن است که تهران یک تقسیمبندی منطقهیی واحد نداشته و هر اداره و سازمانی منطقه خاص خودش را دارد. سازمانهای گوناگون ازقبیل آموزش و پرورش، برق، پست و دیگر نهادها هر کدام منطقهبندی خود را دارند. مدیریت بهتر شهر میطلبد تا همه این سازمانها زیرنظر یک منطقه قرار بگیرند و این کار شهرداری است که یک منطقهبندی کالبدی داشته باشد و همه ادارات از این منطقهبندی کالبدی حمایت کنند.
به اعتقاد من بهترین الگو برای تهران همین تقسیمبندی منطقه، ناحیه، محله و واحدهای مسکونی است. نقش مدیریت محلهیی یا همان شورایاریها نیز باید پررنگ شود. در کلانشهرهای بزرگ دنیا ازجمله شهرهای امریکا نیز اکنون مدیریت شهری به سمت محلهگرایی سوق داده میشود.
اینکه اکنون مسوولان پارلمان شهری صحبت از ادغام برخی مناطق میکنند نیاز به بررسیهای بسیار دارد و هیچگونه تصمیمی نباید یک شبه اتخاذ شود. تصمیمات در این سطح نیاز به انجام کار کارشناسی دارد و باید بر اساس مطالعات اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی و کالبدی انجام شود. چنانچه بر اساس مطالعات این کار عملی باشد آن را انجام دهند. اینکه رییس شورای شهر از ادغام مناطق صحبت میکند، باید دید آیا پشت این حرف کار کارشناسی انجام شده و آیا نهادهای دانشگاهی این مورد را پیشنهاد کردهاند یا خیر.
به نظر من از نظر علمی ادغام مناطق منطقی نیست و همانطور که گفته شد نیاز به بررسیهای دقیق و علمی دارد. اکنون تهران 22 منطقه دارد و نیازی به ادعام مناطق یا ایجاد مناطق جدید نیست.
از سوی دیگر باید یادآوری کنم سال آینده افق زمانی طرح جامع به پایان میرسد و طبق قانون در سال 96 باید طرح جامع جدید را اجرا کنیم که هنوز به مشاور داده نشده است. اجرای طرح تفضیلی سال 86 آغاز شد و مدت زمان آن 10 ساله است که سال آینده به پایان میرسد. باید در این خصوص برنامهریزیهای لازم انجام گیرد.