مدتی است که هر روز شاهد هشدارهای مسوولان برای قرمز بودن وضع آب شرب کشور هستیم. مقدار ذخیره آب سدهای تهران که بهوضعیت شمارش معکوس رسیده است: 37 روز.تبخیر آب در ایران به مراتب بالاتر از متوسط جهانی و حتی چند برابر متوسط بارندگیمان است بهطوری که بر پایه آمار، یک سوم معدل جهانی در ایران بارندگی داریم و دقیقا سه برابر متوسط جهانی تبخیر داریم!
علیرضا افشاری مدتی است که هر روز شاهد هشدارهای مسوولان برای قرمز بودن وضع آب شرب کشور هستیم. مقدار ذخیره آب سدهای تهران که بهوضعیت شمارش معکوس رسیده است: 37 روز. در شرایط فعلی شمار زیادی از شهرهای کشور در تابستان امسال با مشکل تامین آب دستوپنجه نرم میکنند و وقوع تنش آبی در ١٢ شهر مرکز استان با جمعیتی افزون بر ٢٢ میلیون نفر عینی شده است. اگر این هشدارها را در کنار وضعیت رودخانههایی چون زایندهرود و تالابهای کشور بگذاریم، شاید بتوانیم تصویر دقیقتری از وضعیت آب کشور داشته باشیم.
80 درصد تالاب ارزشمند بختگان خشک شده و ۶۵ درصد دریاچه ارومیه، که نماد محیط زیست کشور است، به کویر نمک تبدیل شده است. عمق تالاب انزلی کم شده و بخشهای بزرگی از تالابهای گاوخونی، ارژن، پریشان، آجیگل و تالاب سهگانه هامون نیز خشک شدند. وضعیت تالاب شادگانِ هویزه و هورالعظیم نیز نامناسب است.
اگر از کمبود آب شرب تهران که علت اصلیاش رشد جمعیت شهر تهران و پیرامونش بهویژه در هشت سال گذشته است، بگذریم به یقین میتوان سدسازیهای گسترده و در پی آن اصرار بر گسترش کشاورزیهایی که صرفه اقتصادی ندارند و در همین رابطه حفر چاههای عمیق را عاملان اصلی انسانی در ایجاد شرایط فعلی خواند (درکنار عامل طبیعی همچون خشکسالی) . آیا هنگام آن نرسیده که در طرحهای سدسازیمان درنگی کنیم؟البته سدسازیها در بسیاری موارد، بر خلافِ ادعایشان، حتی به گسترش کشاورزی هم نینجامیدهاند. چراکه، همانگونه که وزیر نیرو تصریح کرده، «در چند سال گذشته در سدسازی افراط کردیم چون تمام این سدها بالغ بر 76 میلیارد متر مکعب را میتوانند تنظیم کنند درحالی که میزان آب موجود در این سدها 46 میلیارد مترمکعب است». علاوه بر آنکه درصد بالایی از این سدها فاقد زهکشی و آبراهه برای انتقال آب به زمینهای کشاورزی هستند.
با این حال و با وجود سخنِ روشن بلندپایهترین مسوول دراین رابطه، کوچکترین کاهشی در شتاب بالای سدسازی ایجاد نشده و این ارزشمندترین ماده حیات در سرزمین ما در حال نابودی است. میدانیم که تبخیر آب در ایران به مراتب بالاتر از متوسط جهانی و حتی چند برابر متوسط بارندگیمان است بهطوری که بر پایه آمار، یک سوم معدل جهانی در ایران بارندگی داریم و دقیقا سه برابر متوسط جهانی تبخیر داریم!
از این روست که نیاکانِ ما به درستی، کاریز (قنات) را اختراع کردند وگرنه ساختن آبراههها روی زمین که کاری بسیار ابتدایی و ساده بود! درست است که شاید کاریزها پاسخگوی نیاز آب در سراسر ایران نباشند اما به قول امین طاهری، سردبیر سنبله، ماهنامه تخصصی کشاورزی، برای نجات همین 33 هزار رشته قنات کشور که به صورت رایگان به ما واگذار شدهاند و بدون هزینه 12ـ10 درصد آب مورد نیازمان را تامین میکنند، چه کردهایم؟ «و این در حالی است برخی از کشورهایی که دانش فنی قنات را از ما کسب کردهاند با آخرین تکنیکهای علمی و فنی روز از آنها بهرهبرداری میکنند. با وجود اینکه میدانیم بهترین راه جلوگیری از رسوبگذاری در سدها، جلوگیری از خطر و خسارت سیلابها، تغذیه آبخوانها و حفظ خاکهای زراعی و منابع طبیعی در گرو توسعه آبخیزداری است، به این امر مهم آن چنان که شایسته است، توجه نمیکنیم. به خوبی آگاهیم که ساخت سد در بسیاری از مناطق کشور الزامی نیست، چراکه تامین آب مورد نیاز از طریق آبخیزداری و آبخوانداری و افزایش ذخایر آبهای زیرزمینی به مراتب کمهزینهتر و مناسبتر است و از این طریق به راحتی میتوان آب مصرفی چند سال کشور را در زمین ذخیره کرد اما با این همه بر ساخت سدهای ناتمامِ مطالعهنشده و مخرب محیطزیست و آثار تاریخی و اراضی کشاورزی و مراتع و خانهها که اغلب فاقد توجیه اقتصادی هستند، مشکل بهرهبرداری دارند، پرهزینهاند و به دلیل نامناسب بودن منطقه، تبخیر بالایی دارند، اصرار میورزیم.» به نظر میرسد، نفوذ و قدرت برخی گروههای ذینفع ــ از نماینده مجلسی که تنها به دنبال رای است و با نادیده گرفتن منافع ملی، سطح خواستهای ناکارشناسی مردم حوزه انتخابیهاش را بالا میبرد تا پیمانکاری که فقط در جستوجوی نفع شخصی است ــ هنوز بر توان کارشناسان و حتی دولتمردان ما میچربد که این چرخه نابودگر از حرکت نایستاده است.